آیا بچه های اول خانواده باهوش ترند؟
خیلی ها عقیده دارند توالی به دنیا آمدن بچه ها بر روی اینکه آینده زندگی آنها چگونه میشود تاثیر میگذارد. گرچه شخصیت بچه های یک خانواده با هم متفاوت است و موقعیت سنی آنها میتواند در رشد این شخصیت تاثیرگذار باشد ولی محققین با تکیه بر یافته های خود در مورد اینکه آیا واقعا توالی بدنیا آمدن بچه ها روی هوش آنها تاثیر دارد یا خیر نمیتوانند نظر قاطعی بدهند.
در سال های اخیر نظر بیشتر محققین به سمت تئوری تکاملی است به این معنی که بچه ها بیشتر در صدد جلب توجه والدین به عنوان منبع قدرت هستند و در این بین با هم رقابت میکنند. این تئوری میگوید که فرزند اول بیشتر مسئول شناخته شده و مورد توجه است در حالیکه بچه های آخری بیشتر سرکش هستند و اجتماعی ترند. بعضی مطالعات جدید هم نشان داده است که بچه های اول هوش بیشتری دارند ولی بعضی دیگر معتقدند این به خاطر اینست که بچه های اول بیشتر در وضعیت هایی قرار میگیرند که باید تحلیل و فکر کرده تا مشکلی را حل کنند.
حالا در یک بررسی جدید که به توسط محققین دانشگاه ایلینویز صورت گرفته بیش از 377 هزار دانش آموز دبیرستانی مورد مطالعه قرار گرفته و به این نتیجه رسیده اند که آی کیو فرزندان اول خانواده به طور متوسط تنها یک شماره از دیگر خواهران و برادرانشان بیشتر است. این مطالعه همچنین نشان داده است که فرزندان اول خانواده به میزان بسیار اندکی کمتر مضطربند و بیشتر ایده آل گرا و وسواسی اند.1
بر اساس تحقیقی که در دانشگاه لیپزیگ (Leipzig) انجام شده، محققان اثر ترتیب تولد ۲۰ هزار شرکتکنندهی امریکایی، انگلیسی و آلمانی را بررسی کردند. آنها اثر ترتیب تولد را روی هوش، درونگرایی/برونگرایی، اختلالات عصبی، آگاهی، روشنفکری، میزان دلنشینی و خلاقیت شرکتکنندگان مورد آزمون قرار دادند. نتایج نشان میدهد فرزندان اول خانواده باهوشتر از فرزندان بعدی هستند. اما ترتیب تولد روی برونگرایی، تعادل روانی، دلنشینی، آگاهی و روشنفکری اثر معناداری ندارد.
در مورد هوش، محققان این پروژه متوجه شدند که آیکیو فرزندان اول بهطور متوسط ۱٫۵ امتیاز بالاتر از سایر فرزندان است. البته این نتیجه همیشه هم صادق نیست. اما در این تحقیقِ بهخصوص، مشخص شد در خانوادههای دو فرزندی، فرزند اول به احتمال ۶۰٪ باهوشتر از فرزند دوم است.
این تفاوت آیکیو ذاتی است یا اکتسابی؟
احتمالا میدانید که بیشتر هوش انسانها اکتسابی است. تنها ۴۰٪ از هوش به شرایط ژنتیکی مربوط میشود. باقی آن در محیط پرورش مییابد. پس تفاوت آیکیو بین فرزندان نتیجهی محیط است نه ژن! یکی از دلایلِ بیشتر بودن هوش فرزندان اول این است که این فرزندان تا چند ماه یا چند سال اول زندگیشان در مرکز توجه هستند. اما پای فرزندان بعدی که به دنیا باز میشود توجهات بین آنها و فرزند اول قسمت میشود. پس فرزندان بعدی هیچگاه توجه تمام و کمال کسب نمیکنند.
همچنین توقع والدین از فرزندان اول بیشتر است؛ طبق نتایج تحقیقات، توقعات بالاتر در طولانیمدت سبب ترقی آیکیو خواهد شد. بچههای اول اصولا مسئول مراقبت از بچههای بعدی و یاد دادن چموخم زندگی به آنها هستند. این مورد بیشترین تأثیر را روی افزایش آیکیوی فرزندان اول دارد. شاید آن ۴۰٪ شرکتکنندهای که فرزند اول بودند اما آیکیوی بالاتری نسبت به فرزندان بعدی خانواده نداشتند، چنین مسئولیتی را تجربه نکرده بودند.
