نقل شده که هنگامی که حضرت نوح(ع) سوار بر کشتی شد، خداوند آرامش را بر همه حیواناتی که در آن بودند اعم از چهارپایان، پرندگان و حیوانات وحشی مسلط کرد به گونهای که هیچکدام به دیگری آسیب نمیرساندند. گوسفند در کنار گرگ و گاو در کنار شیر و گنجشک قرار داشتند و گنجشک بر مار میافتاد ولی هیچکدام به دیگری کاری نداشتند. نه دلتنگی و نه فریاد و نه ناسزا و لعن و نفرینی وجود داشت و هرکس مشغول به خود بود. این حالت ادامه داشت تا اینکه از کشتی پیاده شدند. به دلیل حضور طولانی مدت در کشتی، تعداد موشها و قاذورات زیاد شد. خدا به حضرت نوح وحی کرد که بر صورت شیر دست بکشد. با این کار، شیر عطسه کرد و یک جفت گربه نر و ماده از مجرای بینی شیر خارج شد و در نتیجه جمعیت موشها کم گردید. و نیز به صورت فیل دست کشید و فیل نیز عطسه کرده و از مجرای بینی آن، دو خوک نر و ماده خارج شد که با خوردن قاذورات، مقدار آنها را کم کردند.[1]
از دیدگاه سندی تمام راویان این حدیث، ناشناس و مجهول هستند و مشابه محتوای آن نیز در هیچ منبع دیگری تکرار نشده است. بر این اساس هم از لحاظ متن و هم از لحاظ سند، نمیتوان به این روایت استناد کرد؛ به ویژه آنکه این نقل، منتسب به یکی از معصومان(ع) نشده است.
از دیدگاه سندی تمام راویان این حدیث، ناشناس و مجهول هستند و مشابه محتوای آن نیز در هیچ منبع دیگری تکرار نشده است. بر این اساس هم از لحاظ متن و هم از لحاظ سند، نمیتوان به این روایت استناد کرد؛ به ویژه آنکه این نقل، منتسب به یکی از معصومان(ع) نشده است.