طبق روايات معتبري كه در منابع مختلف و معتبر روايي شيعه از طريق ائمه معصومين عليهم السلام رسيده ، براي گريه، عزاداري و اندوه در مصيبت اهل بيت (عليهم السلام) به ويژه سيد الشهداء حضرت ابا عبد الله الحسين (عليه السلام) ثواب و پاداشهاي بي شماري بيان شده است؛ سؤال اين است كه آيا در روايات اهل سنت نيز براي گريه در عزاي اهل بيت (عليهم السلام) به طور عموم و در مصيبت امام حسين (ع) به صورت ويژه ثواب و پاداشي بيان شده است يانه؟
همانگونه كه در توضيح سؤال آمده، در روايات معتبر شيعه براي گريه، عزاداري، و حتي صرف حزن اندوه، پاداش بيان شده است. در منابع اهل سنت نيز از جمله در كتاب «فضائل الصحابه»، جناب احمد بن حنبل رئيس مذهب حنبلي ها روايت صحيح السندي را از امام حسين (عليه السلام) نقل كرده كه آن حضرت پاداش يك قطره اشك ريختن در عزاي اهل بيت (عليهم السلام) را داخل شدن در بهشت مي داند.
متن روايت احمد بن حنبل، با سند صحيح اين است:
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِسْرَائِيلَ، قَالَ: رَأَيْتُ فِي كِتَابِ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حَنْبَلٍ رَحِمَهُ اللَّهُ بِخَطِّ يَدِهِ، نا أَسْوَدُ بْنُ عَامِرٍ أَبُو عَبْدِ الرَّحْمَنِ، قثنا الرَّبِيعُ بْنُ مُنْذِرٍ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: كَانَ حُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ، يَقُولُ: مَنْ دَمَعَتَا عَيْنَاهُ فِينَا دَمْعَةً، أَوْ قَطَرَتْ عَيْنَاهُ فِينَا قَطْرَةً، أَثْوَاهُ اللَّهُ عز وجل الْجَنَّةَ.
احمد بن اسرائيل مي گويد: در كتاب احمد بن محمد بن حنبل با دست خط خودش ديدم كه اسود بن عامر (ابو عبد الرحمن) از ربيع بن منذر نقل كرد كه پدرش گفته: حسين بن علي (عليهما السلام) هميشه مي فرمود: هر كس چشمانش براي ما پر اشك شود و يا يك قطره اشك براي ما بريزد خداوند او را در بهشت جاي خواهد داد.
فضائل الصحابة لابن حنبل، ج۲، ص۶۷۵، ح۱۱۵۴
اين روايت را علماي ديگر اهل سنت در كتابهاي شان با اين عبارت ذكر كرده و تصريح نموده اند كه آن را احمد بن حنبل در كتاب «مناقب» خود آورده است:
عن الربيع بن منذر عن أبيه قال كان حسين بن علي رضي الله عنهما يقول من دمعت عيناه فينا دمعة أو قطرت عيناه فينا قطرة آتاه الله عز وجل الجنة. أخرجه أحمد في المناقب.
ذخائر العقبي في مناقب ذوي القربي، ج ۱، ص ۱۹، محب الدين أحمد بن عبد الله الطبري الوفاة: جمادي الآخرة / ۶۹۴هـ ، دار النشر : دار الكتب المصرية – …مصر.
… احمد بن حنبل اين روايت را در كتاب مناقب (فضائل الصحابة) نقل نموده است.
أخرج أحمد في المناقب عن الربيع بن منذر عن أبيه قال : كان حسن بن علي يقول : من دمعت عيناه فينا دمعة أو قطرت عيناه فينا قطرة آتاه الله عز وجل الجنة .
ملا علي القاري، نور الدين أبو الحسن علي بن سلطان محمد الهروي (متوفاي۱۰۱۴هـ)، مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح، ج ۱۱، ص۳۱۵، تحقيق: جمال عيتاني، ناشر: دار الكتب العلمية – لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولي، ۱۴۲۲هـ – ۲۰۰۱م .
