در طول تاریخ شناخته شده بشر، انسان برای تهیه و نیز ذخیرهسازی غذای مورد نیاز خود اقدام به تغییراتی در مواد غذایی اوّلیه نموده و سپس آنها را مصرف میکرد. با مروری در منابع روایی و تاریخی به این نتیجه خواهیم رسید که پیشوایان دینی ما نیز همین رویۀ معمول را ادامه میدادند و حتی اگر توصیههایی نسبت به برخی موارد داشتند، اینگونه نبود که سفارشی کلی و عمومی ارائه نمایند که محتوای آن «خامخواری» و یا خودداری از هرگونه تغییری در مواد غذایی انسانها باشد. به عنوان نمونه، اگر در روایاتی توصیه شده است که گوشت را به صورت کباب مصرف کرده[1] و یا آنرا با شیر بپزند[2] که مقویتر باشد، خود میتواند نشانگر پذیرش فرایند برخی تغییرات در چرخۀ تولید تا مصرف باشد.
از طرفی، با آنکه برخی توصیههای بهداشتی و پزشکی از طرف پیشوایان دینی ما ارائه شده است، اما باید به این واقعیت توجه داشت که آنان بیشتر در صدد احیای مکارم اخلاق بودند و مطالعات و پیشرفت بشر را در زمینههایی؛ مانند پزشکی و صنعت، راهگشا میدانستند؛[3] به همین دلیل، معتقدیم که متخصصان علوم غذایی باید در مورد اینکه چه تغییراتی در مواد غذایی به بهبود و یا افت کیفیت آنها میانجامد، اظهار نظر کنند.
از طرفی، با آنکه برخی توصیههای بهداشتی و پزشکی از طرف پیشوایان دینی ما ارائه شده است، اما باید به این واقعیت توجه داشت که آنان بیشتر در صدد احیای مکارم اخلاق بودند و مطالعات و پیشرفت بشر را در زمینههایی؛ مانند پزشکی و صنعت، راهگشا میدانستند؛[3] به همین دلیل، معتقدیم که متخصصان علوم غذایی باید در مورد اینکه چه تغییراتی در مواد غذایی به بهبود و یا افت کیفیت آنها میانجامد، اظهار نظر کنند.