آیا باید بگذارید ترتیب تولد، هویت شما را تعریف کند؟
بعد از خواندن نتایج این مطالعات چه احساسی داشتید؟ اگر فرزند اول باشید احتمالا احساس غرور کردهاید و اگر فرزند اول نباشید ممکن است به بررسی نشانههایی برای تأیید یا ردّ این نتایج پرداخته یا از خود ناامید شده باشید. بهنظرتان باید تسلیم این نتایج شوید و اگر فرزند اول نیستید دست از تلاش بردارید؟ باید بگذارید ترتیب تولد، مسیر شغلی شما را تعریف کند؟ مثلا بگویید «چون من فرزند آخر هستم، امکان ندارد بهاندازهی کافی برای فیزیکدان شدن باهوش باشم».
باید بگوییم چنین تحقیقاتی، روند عمومی را بررسی میکنند و نمیتوانند بهطور دقیق روابط علتومعلولی را نشان بدهند. بنابراین دربارهی نتایج این تحقیقات باید خیلی خیلی محتاطانه عمل کرد و بهراحتی نمیتوان آن را یک نتیجهگیری قطعی دربارهی هوش فرزندان در نظر گرفت. عموما هر تحقیقی با ثابت در نظر گرفتن یا حذف یک سری عوامل صورت میگیرد که همین عوامل میتوانند روی نتیجهی نهایی اثرگذار باشند. نتیجهگیری از روی روندهای مشاهده شده، میتواند منجر به استنتاجهای گمراهکننده و کلیشههای نامناسب شود.
به یک موضوع دیگر فکر کنید. ممکن است ترتیب تولد محققان این تحقیقات بهطور غیرمستقیم روی چیدمان مدل تحقیق و نتایج آن اثر گذاشته باشد. شاید این تحقیقات تلاش تعدادی فرزند ارشد برای نشان دادن سلطهی خود یا تلاش تعدادی فرزند آخر برای سرزنش والدین باشد.2
شخصیت فرزندان اول چگونه است؟
تحقیقات، شخصیت، رفتار و هوش را ترکیب میکنند. شواهد میگویند که ترتیب تولد ممکن است به نوعی روی رفتار و شخصیت اثر بگذارد. همانطور که گفته شد، فرزند اول از طرف والدین توجه بیشتری کسب میکند که باعث میشود محتاطتر، منظمتر و مسئولیتپذیرتر شود. توقعات والدین هم سبب میشود فرزند اول فردی بلندپرواز و جاهطلب بار بیاید. همین موضوع کمک میکند تا او راحتتر به رشتههای سختتر مانند وکالت و پزشکی فکر کند و تا مقام مدیریت پیش رود. فرزندان اول با کمک به خواهران و برادران کوچکتر از خود در واقع نمونهی کوچکشدهای از پدر/ مادر شدن را تجربه میکنند. همین موضوع آنها را آگاهتر و قابلاعتمادتر میکند. تحقیقاتی در امریکا نشان داده که مدیر عاملان بسیاری از شرکتهای بزرگ، فرزند اول هستند.
شخصیت فرزندان وسط چگونه است؟
اگر فرزند وسط بودید، چه؟ خب، شما هیچ وقت تکفرزند نبودهاید، پس هیچوقت توجه انحصاری نصیبتان نشده است. احتمالا هم گاهبهگاه مجبور بودید برای رسیدن به خواستههایتان مشاجره یا مصالحه کنید. مهمتر از همه، گیر افتادن بین فرزند اول و فرزند آخر، شما را فردی صلحطلب بار آورده است. ممکن است در تمام سالهای عمرتان حس کرده باشید که نمیدانید چهجور نقشی در خانواده دارید. هم بزرگترین فرزند خانواده نبودهاید، هم آمدن یک تازهوارد شما را از نعمت «کوچکترین بودن» محروم کرده. از سمت والدین هم که توجه کافی دریافت نمیکردید؛ همهی این موارد باعث شده تا احتمالا با دوستان روابط بهتری نسبت به خانواده پیدا کنید و دایرهی دوستان بزرگتری داشته باشید. مسیر حرفهای خود را هم ممکن است سرکشانهتر انتخاب کنید.
جالب است بدانید هم بیل گیتس هم وارن بافت (موفقترین سرمایهگذار قرن بیستم) هر دو فرزندان وسط بودهاند. هر دوی این افراد هم فوقالعاده باهوش هستند.
شخصیت تهتغاریها چگونه است؟
اگر کوچکترین فرزند خانواده باشید، چه؟ بهعنوان آخرین فرزند، احتمالا عادت دارید که نور چشم خانواده باشید. ممکن است بامزه، جذاب، خلاق و اجتماعی باشید. تمام این خصوصیات شما را برای مشاغل هنری، تفریحی، فروش و تبلیغات آماده میکند.3
پی نوشت:
1.www.iranorthoped.com
2.www.chetor.com
3.www.vista.ir