احمد بن حنبل در كتاب مناقب (فضائل الصحابة) اين روايت را نقل نموده است …
قندوزي حنفي اين روايت را در دو جا از كتابش آورده است:
وعن الحسين بن علي ( رضي الله عنهما ) قال : من دمعت عيناه فينا دمعة أو قطرت عيناه فينا قطرة بوأه الله ( عز وجل ) الجنة. ( أخرجه أحمد في المناقب ) .
القندوزي الحنفي، الشيخ سليمان بن إبراهيم (متوفاي۱۲۹۴هـ) ينابيع المودة لذوي القربي، ج ۲ ، ص ۱۱۷ و ص۳۷۳، تحقيق: سيد علي جمال أشرف الحسيني، ناشر: دار الأسوة للطباعة والنشرـ قم، الطبعة:الأولي۱۴۱۶هـ .
وي نيز در كتاب «استجلاب ارتقاء الغرف بحب أقرباء الرسول ذوي الشرف» اين روايت را نقل نموده است:
قال : وعن الحسين بن علي رضي الله عنهما قال : من دمعت عيناه فينا أو قطرت عيناه فينا قطرة آتاه الله عز وجل الجنة . أخرجه أحمد في «المناقب» .
حسين بن علي (عليهما السلام) فرمود: هر كس چشمانش براي ما پر اشك شود و يا يك قطره اشك براي ما بريزد خداوند او را در بهشت جاي خواهد داد. اين روايت را احمد در كتاب مناقب (فضائل الصحابة) خودش آورده است.
السخاوي، شمس الدين محمد بن عبد الرحمن (متوفي: ۹۰۲ هـ.ق)، استجلاب ارتقاء الغرف بحب أقرباء الرسول ذوي الشرف ، ج ۱، ص۴۳۱-۴۳۲، حديث ۱۶۰، تحقيق : خالد بن احمد الصُّمِّي بابطين، ناشر: دار البشائر الإسلامية ، عربستان.
وي در كتاب مطلع البدور ومجمع البحور، اين روايت را نقل كرده است:
ولأحمد في مناقبه عن الحسين – عليه السلام -:من دمعت عيناه فينا قطرة آتاه الله تعالي الجنة .
احمد بن حنبل در كتاب مناقب (فضائل الصحابة) از امام حسين عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: هر كس چشمانش براي ما پر اشك شود خداوند او را در بهشت جاي خواهد داد.
أحمد بن صالح بن أبي الرجال، مطلع البدور ومجمع البحور، جزء ۱ ، ص ۱۵، تحقيق: عبد السلام عباس الوجيه، محمد يحيي سالم عزان ، مركز التراث والبحوث اليمني.
جالب اينجاست كه نويسنده بعد از نقل اين روايت مي گويد:
والأحاديث في (هذا) المعني كثيرة.
با اين معنا و مضمون ، احاديث بسياري وجود دارد.
تا اينجا ثابت شد كه پنج تن از علماي اهل سنت اين روايت را در كتابهايشان از احمد بن حنبل نقل كرده اند و هيچكدام از آنها اشكال و ايرادي بر متن و يا سند آن وارد نكرده اند.
محقق كتاب (فصائل الصحابه) «جناب وصي الله بن عباس» در پاورقي كتاب راجع به راويان سند روايت مي نويسد:
(۱۱۵۴) احمد بن اسرائيل شيخ القطيعي لم اجده والباقون ثقات.
احمد بن اسرائيل استاد قطيعي است، من شرحي حالي برايش نيافتم؛ اما بقيه راويان اين روايت، مورد وثوق هستند.
فضائل الصحابة لابن حنبل، ج ۲، ص ۶۷۵، ح۱۱۵۴
طبق عبارت محقق كتاب، جز «احمد بن اسرائيل» بقيه راويان سند، مورد وثوق و اطمينان هستند. حال اگر توثيق «احمد بن اسرائيل» نيز ثابت شود، روايت صحيح خواهد بود. بنابراين، لازم است ابتدا پيرامون نام او بحث كنيم سپس به ذكر شرح حال و توثيق او از ديدگاه علماي اهل سنت بپردازيم.
