طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آیا تمامی موجودات اعم از زنده و غیر زنده به سوی پروردگار محشور می‌شوند؟

آیا تمامی موجودات اعم از زنده و غیر زنده به سوی پروردگار محشور می‌شوند؟

پاسخ اجمالی

با توجه به این‌که برپایی قیامت و حشر در رستاخیز برای دریافت نتایج عمل‌کرد و پاداش و کیفر دنیایی است، طبیعی است که غیر از انسان و جن که مأمور به تکلیف هستند، و در قرآن به آنها وعده پاداش و عذاب داده شده است، حشر موجودات و مخلوقات دیگر معنایی نداشته باشد: «یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِیُرَوْا أَعْمالَهُمْ»؛[1]در آن روز مردم پراکنده از قبرها بیرون می‌آیند تا اعمالشان را به آنها بنمایانند.

با این وجود اما بر اساس برخی از آیات قرآن و روایات به غیر از انسان و جن، موجودات دیگری هم در رستاخیز محشور خواهند شد؛ مانند:

  1. جنبندگان روی زمین و پرندگان: بر اساس آیه 38 سوره انعام که می‌فرماید: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ یَطیرُ بِجَناحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ‏ءٍ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ یُحْشَرُون»؛ هیچ جنبنده‏اى در زمین، و هیچ پرنده‏اى که با دو بال خود پرواز می‌کند، نیست، مگر این‌که امت‌هایى مانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب، فروگذار نکردیم، سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور می‌شوند.

 هم‌چنین از آیه «وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ»، و آیات دیگر از قرآن کریم استفاده می‌شود که نه تنها انسان، بلکه حیوانات و پرندگان هم محشور می‌شوند.

در همین راستا روایت شده است که روز قیامت خداوند همه مخلوقات را محشور می‌کند. در آن‌روز خداوند بر اساس عدل خود انتقام حیوانات بی‌شاخ را از حیوانات شاخ‌زن می‌گیرد. سپس آنها را خاک می‌کند. از این جهت است که «کافر می‌گوید: کاش خاک بودم».[2] در این زمینه از ابوذر نقل شده است: ما در حضور پیامبر(ص) بودیم. دو گوسفند با شاخ خود به جان یکدیگر افتادند. پیامبر فرمود: می‌دانید چرا اینها به یکدیگر شاخ می‌‏زنند؟ گفتیم: نمی‌دانیم. فرمود: خدا می‌داند و به زودى میان آنها حکم می‌‏کند! [3]

طبق این روایات، شباهت حیوانات با ما، در این است که آنها هم در روز قیامت محشور می‌شوند و قصاص می‌‏بینند.

گفتنی است؛ از آیات قرآن استفاده می‌شود که تنها ملاک حشر مسئله فصل خصومت در بین حیوانات و پرندگان و احقاق حق است. و مرجع همه‌‌ی این آیات به دو کلمه برمی‌گردد و آن پاداش به نیکوکار و انتقام از ظالم است. و چون این دو وصف در بین حیوانات وجود دارد، و اجمالاً حیواناتی را می‌بینیم که در عمل خود ظلم می‌کنند و حیوانات دیگرى را مشاهده می‌‏کنیم که رعایت احسان را می‌‏نمایند؛ از این‌رو به دلیل این آیات باید گفت که حیوانات نیز حشر دارند.

مؤید این معنا ظاهر آیه «وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَکَ عَلَیْها مِنْ دَابَّةٍ وَ لکِنْ یُؤَخِّرُهُمْ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى»،[4] است؛ زیرا این آیه ظهور دارد که اگر ظلم مردم مستوجب مؤاخذه الهى است، تنها به دلیل این است که ظلم است، و صدورش از مردم دخالتى در مؤاخذه ندارد. بنابر این هر جنبنده ظالمى، چه انسان و چه حیوان، باید انتقام ببیند.

البته، گفتنی است لازمه انتقام از حیوانات، در روز قیامت، این نیست که حیوانات در شعور و اراده با انسان مساوى بوده و همه آن مدارج کمال را که انسان در نفسانیات و روحیات سیر می‌‏کند، آنها نیز سیر کنند؛ چرا که مجرد شریک بودن حیوانات با انسان در مسئله مؤاخذه و حساب، مستلزم شرکت و تساوی آنها در جمیع جهات نیست؛ به دلیل آن‌که افراد انسان هم در جمیع جهات با هم برابر نیستند و تمام افراد انسان در روز قیامت از جهت دقت و سخت‏‌گیرى در حساب، یک‌سان نبوده، بلکه عاقل و سفیه، رشید و مستضعف یک‌جور حساب پس نمی‌‏دهند.

علاوه بر این‌که خداى تعالى از پاره‏اى از حیوانات لطایفى از فهم و دقایقى از هوشیارى حکایت کرده که هیچ دست کمى از فهم و هوش انسان متوسط الحال در فهم و تعقل ندارد، مانند داستانى که از مورچه و سلیمان(ع) حکایت کرد.[5]

آنچه گفته شد، در ارتباط با حشر مخلوقات و موجودات در روز رستاخیز بود، اما بر اساس روایات حیواناتی علاوه بر حشر، حتی وارد بهشت هم می‌شوند: «فَلَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ مِنَ الْبَهَائِمِ إِلَّا ثَلَاثَةٌ- حِمَارَةُ بَلْعَمَ وَ کَلْبُ‏ أَصْحَابِ الْکَهْفِ وَ الذِّئْبُ…»؛[6] از میان چهار پایان فقط سه رأس وارد بهشت مى‏‌شوند، الاغ بلعم باعورا، سگ اصحاب کهف و گرگى که به جهت ظلم بیش از حدّ پاسبانى فرزند او را طعمه خویش نمود.

