عقل و نقل بر این نکته اتفاق دارند که حیوانات نیز داراى روح مجرد مى باشند که پس از مرگ نابود نمى شود و در قیامت محشور مى گردد. اما در اصطلاح فلسفى از روح به نفس تعبیر مى شود. بنا به نظر فلاسفه مسلمان قواى نفسانى بر سه قسم است:1- نفس نباتى که کمال اول براى جسم طبیعى در سه جهت تغذیه و رشد و توالد است.
2- نفس حیوانى که کمال اول براى جسم طبیعى در دو جهت درک جزئیات و حرکت ارادى است.
3- نفس ناطقه یا نفس انسانى که کمال اول براى جسم طبیعى از جهت ادراک کلیات است.
انسان داراى هر سه مرتبه نفس است و حیوانات داراى دو مرتبه نفس نباتى و حیوانى مى باشند و گیاهان تنها داراى مرتبه اول مى باشند. روشن است که نفس نباتى به محض مرگ و فنا بدن از بین مى رود. اما نفس حیوانى که داراى قوه ادراک جزئیات است و نفس ناطقه که داراى قوه ادراک کلیات است، با مرگ نابود نمى شوند، زیرا هر ادراکى مجرد است و چون محل ادراک جزیى نفس حیوانى و ادراک کلى نفس ناطقه است؛ آنها نیز مجرد هستند و امکان ندارد امرى مجرد وابسته به امرى مادى باشد. پس نفس
حیوانى مجرد و فناناپذیر است و با مرگ نابود نمى شود و در قیامت محشور مى گردد.
فلاسفه، براى تجرد نفس چهارده دلیل و برهان اقامه کرده اند که بسیارى از آن ها بر نفس حیوانى نیز تطابق دارد و تجرد نفس در اصطلاح فلسفى همان فناناپذیرى روح است که مساوى با حشر در قیامت است (برخى از دلایل تجرد نفس در آموزش عقاید، محمد تقى مصباح یزدى، صص 349 – 348 و 358 – 356 آمده است).
از سوى دیگر با مراجعه به قرآن، به خوبى روشن مى شود که از نظر قرآن نیز حیوانات داراى روحى مى باشند که در قیامت محشور مى شود.
1- سوره مبارکه نمل آیه 16 اشاره دارد که حضرت سلیمان علم «منطق الطیر» دارد که پرندگان سخن و نطق و منطق دارند و نطق و سخن بدون اندیشه و ادراک امکان پذیر نیست.
2- در آیات 18 و 19 همین سوره سخن ملکه مورچه ها در مواجه با سپاه سلیمان است. آیه صریح است که مورچه، سلیمان و سپاهیانش را که متشکل از انسان و جن و پرندگان بودند (نمل، آیه 19) مى شناسد و هر شناختى مسبوق به اندیشه و ادراک است.
3- در آیات 20 تا 25 همین سوره با پرنده اى به نام هدهد که شانه به سر بوده است روبرو مى شویم که وضعیت اجتماعى و دینى سرزمین سباء را شناسایى کرده و به سلیمان نبى گزارش مى دهد و از آن مهم تر بر توحید خداوند و نفى شرک استدلال مى کند، استدلالاتى که در سطح دلایل عقلى و فلسفى است و از سطح ادراک عامه مردم برتر است.
4- در آیه 41 سوره مبارکه نور از تسبیح و نماز هر آن که در زمین و آسمان است و همچنین پرندگان و علم آن به تسبیح و نمازشان خبر مى دهد و این نشان مى دهد که حیوانات موجوداتى ذى شعور هستند و نماز و تسبیح آنها از روى غریزه نیست، بلکه از روى علم و آگاهى است.
با جمع بندى آیات مذکور واضح مى شود که حیوانات داراى ادراک و علم هستند و ادراک و علم از ستودن روح مجرد است.
5- در سوره مبارکه انعام آیه 38 و تکویر آیه 5 از محشور شدن حیوانات سخن گفته شده است و این هم نشان دهنده روحى فناناپذیر است که پس از مرگ باقى است و در قیامت محشور مى شود.
پس درباره حیوانات سه گزاره زیر صادق است:
1- حیوانات داراى روح هستند.