با جستجو در عبارت هاي علماي اهل سنت مي بينيم كه از «احمد بن اسرائيل» به نام هاي متعددي ياد شده كه هريك آنها نسبت وي را به اجدادش ثابت مي كند و برگشت همه آنها به همان يك فرد است.
ابن جوزي براي «احمد بن اسرائيل» سه نام ذكر كرده و مي نويسد:
أبو بكر أحمد بن سليمان بن الحسن النجار روي عنه أبو حفص بن شاهين وهو أحمد بن سلمان بن الحسن بن إسرائيل بن يونس روي عنه ابن شاهين أيضا فنسبه إلي جد جده وهو أحمد بن إسرائيل الذي روي عنه أبو بكر بن مالك القطيعي.
ابو بكر احمد بن سليمان بن حسن نجاد، از وي ابو حفص شاهين روايت كرده است. ابو بكر همان احمد بن سلمان بن حسن بن اسرائيل بن يونس است كه از وي ابن شاهين نيز روايت نقل كرده است. و او را به جد جدش هم نسبت داده اند كه همان احمد بن اسرائيل است و ابو بكر بن مالك قطيعي از وي روايت نقل كرده است.
تلقيح فهوم أهل الأثر، ج۱، ص۳۶۹ ، أبي الفرج عبد الرحمن ابن الجوزي الوفاة: ۵۹۷هـ ، دار النشر : شركة دار الأرقم بن أبي الأرقم – بيروت – ۱۹۹۷ ، الطبعة : الأولي
خطيب بغدادي وي را با چهار اسم معرفي كرده است:
ذكر أبي بكر أحمد بن سلمان بن الحسن النجاد.
قد ذكرنا بعض حديثه فيما تقدم، وهو أَحْمَد بن يونس القطيعي، الذي روي عنه عمر بن أَحْمَد بن شاهين.
ذكر و ياد ابو بكر احمد بن سلمان بن حسن نجاد. برخي از رواياتش را ما در گذشته ذكر كرديم و او احمد بن يونس قطيعي است كه از وي عمر بن احمد بن شاهين روايت نقل كرده است.
پس از عبارت فوق اين روايت ذكر مي كند كه در آن اسم «احمد بن يونس قطيعي آمده است:
أَخْبَرَنَا الْقَاضِي أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ الدَّاوُدِيُّ، أَخْبَرَنَا عُمَرُ بْنُ أَحْمَدَ الْوَاعِظُ، حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ يُونُسَ الْقَطِيعِيُّ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ شَاذَانَ، حَدَّثَنَا مُعَلَّي، حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْمُبَارَكِ، عَنْ يُونُسَ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، قَالَ: حَدَّثَنِي سَهْلُ بْنُ سَعْدٍ، عَنْ أُبَيِّ بْنِ كَعْبٍ، قَالَ: كَانَتِ الْفُتْيَا: الْمَاءُ مِنَ الْمَاءِ رُخْصَةً فِي أَوَّلِ الإِسْلامِ، ثُمَّ أُحْكِمَ الأَمْرُ، وَنَهَي عَنْهُ .
پس از نقل روايت، دو باره «احمد بن سلمان نجاد» را با مشخصات اجدادش معرفي كرده است:
هو أَحْمَد بن سلمان بن الحسن بن إسرائيل بن يونس، فنسبه عمر إلي جد جده. وهو أَحْمَد بن إسرائيل، الذي روي عنه أبو بكر بن مالك القطيعي
او احمد بن سلمان بن حسن بن اسرائيل بن يونس است. و عمر بن واعظ (در روايت فوق) نسبش به جد جدش مي رساند و او همان احمد بن اسرائيل است كه ابو بكر بن مالك قطيعي از وي روايت نقل كرده است.
