خداوند از فیض و رحمت خود – جز مواردی اندک – بیشتر آنچه در اختیار بشر است را پاک و حلال اعلام کرده و استفاده از آنها را مجاز دانسته، و سپس فرمود که از آنها استفاده کنید و خودسرانه آنها را بر خود حرام نکنید:
«یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَیباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکمْ»؛[1] ای کسانی که ایمان آوردهاید چیزهای پاکیزهای را که خدا برایتان حلال کرده، بر خود حرام نکنید.
در مورد این آیه، نظراتی ارائه شده است:
1. نباید معتقد به حرمت چیزهایی باشید که خداوند حلال کرده است.
2. نگویید که آنها حراماند.
3. آنچه حلال است را برای مردم حرام نکنید.
4. خودتان نیز از استفاده از چیزهای حلال، خودداری نکنید.
5. چیزهای حلال را به وسیله نذر یا قسم بر خود حرام نکنید.[2]
این آیه، خروج از مقام تسلیم و رضا و التزام و انقیاد، تعدی و تجاوز نسبت به حدود خدا را نکوهش کرده، و مرتکبش را سزاوار عقاب معرفی نموده است. به عبارت دیگر، مقصود از تحریم حلال که مورد نهی آیه قرار گرفته است، آن است که انسان استفاده حلال را ترک نکند؛ چون ترک حلال با ایمان به خدا و آیات او در تضاد است؛ لذا خداوند اجتناب از امور حلال که فطرت بشر آنرا پاک میداند، و هیچگونه پلیدی در آنها نیست، بیجهت دانسته و آنها را دوست نمیدارد.[3]
با این وجود، در برخی از روایات ذکر شده است که امام علی(ع) در ماجرای خاصی، برخی امور حلال را بر خود حرام نموده است:
1. امام صادق(ع) فرمود: این آیه دربارهی امام علی(ع) و بلال و عثمان بن مظعون نازل شد؛ چون آنحضرت(ع) سوگند یاد کرده بود که هیچگاه – تا زنده است- در شب نخوابد، و همه شبها را به عبادت بسر برد… بعد از آن بود که رسول خدا(ص) دستور داد تا مردم برای نماز جمع شوند. سپس بالای منبر رفت و فرمود: دلیلش چیست که برخی افراد، استفاده از روزی پاکیزه را بر خود حرام کردهاند؟! هان ای مردم آگاه باشید، من که پیشوایتان هستم، شبها میخوابم، و با زنان ازدواج میکنم، اینگونه نیست که همهی روزها را روزه بگیرم، اکنون اگر کسی بر خلاف رویکرد من رفتار کند، از من نیست. آن سه نفر برخاستند و عرض کردند: اکنون تکلیف ما که سوگند یاد کردهایم چیست؟! در جوابشان این آیهای نازل شد که با پرداخت کفاره نیازی به التزام به آن سوگند نیست:
« … فَکفَّارَتُهُ إِطْعامُ عَشَرَةِ مَساکینَ مِنْ أَوْسَطِ ما تُطْعِمُونَ أَهْلِیکمْ …».[4]، [5]
2. برخی مفسران در ذیل آیه نقل کردهاند: روزی رسول خدا(ص) در مورد عواقب وخیم دنیا موعظه نموده، و قیامت و احوال آنرا برای مردم توصیف میکرد. آنان چنان ترسیدند و به گریه افتادند که به دنبال آن، ده نفر از مسلمانان در منزل عثمان بن مظعون گرد آمده و بنا گذاشتند که همواره روزها را روزه بگیرند، شبها را به عبادت بپردازند، هیچگاه در بستر نخوابند، گوشت و چربی نخورند، با زنان نزدیکی نکنند، از استعمال عطر خودداری نموده و لباس مویی و زبر بپوشند. خلاصه یکباره دنیا را ترک گفته و به سیاحت در گرداگرد زمین بپردازند. آن ده نفر عبارت بودند از: امام علی(ع)، ابوبکر، عبداللَّه بن مسعود، ابوذر غفاری، سالم مولی ابی حذیفه، عبداللَّه بن عمر، مقداد بن اسود، سلمان فارسی، معقل بن مقرن، عثمان بن مظعون.
