ابتدا باید گفت که نجاست ظاهری خون و ادرار انسان، از مقام معنوی آنان نخواهد کاست، اگرچه برخی غُلات ادعای طهارت خون و بول امام معصوم(ع) را مطرح میکنند؛ اما هیچ آیه و یا روایت معتبری در این زمینه وجود ندارد؛ بلکه گزارشهایی بر خلاف آن نیز وجود دارد:
- قرآن کریم میفرماید: «حُرِّمَتْ عَلَیکمُ الْمَیتَةُ وَ الدَّمُ و …»؛[1] خوردن گوشت مردار، خون و … بر شما حرام شده است.
این حکم عام است و آیه و روایتی که دلالت بر تخصیص آن داشته باشد، وجود ندارد؛ بدین معنا که دلیلی وجود ندارد که خون پیامبران و ائمه(ع) از این حکم حرمت خارج شده باشد.
- امام باقر(ع) در روایتی که از نظر سند قوی است،[2] فرمود: «شخصی از قبیلهی بنو بیاضه، رسول خدا(ص) را حجامت کرد و حضرتشان بعد از آنکه دستمزد او را داد، از وی پرسید خون حجامت من چه شد؟ آن مرد گفت: آنرا آشامیدم! پیامبر(ص) فرمود: این کارت درست نبود؛ امّا (چون اطلاعی از نادرستبودن آن نداشتی) خداوند تو را بخشید و آنرا حجابی قرار داد تا از آتش رهایی یابی».[3]
- روزی رسول خدا(ص) حجامت کرد و خون حجامت را به ابوسعید خدری داد که آنرا پنهان کند. ابوسعید آن خون را آشامید و وقتی برگشت، حضرت از او پرسید که خون را چه کردی؟ گفت: آنرا آشامیدم! پیامبر(ص) فرمود: آیا نگفتم که آنرا پنهان کنی؟! ابوسعید گفت: آنرا در بدن خودم پنهان کردم! پیامبر(ص) فرمود: دیگر چنین کاری مکن و بدان که چون گوشت و خون تو به خون من مخلوط شد، خدا بدن تو را بر آتش جهنم حرام گردانید.[4]
آنچه در مورد این روایات – با فرض پذیرش – میتوان گفت؛ این است که چون این افراد به حرمت نوشیدن خون اطلاعی نداشتند، کارشان حرام نبود؛ از اینرو خون پیامبر(ص) در بدن آنها میتواند به عنوان یکی از عوامل رهایی از دوزخ باشد. البته اگر گناهش به اندازهای نباشد که این حجاب هم برایش کافی نباشد.
علاوه بر آن احتمال دارد که این عمل قبل از نزول آیهی تحریم خون «حُرِّمَتْ عَلَیکمُ الْمَیتَةُ وَ الدَّمُ و …»، اتفاق افتاده باشد.
در غیر این صورت و اگر چنین چیزی را بپذیریم که به محض خوردن خون پیامبر(ص)، فردی که خون را آشامیده از دوزخ رهایی خواهد یافت، باید بپذیریم اگر در جنگ أحد پیامبر(ص) نیز به شهادت میرسید و هند جگرخوار به جای جگر حمزه، جگر آنحضرت(ص) را بر دهان میگرفت، جایش در بهشت بود!
- گزارشهایی وجود دارد که از آنها برداشت میشود، حتی لباسهایی که امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بر آن ادرار کردهاند، باید شسته شود:
الف) امام حسین یا امام حسن(ع)[5] را خدمت پیامبر(ص) آوردند،حضرتشان وی را در دامان خود نهاد و به دنبال آن بود که در دامان آنحضرت(ص) بول کرد. کسی نوزاد را گرفت تا از دامان رسول خدا(ص) دور سازد. پیامبر(ص) فرمود: نگذارید ادرار پسرم قطع شود و او را نترسانید و سپس فرمود تا مقداری آب آوردند و دامنشان را شستند.[6]
ب) ام فضل همسر عباس گفت: حسین(ع) را نزد رسول خدا(ص) آوردند و او در لباس پیامبر(ص) ادرار کرد. امفضل با دست خود آهسته به حسین زد(نیشکون گرفت) و امام(ع) گریه کرد. رسول خدا(ص) به امفضل فرمود: آرام باش! این کارت دلم را آزرد! سپس مقداری آب خواستند و بر جایی که کودک ادرار کرده بود ریختند.[7]
[2]. مجلسی اول، محمد تقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علیپناه، طباطبائی، سید فضل الله، ج 6، 414، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، چاپ دوم، 1406ق.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 116، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ «پیامبر(ص) و پرتاب کردن خون به آسمان و خوردن خون حجامت توسط عبدالله بن زبیر»، 86449.
[4]. عسکری، امام ابومحمد حسن بن علی، التفسیر المنسوب الی الامام العسکری ع، ص 419، قم، مدرسه امام مهدی(عج)، چاپ اول، 1409ق.
[5]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 3، ص 405، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[6]. شیخ صدوق، معانی الاخبار، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 211، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق.
[7]. وسائل الشیعة، ج 3، ص 405.