موضح أوهام الجمع والتفريق، ج۱، ص ۴۶۴ ، أحمد بن علي بن ثابت الخطيب البغدادي الوفاة: ۴۶۳ ، دار النشر : دار المعرفة – بيروت – ۱۴۰۷ ، الطبعة : الأولي ، تحقيق : د. عبد المعطي أمين قلعجي
طبق اين عبارت خطيب بغدادي، «حسن» جد اول، «اسرائيل» جد دوم و «يونس» جد سوم اين رواي مي شود. بنابراين، معرفي كامل ايشان «أَحْمَد بن سلمان بن الحسن بن إسرائيل بن يونس» است؛ اما برخي او را به اسم جد دوم «احمد بن اسرائيل» و برخي ديگر به اسم جد سوم «احمد بن يونس» معرفي كرده اند كه در نهايت همه مقصود شان همان يك نفر است.
احمد بن حنبل در كتاب «فضائل الصحابه» از «احمد بن اسرائيل» روايت ديگري نيز نقل كرده است:
حدثني أحمد بن إسرائيل قثنا محمد بن عثمان قثنا زكريا بن يحيي الكسائي نا يحيي بن سالم نا أشعث بن عم حسن بن صالح وكان يفضل عليه نا مسعر عن عطية العوفي عن جابر بن عبد الله الأنصاري قال قال رسول الله صلي الله عليه وسلم مكتوب علي باب الجنة محمد رسول الله علي أخو رسول الله قبل ان تخلق السماوات بالفي سنة.
فضائل الصحابة لابن حنبل، ج ۲، ص ۶۶۸، ح۱۱۴۰
جالب اين است كه محقق كتاب، در مورد همه راويان اين حديث نظرش را مي گويد اما در باره «احمد بن اسرائيل» هيچگونه اظهار نظري نكرده است.
سمعاني از علماي نسب شناس اهل سنت «احمد بن اسرائل» را از علماي فقيه حنابله معرفي كرده و تصريح مي كند كه وي بر اساس فقه احمد بن حنبل فتوا مي داده و شاگرد عبد الله بن احمد بن حنبل و برخي ديگر بوده است:
النجاد: بفتح النون والجيم المشددة وفي اخرها الدال المهملة هذه الحرفة مشهورة والمعروف بها أبو بكر أحمد بن سلمان بن الحسن بن إسرائيل بن يونس الفقيه الحنبلي المعروف بالنجاد من أهل بغداد كان له في جامع المنصور يوم الجمعة حلقتان قبل الصلاة وبعدها إحداهما للفتوي في الفقه علي مذهب أحمد بن حنبل والأخري لإملاء الحديث وهو ممن اتسعت رواياته وانتشرت أحاديثه
سمع الحسن بن مكرم البزاز … وعبد الله بن أحمد بن حنبل وقوما يطول ذكرهم
وكان ولادته في سنة ثلاث وخمسين ومئتين ومات في سنة ثمان وأربعين وثلاثمائة
نجاد: با فتح نون و تشديد جيم، و در آخر كلمه نيز دال بدون نقطه است. اين شغل مشهور است. ابو بكر « أحمد بن سلمان بن الحسن بن إسرائيل بن يونس» به اين حرفه معروف بود. وي از فقهاي حنابله و اهالي بغداد است. او در روز جمعه در مسجد جامع منصور قبل از نماز و بعد از نماز دو حلقه درس داشت. يكي براي فتاواي فقهي بر اساس مذهب احمد بن حنبل و ديگري براي املاء روايت. وي از جمله كساني است كه رواياتش زياد بود و احاديثش منتشر گرديد.
وي از حسن بن مكرم بزاز و … و عبد الله بن احمد بن حنبل و گروهي كه ذكر نام آنها طولاني خواهد شد، روايت شنيده است. تولد وي در سال ۲۵۳ و سال وفاتش ۳۴۸ بوده است.
