خانه » همه » مذهبی » آیا سخنی از امام صادق(ع) وجود دارد که بر اساس آن، زن مانند قلاده‌ای برای مرد بوده و هیچ‌گونه ارزشی ندارد؟!

آیا سخنی از امام صادق(ع) وجود دارد که بر اساس آن، زن مانند قلاده‌ای برای مرد بوده و هیچ‌گونه ارزشی ندارد؟!

آری! چنین روایتی وجود دارد، اما نه به آن معنا که تحقیر بانوان از آن برداشت شود، بلکه محتوای این حدیث، وجود زنان بسیار ارزشمندی را ثابت می‌کند که با هیچ چیز قیمتی دیگری قابل مقایسه نیستند!

سمعت أبا عبد الله(ع) یقول‏: «إنما المرأة قلادة فانظر إلى ما تقلده قال و سمعته یقول لیس للمرأة خطر لا لصالحتهن و لا لطالحتهن أما صالحتهن فلیس خطرها الذهب‏ و الفضة بل هی خیر من الذهب و الفضة و أما طالحتهن فلیس التراب خطرها بل التراب خیر منها»؛[1] از امام صادق(ع) شنیدم که می‌فرمود: زن مانند گردن‌بند است، پس بسیار دقت کن که چه چیزی را به عنوان گردن‌بند انتخاب می‌کنی! همچنین از ایشان شنیدم که می‌فرمود: بدان‌که زنان قیمتی ندارند! نه زنان خوب و نه زنان بد! اما زنان خوب که نمی‌توانی ارزش آنان را با طلا و نقره بسنجی؛ زیرا آنان بسیار قیمتی‌تر از طلا و نقره‌اند! اما زنان بد که حتی با خاک نیز هم ارزش نیستند، بلکه خاک به مراتب ارزشمندتر از آنان است!

این روایت در کتاب معتبر کافی نقل شده است، اما برخی سند آن را ضعیف می‌دانند،[2] اما در هر حال، محتوای آن قابل پذیرش بوده و چند نکته مهم را می‌توان از آن برداشت کرد:

  1. باید هنگام ازدواج، تحقیق بیشتری شود تا با انتخاب همسری مناسب، دوام و استحکام زندگی تضمین شود و در نهایت به اختلافات، کدورت‌ها و حتی جدایی نیانجامد.

 انسان برای انتخاب یک گردن‌بند قیمتی، دقت بسیاری کرده، از مشورت و تجربه‌های دیگران بهره‌مند می‌شود. بدیهی است، برای انتخاب همسر و شریک زندگی باید بیشتر از آن تحقیق کرد که پشیمانی را به دنبال نداشته باشد و نباید شریک دائم زندگی خود را تنها با یک نگاه، با دوستی‌های زودگذر خیابانی، با طمع ورزی در ثروت و قدرت و … انتخاب کرد.

  1. با آن‌که زنان در این روایت به گردن‌بند تشبیه شده‌اند، اما نباید آنان را چون کالایی در نظر گرفت و بهایشان را با دیگر کالاهای ارزشمند سنجید؛ زیرا در بخش پایانی حدیث به صراحت اعلام شده است که اساساً قیمت‌گذاری زنان امکان پذیر نیست. بانوان نیک به قدری ارزشمندند که اگر هرچه طلا و نقره را به عنوان مهریه آنان در نظر بگیریم، نخواهیم توانست بخشی از ارزش آنان را جبران کنیم و در طرف مقابل، اگر حتی تکه‌ای از خاک را به عنوان مهریه‌ای برای یک زن بدسیرت در نظر بگیریم، دچار خسارت شده‌ایم؛ چون خاک بی‌آزار – بلکه مفید – به مراتب ارزشمندتر از زنی است که دین و دنیای همسرش را نابود کند.
  2. در ضمن باید به این نکته توجه داشت که یکی از ویژگی‌های زبان فارسی آن است که کلمات و عبارات زیادی از زبان عربی به این زبان وارد شده است؛ به گونه‌‌ای که نوعی وابستگی به لغات عربی در زبان فارسی به وجود آمده است. اما این بدان معنا نیست که کاربرد این واژه‌ها در زبان فارسی دقیقاً به همان معنایی باشد که در زبان عربی به کار گرفته می‌شود؛ بلکه در بسیاری از موارد، در یک واژه یکسان، اما معنای آن در زبان‌های عربی و فارسی، تفاوت بسیاری دارد. به عنوان مثال، به برخورد دو وسیله نقلیه در زبان فارسی، تصادف گفته می‌شود، در حالی‌که در زبان عربی به آن تصادم می‌‌گویند و واژه تصادف در عربی، معنای وقوع یک اتفاق بدون داشتن هیچ دلیل و علتی است. و یا این‌که در زبان فارسی به توده مردم، «ملت» گفته می‌شود؛ در حالی‌که «ملت» در زبان عربی – بویژه در قرآن – به معنای دین آمده است.[3]

این تفاوت معنایی باعث شده است که برخی، از این اختلاف معناها سوء استفاده کرده و به سیاه‌‌نمایی علیه دین اقدام کنند.

در همین راستا واژه «قلاده» در زبان فارسی امروزین به چیزی اطلاق می‌شود که به گردن حیوانات – بویژه سگ‌ها – بسته می‌شود و به همین مناسبت از کلمه‌ی «قلاده» به عنوان واحد شمارش گربه‌سانان نیز استفاده می‌شود؛[4] اما این واژه در زبان عربی معنای گسترده‌تری دارد و به گردنبندهای زینتی نیز گفته می‌شود[5] و شامل هر گلوبندی خواهد شد که بر گردن انسان‌ها و حیوانات بسته می‌شود.[6] از این‌رو واژه قلاده را می‌توان در مورد یک گردنبند بسیار گرانبهای زینتی نیز مورد استفاده قرار داد، اما برخی در صدد آن هستند که روایت را بگونه‌ای ترجمه کنند که گویا قلاده‌ای مورد نظر است که بر گردن حیوانات انداخته می‌شود!

در نهایت، توجه به این نکته نیز ضروری است که چنین تفاوت ارزشی منحصر در زنان نبوده و در مردان نیز وجود دارد، اما در عرف جامعۀ آن زمان، مردان، انتخابگر و بانوان انتخاب شونده بودند. رسمی که در بیشتر موارد و در مناطق جغرافیایی مختلف، هنوز هم برقرار است. این روایت نیز با توجه به این رویکرد عرفی بیان شده و گرنه بدیهی است که بانوان نیز باید در پذیرش و یا رد خواستگاران خود، دقت لازم را به عمل آورند.

 


[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 5، ص 332، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 ق.

[2]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ‌ج 20، ص 21، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.

[3]. «فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً»؛ از دین حنیف ابراهیم پیروی کنید. آل عمران، 95.

[4]. فرهنگ‌نامه معین، واژه «قلاده».

[5]. بستانى، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی، ج 1، ص 704، تهران،‌ اسلامی، چاپ دوم، 1375ش.

[6]. فراهیدی، خلیل بن احمد،‌ العین، ج 5، ص 117، قم،‌ هجرت، چاپ دوم، 1409ق.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد