متن کامل این روایت چنین است:
امام صادق(ع) میفرماید: «وقتی اراده کار خیرى نمودى، تأخیرش مینداز؛ زیرا خداى عزّ و جلّ گاهى به بندهاش توجه میکند که او مشغول طاعتى است و میفرماید: به عزّت و جلالم سوگند که تو را پس از این هرگز عذاب نکنم و وقتی اراده گناهى کردى انجام مده؛ زیرا گاهى خدا بندهای را میبیند که معصیتى انجام میدهد و میفرماید: به عزّت و جلالم که تو را بعد از این دیگر نخواهم آمرزید».[1]
این حدیث از جهت سندی صحیح است. و تمام راویان آن شیعه امامی، ثقه و جلیل القدر هستند.[2] همچنین علامه مجلسی این روایت را «حسن مثل صحیح» ارزیابی کرده است.[3]
در تفسیر و شرح بخش دوم این روایت، احتمالاتی دادهاند؛ مانند این که گفتهاند مقصود گناهکاری است که شیطان بر او مسلط شده و غرق در گناه و شرور است و توبه نکرده و با همین حال میمیرد.[4] به عبارتی، خدا میداند با انجام چنین گناهی از طرف بندهاش، او آخرین شانس توبه را از دست داده و دیگر نقطه سفیدی در قلب او باقی نمانده که امید بازگشت در او باشد و این احتمال موافق آیات و روایات مربوط به توبه گناهکار و آمرزش گناهان هست[5] وگرنه ظاهر روایت، دلالت بر آن دارد که برخی گناهان به صورت کاملاً شانسی و تصادفی قابلیت آمرزش را ندارند، و یا آنکه خدا در شرایط کاملاً مساوی و بدون هیچ دلیل خاصی، گناهی را بخشیده و از بخشیدن گناه دیگر خودداری میکند و این موضوع، با آنکه موافق آیه «یَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ» به نظر میرسد، اما با ادامه آیه «وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیما» چندان همخوانی ندارد. و به عبارتی با آنکه خدا در بخشش و عدم بخشش مختار است و این اختیار نیز اعمال میکند، اما زمینههایی که خود فرد ایجاد کرده نیز نمیتواند در انتخاب یکی از این دو گزینه توسط خدا بیتأثیر باشد.
امام صادق(ع) میفرماید: «وقتی اراده کار خیرى نمودى، تأخیرش مینداز؛ زیرا خداى عزّ و جلّ گاهى به بندهاش توجه میکند که او مشغول طاعتى است و میفرماید: به عزّت و جلالم سوگند که تو را پس از این هرگز عذاب نکنم و وقتی اراده گناهى کردى انجام مده؛ زیرا گاهى خدا بندهای را میبیند که معصیتى انجام میدهد و میفرماید: به عزّت و جلالم که تو را بعد از این دیگر نخواهم آمرزید».[1]
این حدیث از جهت سندی صحیح است. و تمام راویان آن شیعه امامی، ثقه و جلیل القدر هستند.[2] همچنین علامه مجلسی این روایت را «حسن مثل صحیح» ارزیابی کرده است.[3]
در تفسیر و شرح بخش دوم این روایت، احتمالاتی دادهاند؛ مانند این که گفتهاند مقصود گناهکاری است که شیطان بر او مسلط شده و غرق در گناه و شرور است و توبه نکرده و با همین حال میمیرد.[4] به عبارتی، خدا میداند با انجام چنین گناهی از طرف بندهاش، او آخرین شانس توبه را از دست داده و دیگر نقطه سفیدی در قلب او باقی نمانده که امید بازگشت در او باشد و این احتمال موافق آیات و روایات مربوط به توبه گناهکار و آمرزش گناهان هست[5] وگرنه ظاهر روایت، دلالت بر آن دارد که برخی گناهان به صورت کاملاً شانسی و تصادفی قابلیت آمرزش را ندارند، و یا آنکه خدا در شرایط کاملاً مساوی و بدون هیچ دلیل خاصی، گناهی را بخشیده و از بخشیدن گناه دیگر خودداری میکند و این موضوع، با آنکه موافق آیه «یَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ» به نظر میرسد، اما با ادامه آیه «وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیما» چندان همخوانی ندارد. و به عبارتی با آنکه خدا در بخشش و عدم بخشش مختار است و این اختیار نیز اعمال میکند، اما زمینههایی که خود فرد ایجاد کرده نیز نمیتواند در انتخاب یکی از این دو گزینه توسط خدا بیتأثیر باشد.