السمعاني، أبي سعيد عبد الكريم بن محمد ابن منصور التميمي (متوفاي۵۶۲هـ)، الأنساب، ج ۵، ص۴۵۷، تحقيق: عبد الله عمر البارودي، دار النشر: دار الفكر – بيروت ، الطبعة : الأولي ۱۹۹۸م
پس از اين كه اسم و نسب «احمد بن اسرائيل» را شناختيم توثيقات و مدح او را در كلمات علماي اهل سنت بررسي مي كنيم:
حاكم نيشابوري، يكي از علماي سرشناس علم رجال و حديث اهل سنت، در بسياري از موارد، رواياتي را كه «احمد بن اسرائيل» در سند آن قرار دارد، تصحيح كرده و اين مطلب نشان مي دهد كه اين راوي از نظر وي مورد اعتبار و موثق است. روايت ذيل يكي از نمونه هاي رواياتي است كه حاكم آن را صحيح دانسته است:
حدثنا أحمد بن سلمان بن الحسن النجاد الفقيه إملاء ببغداد حدثنا الحسن بن مكرم البزاز حدثنا عثمان بن عمر حدثنا علي بن المبارك عن يحيي بن أبي كثير عن عكرمة عن بن عباس رضي الله عنهما قال قضي رسول الله صلي الله عليه وسلم في المكاتب أن يقتل بدية الحر علي قدر ما أدي منه قال يحيي قال عكرمة عن بن عباس يقام عليه حد المملوك هذا حديث صحيح علي شرط البخاري ولم يخرجاه.
الحاكم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاي۴۰۵ هـ)، المستدرك علي الصحيحين، ج ۲ ص ۲۳۷، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية – بيروت الطبعة: الأولي، ۱۴۱۱هـ – ۱۹۹۰
عمر بن احمد بن ابي جراده يكي از علماي اهل سنت، احمد بن اسرائيل را، فقيه و محدث مورد اعتماد دانسته و مي نويسد:
أحمد بن سلمان بن الحسن بن إسرائيل بن يونس
المعروف بالنجاد الفقيه الحنبلي كان فقيها مفتيا ومحدثا متقنا واسع الرواية مشهور الدراية.
أحمد بن سلمان بن حسن بن إسرائيل بن يونس، معروف به نجاد، فقيه مذهب حنبلي، يك فرد فقيه، فتوا دهنده، محدث (ناقل روايت)، مورد اعتماد و داراي روايات فراوان و مشهور به درايت و فهم بود.
كمال الدين عمر بن أحمد بن أبي جرادة (متوفاي۶۶۰هـ)، بغية الطلب في تاريخ حلب، ج ۲ ص ۷۶۶، تحقيق: د. سهيل زكار، دار النشر: دار الفكر.
ذهبي يكي ديگر از علماي رجال اهل سنت در باره او گفته است:
وكان أحمد بن إسرائيل من أذكياء العالم لا يسمع شيئاً إلا حفظه .
احمد بن اسرائيل از پرهيزگاران عالم و از نظر حافظه آن قدر قوي بوده كه وقتي يك مطلب را يكبار مي شنيد ، حفظ مي كرد.
تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام ، ج ۱۹ ، ص ۳۴، محمد بن أحمد بن عثمان الذهبي الوفاة: ۷۴۸هـ ، دار النشر : دار الكتاب العربي – لبنان/ بيروت – ۱۴۰۷هـ – ۱۹۸۷م
وي در كتاب ديگرش او را «امام، حافظ حديث، شيخ علماي بغداد» معرفي كرده و از خطيب بغدادي نقل كرده كه او را صدوق دانسته است:
النجاد الإمام الحافظ الفقيه شيخ العلماء ببغداد أبو بكر أحمد بن سلمان بن الحسن بن إسرائيل البغدادي الحنبلي … قال الخطيب كان صدوقا عارفا صنف كتابا كبيرا في السنن وكان له بجامع المنصور حلقة قبل الجمعة للفتوي وحلقة بعدها للاملاء حدث عنه أبو بكر القطيعي.