2- روح آنها مجرد و فناناپذیر است و پس از مرگ باقى است و همانند انسان به عالم برزخ منتقل مى شود.
3- حیوانات در قیامت – همانند انسان – محشور مى شوند.
4- روح حیوانی در مرتبه نازل تر از روح انسانی است.
2- نفس حیوانى که کمال اول براى جسم طبیعى در دو جهت درک جزئیات و حرکت ارادى است.
3- نفس ناطقه یا نفس انسانى که کمال اول براى جسم طبیعى از جهت ادراک کلیات است.
انسان داراى هر سه مرتبه نفس است و حیوانات داراى دو مرتبه نفس نباتى و حیوانى مى باشند و گیاهان تنها داراى مرتبه اول مى باشند. روشن است که نفس نباتى به محض مرگ و فنا بدن از بین مى رود. اما نفس حیوانى که داراى قوه ادراک جزئیات است و نفس ناطقه که داراى قوه ادراک کلیات است، با مرگ نابود نمى شوند، زیرا هر ادراکى مجرد است و چون محل ادراک جزیى نفس حیوانى و ادراک کلى نفس ناطقه است؛ آنها نیز مجرد هستند و امکان ندارد امرى مجرد وابسته به امرى مادى باشد. پس نفس
حیوانى مجرد و فناناپذیر است و با مرگ نابود نمى شود و در قیامت محشور مى گردد.
فلاسفه، براى تجرد نفس چهارده دلیل و برهان اقامه کرده اند که بسیارى از آن ها بر نفس حیوانى نیز تطابق دارد و تجرد نفس در اصطلاح فلسفى همان فناناپذیرى روح است که مساوى با حشر در قیامت است (برخى از دلایل تجرد نفس در آموزش عقاید، محمد تقى مصباح یزدى، صص 349 – 348 و 358 – 356 آمده است).
از سوى دیگر با مراجعه به قرآن، به خوبى روشن مى شود که از نظر قرآن نیز حیوانات داراى روحى مى باشند که در قیامت محشور مى شود.
1- سوره مبارکه نمل آیه 16 اشاره دارد که حضرت سلیمان علم «منطق الطیر» دارد که پرندگان سخن و نطق و منطق دارند و نطق و سخن بدون اندیشه و ادراک امکان پذیر نیست.
2- در آیات 18 و 19 همین سوره سخن ملکه مورچه ها در مواجه با سپاه سلیمان است. آیه صریح است که مورچه، سلیمان و سپاهیانش را که متشکل از انسان و جن و پرندگان بودند (نمل، آیه 19) مى شناسد و هر شناختى مسبوق به اندیشه و ادراک است.
3- در آیات 20 تا 25 همین سوره با پرنده اى به نام هدهد که شانه به سر بوده است روبرو مى شویم که وضعیت اجتماعى و دینى سرزمین سباء را شناسایى کرده و به سلیمان نبى گزارش مى دهد و از آن مهم تر بر توحید خداوند و نفى شرک استدلال مى کند، استدلالاتى که در سطح دلایل عقلى و فلسفى است و از سطح ادراک عامه مردم برتر است.
4- در آیه 41 سوره مبارکه نور از تسبیح و نماز هر آن که در زمین و آسمان است و همچنین پرندگان و علم آن به تسبیح و نمازشان خبر مى دهد و این نشان مى دهد که حیوانات موجوداتى ذى شعور هستند و نماز و تسبیح آنها از روى غریزه نیست، بلکه از روى علم و آگاهى است.
با جمع بندى آیات مذکور واضح مى شود که حیوانات داراى ادراک و علم هستند و ادراک و علم از ستودن روح مجرد است.
5- در سوره مبارکه انعام آیه 38 و تکویر آیه 5 از محشور شدن حیوانات سخن گفته شده است و این هم نشان دهنده روحى فناناپذیر است که پس از مرگ باقى است و در قیامت محشور مى شود.
پس درباره حیوانات سه گزاره زیر صادق است:
1- حیوانات داراى روح هستند.
2- روح آنها مجرد و فناناپذیر است و پس از مرگ باقى است و همانند انسان به عالم برزخ منتقل مى شود.
3- حیوانات در قیامت – همانند انسان – محشور مى شوند.
4- روح حیوانی در مرتبه نازل تر از روح انسانی است.