گفته شده است؛ امام علی(ع) تصمیم گرفت تا همواره شبها بیدار بماند، بلال تصمیم گرفت تا همواره روزها روزه بگیرد و عثمان تصمیم گرفت که هیچگاه با همسرش همبستر نشود.
این خبر به رسول خدا(ص) رسید و آنها را مورد مؤاخذه قرار داد. آنها گفتند ما غرض بدی نداشتیم، غرض ما جز خیر نبود. حضرت(ص) فرمود: من مأمور نیستم چنین روشی را تبلیغ کنم، سپس فرمود: جان شما هم حقی به گردن شما دارد. پس برای اینکه هم حق خدا و هم حق خودتان را ادا کرده باشید، گاهی افطار کنید، پارهای از شبها را بخوابید و در پارهای از آن به عبادت بپردازید؛ زیرا میبینید که من نیز همین رفتار را دارم، هم عبادت میکنم و هم میخوابم، هم روزه میگیرم و هم افطار میکنم، گوشت و چربی میخورم و به سراغ زنان میروم، هر کسی که از سنت من اعراض کند از من نیست، آنگاه مردم را جمع کرده و در برابرشان این خطبه را ایراد فرمود: چرا برخی افراد، زنان، غذا، عطر، خواب و دیگر خوشیهای دنیا را بر خود حرام کردهاند؟ من شما را به روش کشیشان و رهبانان دعوت نمیکنم؛ چنین کارهایی در دین من نیست. دورهگردی امت من همان روزهداری آنها است، و رهبانیتشان همان جهاد آنها است، خدا را عبادت کنید، حج و عمره و نماز به جای آرید، زکات بپردازید، روزه رمضان را برپا دارید، در دین استقامت ورزید، تا آنکه خدا هم برای شما استقامت را بخواهد، زیرا سبب هلاکت برخی گروههایی که قبل از شما بودند از این جهت بود که کار را بر خود دشوار کردند، خداوند نیز کارشان را دشوار کرد، و این راهبانی که در گوشه و کنار بیابانها میبینید، باقیمانده آنان هستند. بعد از این گفتوگوها بود که آیه حرام نشمردن طیبات نازل شد.[6]
گفتنی است که بعضی سوگندهای فوق مانند سوگندی که از عثمان بن مظعون نقل شده است، منافات با حق همسرش داشت و مشروع نبود؛ اما در مورد سوگند امام علی(ع) دربارهی بیدار ماندن شب و اشتغال به عبادت، امر مباح و مجاز بود، اگر چه از آیات استفاده میشود که بهتر و سزاوارتر این بود چنین کاری به طور مستمر ادامه پیدا نکند و این موضوع هیچگونه منافاتی با مقام عصمت امام(ع) ندارد،[7] چنانکه نظیر آن دربارهی پیامبر(ص) نیز نازل شده است: «یا أَیهَا النَّبِی لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَک تَبْتَغِی مَرْضاتَ أَزْواجِک»؛[8] ای پیامبر! چرا پارهای از اموری که بر تو حلال است، به جهت رضایت همسرانت بر خود حرام میکنی؟[9]
به عبارت دیگر، ترک واجب و انجام حرام است که به عصمت لطمه وارد میکند، اما ترک حلال – اگرچه توصیه نشده – اما به مقام عصمت آسیبی نمیرساند.
[2]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 3، ص 365، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[3]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 6، ص 108، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[5]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج 1، ص 179 – 180، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
[6]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 364.
[7]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 5، ص 61، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[9]. ر. ک: «عصمت پیامبر (ص) در قرآن کریم»، 14585.