نجاد؛ پيشوا، حافظ (كسي كه صدهزار روايت حفظ است)، فقيه و استاد علماي در بغداد، ابو بكر احمد بن سلمان بن حسن بن اسرائيل بغدادي حنبلي… خطيب گفته: وي فرد صدوق و عارف بوده و كتاب بزرگي را در «سنن» تصنيف كرد و در جامع منصور قبل از نماز جمعه نشستي براي فتوا داشته و بعد از نماز نيز درسي براي املاي روايت دائر مي كرده است و از وي ابو بكر قطيعي روايت نقل كرده است.
تذكرة الحفاظ، ج۳، ص۸۶۸ ، شمس الدين محمد الذهبي الوفاة: ۷۴۸ ، دار النشر : دار الكتب العلمية – بيروت ، الطبعة : الأولي
و در كتاب ديگرش تصريح مي كند كه احمد بن اسرائيل صدوق است:
۳۹۵ [ ۵۸۳ ] – [ صح ] أحمد بن سلمان بن الحسن بن اسرائيل بن يونس أبو بكر النجاد الفقيه الحنبلي المشهور … قلت هو صدوق …
ميزان الاعتدال في نقد الرجال ج ۱، ص ۲۳۸
ابن حجر عسقلاني نيز بر صدوق بودن ايشان تصريح كرده است:
أحمد بن سليمان بن الحسن بن إسرائيل بن يونس أبو بكر النجاد الفقيه الحنبلي المشهور … وكان رأسا في الفقه رأسا في الرواية .. قلت وهو صدوق.
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاي۸۵۲ هـ)، لسان الميزان، ج ۱، ص۱۸۰، تحقيق: دائرة المعرف النظامية – الهند، ناشر: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات – بيروت، الطبعة: الثالثة، ۱۴۰۶هـ – ۱۹۸۶م.
ابن ابي الدنيا در كتاب «الاخوان» ايشان را اين گونه معرفي كرده است:
النجاد: الإمام المحدث الحافظ الفقيه المتقي ، شيخ العراق ، أبو بكر أحمد بن سلمان بن الحسن البغدادي – الحنبلي النجاد – . … قال الخطيب البغدادي : كان النجاد صدوقا عارفا ، صنف السنن.
نجاد: پيشوا، راوي حديث، حافظ (كسي كه صد هزار روايت حفظ داشته باشد)، فقيه، پرهيزگار و شيخ عراق ابو بكر احمد بن سلمان بن حسن بغدادي حنبلي نجاد. خطيب گفته: نجاد فرد راستگو، عارف بود كه سنن را تصنيف كرد.
القرشي البغدادي، عبد الله بن محمد بن عبيد ابن أبي الدنيا (متوفاي۲۸۱هـ)، الإخوان، ص۵۳، تحقيق : محمد عبد الرحمن طوالبة بإشراف نجم عبد الرحمن خلف، طبق برنامه مكتبه اهل البيت.
ابن اثير ايشان را يك انسان صالح مي داند:
وفيها قتل أحمد بن إسرائيل وكان صالح.
ابن أثير در الكامل في التاريخ گفته است كه او صالح بوده .
الكامل في التاريخ ، ج ۶ ص ۲۰۳، اسم المؤلف: أبو الحسن علي بن أبي الكرم محمد بن محمد بن عبد الكريم الشيباني الوفاة: ۶۳۰هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية – بيروت – ۱۴۱۵هـ ، تحقيق : عبد الله القاضي
الباني يكي از علماي وهابي سخنش فصل الخطاب براي وهابيت است. از نظر وي نيز احمد بن سلمان نجاد «حافظ و صدوق» است:
( فائدة ) : النجاد الذي عزا إليه الحديث مؤلف الكتاب هو أحمد بن سلمان بن الحسين أبو بكر الفقيه الحنبلي ، يعرف بالنجاد ، وهو حافظ صدوق جمع المسند ، وصنف في السنن كتابا كبيرا ، روي عنه الدارقطني وغيره من المتقدمين.