  1. مخلوقات غیر جاندار(جمادات): قرآن کریم در زمینه حشر مخلوقات غیر جاندار(جمادات) می‌فرماید: «وَ یَوْمَ یَحْشُرُهُمْ وَ ما یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّه»؛[7] روزى که آنان را با چیزهایى که سواى خداى یکتا می‌‏پرستیدند، به محشر گرد آورد و به آنان گوید: آیا شما این بندگان مرا گمراه می‌کردید، یا آنها خود راه را گم کرده بودند؟

«وَ یَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمیعاً ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذینَ أَشْرَکُوا مَکانَکُمْ أَنْتُمْ وَ شُرَکاؤُکُم»؛[8] روزى همه آنها را محشور می‌‏کنیم، آن‌گاه به کسانى که شرک آورده‌‏اند می‌گوییم شما و معبودهایتان در مکان خود بایستید.

بر اساس این آیات، علاوه بر انسان و حیوانات، مخلوقاتی از قبیل آسمان‌‌‏ها، زمین، آفتاب، ماه، ستارگان و بت‌هایی که از سنگ و چوب و خاک و… به دست مشرکان تراشیده و ساخته شده، و مشرکان به عنوان خدایان آنها را می‌پرستیدند هم، برای سؤال و جواب محشور می‌شوند. فراتر از این، حتى طلا و نقره‏‌‌اى که اندوخته شد و در راه خدا انفاق نگردید، همه محشور خواهند شد، و با آن طلا و نقره پیشانى و پهلوى صاحبانشان داغ می‌شود.[9]

با توجه به این آیات و آیات مشابه، تمام موجودات و مخلوقات در روز قیامت محشور خواهند شد، و یکى از صحنه‌‏هاى جالب آن‌روز این است که خداوند به مشرکان خطاب می‌‏کند که شما و شرکایتان هر کدام در جاى خود قرار گیرید: «ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذینَ أَشْرَکُوا مَکانَکُمْ أَنْتُمْ وَ شُرَکاؤُکُمْ فَزَیَّلْنا بَیْنَهُمْ». و بدین گونه میان آنان جدایى می‌‏افکند. منظور از شریکان مشرکان، همان بت‌ها و معبودهاى باطل آنان است؛ یعنى آنچه را که از بت یا غیر بت در عبادت شریک خدا قرار داده بودند.

پس از این جدایى و مشخص شدن صفوف مشرکان و معبودهاى آنان، این معبودها به سخن می‌‏آیند، که البته سخن گفتن جمادات در قیامت یک کار معمولى است، و نظایر آن‌را درباره بعضى دیگر از جمادات در قرآن کریم آمده است؛ مانند سخن گفتن دست انسان،[10] سخن گفتن پوست گنه‌کاران که در آیات قرآن آمده است.[11]

به هر حال بت‌ها و معبودهاى باطل در آن‌روز به حرف می‌‏آیند و خطاب به مشرکان می‌‏گویند: شما ما را عبادت نکردید و خدا را بر این مطلب گواه می‌‏گیرند و اضافه می‌‏کنند که همانا ما از عبادت کردن شما غافل بودیم.[12]

بنابر این محشور شدن مصادیقی از غیرجاندارانی؛ مانند خاک، سنگ، چوب، بت و… بر اساس آیات قرآن امر مسلّمی است، و هدف از آن پاداش و کیفر و ورود به بهشت و جهنم نیست، بلکه برای گواهی بر عمل‌کرد کفار و مشرکان لجوج و اتمام حجت بر آنها است.

 

[1]. زلزله، 6.

[2]. «وَ یَقُولُ الْکافِرُ یا لَیْتَنی‏ کُنْتُ تُرابا». نبأ، 40.

[3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج 4، ص 461- 462، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.

[4]. نحل، 61.

[5]. برای آگاهی بیشتر در این زمینه، ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 72- 77، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، 1417ق؛ همو، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 7، ص 103- 109، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.

[6]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج ‏1، ص 248، دار الکتاب، قم، 1367ش؛ ر. ک: (حیواناتی که وارد بهشت می‌شوند)، 35218.

[7]. فرقان، 17.

[8] یونس، 28.

[9]. توبه، 34- 35.

[10]. «الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلى‏ أَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا أَیْدیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ»؛ امروز بر دهانشان مُهر می‌‏نهیم، و دست‌هایشان با ما سخن می‌گویند و پاهایشان کارهایى را که انجام می‌‏دادند شهادت می‌‏دهند! یس، 65.

[11]. «حَتَّى إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ»؛ وقتى به آن می‌رسند، گوش‌ها و چشم‌ها و پوست‌هاى تنشان به آنچه می‌‏کردند گواهى می‌‏دهند. فصلت، 20.

[12]. ر. ک: جعفری، یعقوب، کوثر، ج ‏5، ص 62، قم، هجرت، چاپ اول، 1376ش.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد