عقل و وحی میگوید: اولاً: کمال و هدف درست انتخاب شود، ثانیاً: برای رسیدن به کمال و هدف درست، وسیله متناسب با آن انتخاب شود. ثالثاً: توجیه شدن وسیله به جهت هدف و یا نشدن آن، قضیهای کلّی نیست که بتوان حکم قاطعی برای همهی موارد آن –چه اهداف مادی و چه معنوی- ارائه نمود؛ اما میتوان گفت که از دیدگاه اسلام، در بیشتر موارد، علاوه بر هدف، وسیله باید مشروع و اخلاقی باشد؛ زیرا تفکیک هدف و وسیله از یکدیگر دشوار است. در عالم ابتلا و امتحان، وسیلهها هم نوعی هدف به شمار میروند، اما در مواردی که رسیدن به هدف واجب و ضروری باشد و از طرفی راهی جز توسل به وسیلهای که در حالت عادی گناه و نامشروع است، وجود ندارد و نیز هدف، مهمتر از وسیله است، میتوان گفت تنها در این شرایط هدف، وسیله را توجیه میکند.
به دیگر سخن؛ گاهی در پیمودن مسیر تا رسیدن به هدف، بین مصلحت یک حکم با مصلحت حکمی دیگر، تزاحم به وجود میآید؛ یعنی انجام دادن یکی، مستلزم بازماندن از انجام دیگری است و یا ترک یکی از آن دو، مقدمه انجام دیگری خواهد بود. در این صورت، اگر یکی از آن دو، مهمتر از دیگری باشد و تزاحم بین اهم و مهم باشد، نباید اهم را فدای مهم کرد، بلکه به حکم عقل و وحی، باید مهم فدای اهم شود؛ زیرا حکم اهم، مصالح بیشتری دارد و تقدیم اهم بر مهم، یک حکم بدیهی عقلی است؛ اینجا هدف وسیله را توجیه میکند. این در صورتی است که به حکم قطعی عقل و یا به وسیلهی نص و حکم شرع، پی به اهمیت بیشتر یکی از دو حکم برده شود؛ اما اگر شک شود که کدامیک از این دو مصلحت، اهمیت بیشتری دارد، یا راه دیگری برای تحقق هدف مهمتر وجود داشته باشد، در این صورت، نمیتوان گفت که هدف، وسیله را توجیه میکند و به بهانهی آن، مرتکب یک عمل غیراخلاقی شد.