ألباني، محمد ناصر (متوفاي۱۴۲۰هـ)، إرواء الغليل في تخريج أحاديث منار السبيل، ج ۳، ص۴۰، تحقيق: إشراف: زهير الشاويش، ناشر: المكتب الإسلامي – بيروت – لبنان، الطبعة: الثانية، ۱۴۰۵ – ۱۹۸۵ م.
اولا: نقل اين روايت از سوي احمد بن حنبل، مُسّلَم است؛ زيرا منابعي كه اين روايت را نقل كرده اند، همه تصريح نموده اند كه احمد بن حنبل آن را در كتاب «مناقب» خودش آورده است؛
ثانيا: طبق عبارت هايي كه از علماي اهل سنت در شرح حال و ترجمه «احمد بن اسرائيل» نقل شد، به دست مي آيد كه ايشان يك نفر است؛ اما چهار اسم دارد كه گاهي به اسم «جد دوم» (احمد بن اسرائيل» و گاهي به اسم «جد سوم» او (احمد بن يونس) و با پسوند «نجاد» مشهور شده است.
قرائني قطعيه اي كه ثابت مي كند «احمد بن اسرائيل» همان «احمد سلمان بن الحسن نجاد» مي باشد، به قرار زير است:
۱. محقق كتاب فضائل الصحابه (وصي الله بن عباس) در پاورقي، احمد بن اسرائيل را استاد قطيعي معرفي كرده است:
(۱۱۵۴) احمد بن اسرائيل شيخ القطيعي لم اجده والباقون ثقات.
فضائل الصحابة لابن حنبل، ج ۲، ص ۶۷۵، ح۱۱۵۴
اين گفتار ايشان مطابق با سخنان ابو الفرج ابن الجوزي و خطيب بغدادي و برخي ديگر است كه از «احمد سلمان بن الحسن نجاد» ترجمه آورده و اين شخص را استاد ابو بكر قطيعي معرفي كرده اند.
۲. دانشمندان و علماي فوق تصريح كرده اند كه «احمد بن سلمان بن الحسن نجاد» از فقهاي پيرو مذهب حنبلي بوده و يك حلقه درسي در جامع منصور براي نقل و املاء روايت داشته در روزهاي جمعه داشته است. اين گزارش تأييد مي كند كه وي ناقل روايت بوده و يكي از رواياتش همين روايت مورد بحث در باره امام حسين (عليه السلام) است.
۳. در فضائل الصحابه يك روايت ديگر نيز از طريق «احمد بن اسرائيل» نقل شده كه خطيب بغدادي نيز آن را پس از ذكر شرح حال وي آورده است. و برنامه «جوامع الكلم» كه تدوين شده توسط اهل سنت است، «احمد بن اسرائيل» را در اين روايت، همان «أحمد بن سلمان بن الحسن بن إسرائيل بن يونس» مي داند و رتبه او را «صدوق حسن الحديث» ضبط كرده است.
ثالثا: محقق كتاب مدعي شد كه من شرح حالي براي ايشان نيافتم. اما با توجه به تحقيقي كه انجام شد، «احمد بن اسرائيل» يك فرد شناخته شده ميان علماي رجال و حديث شناس اهل سنت است و بسي توثيق و تعريف دارد.
تصحيح روايات وي از سوي حاكم نيشابوري، آمدن الفاظي همانند: « ومحدثا متقنا» (در كلام ابن ابي جراده)، « صدوقا عارفا» در كلام خطيب بغدادي، « الإمام الحافظ الفقيه شيخ العلماء» در كلام ذهبي، «صدوق» در كلام ذهبي و ابن حجر عسقلاني، « الإمام المحدث الحافظ الفقيه المتقي» در سخنان ابن ابي الدنيا، «وكان صالح» در كلام ابن اثير، «حافظ صدوق» در سخنان ناصر الدين الباني وهابي بهترين دليل بر توثيق اين راوي است كه متأسفانه محقق اين كتاب (وصي الله بن عباس) از آوردن آن چشم پوشي كرده است.
بنابراين روايت فوق از نظر سندي كاملا صحيح مي باشد و هيچ خدشه اي بر آن وارد نيست.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف)