آیات موهم صدور گناه از حضرت ایّوب و پاسخ آنها
آیا شیطان، حضرت ایوب را مس نمود؟
آیات موهم صدور گناه از حضرت ایّوب و پاسخ آنها
ابتلاء ایّوب و دفع شبهه از آن
«وَ اذْکُرْ عَبْدَنَا أَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَ عَذَابٍ»(1).
«ای رسول ما یاد کن از بنده ما ایّوب، هنگامی که به درگاه خدا عرض کرد: پروردگارا! شیطان مرا سخت رنج و عذاب رسانیده است».
این جا دو مطلب است که در کتابهای تفسیرِ مفسّران، به چشم می خورد و باید آن را نادیده گرفت.
1-گفته اند: حضرت ایّوب به مرضهای نفرت انگیز مبتلا شد، مثلاً بدنش کرم افتاد (نعوذ بالله).
جواب:
این نسبت ناروایی است. حضرت ایّوب به انواع بلاها و مصیبتها دچار گشت، که خودش مریض و ناتوان شد، و فرزندانش یکی پس از دیگری مردند و تمام دارایی حضرت نیز از دست رفت. حتّی خانه اش آتش گرفت. یعنی تمام دار و ندارش از بین رفت، ولی در عین حال شکیبا و صبور بود و پیوسته شکر الهی به جا می آورد. و مرض او به گونه ای نبود که موجب نفرت گردد.- چون می گویند مرض او طوری شد که مانند خوره تمام بدن حضرت را فراگرفت تا جایی که از شهر بیرونش کردند. ولی باید گفت مقام نبوت مقامی است که خداوند جلّ عزّه آن را از تمام بلیّات ظاهری حفظ خواهد نمود. یعنی سزاوار نیست ظاهر پیامبرش به گونه ای درآید که در بیننده نفرت ایجاد شود. و یکی از امتیازات و شرائط نبوّت همین است که خداوند نبیّ خود را از میان کسانی برمی گزیند، که از تمام ناگواریهای صورت پاک باشند، بنابراین پیامبران از حیث اندام و رنگ و ترکیب ظاهریشان در حدّ قابل قبولی بوده و این تهمت ها و برچسب ها ناچسب خواهد بود.
2-گفته اند: حضرت ایّوب شکیباییش تمام و صبرش لبریز شد و علّتش این بود که شیطان آمد و گفت: تو مریض شده ای و صورت تو مورد نفرت مردم است و … که علاوه بر ناراحتی جسمی، روح او را نیز تسخیر کرد. به این ترتیب زمینه را برای وسوسه های خود فراهم ساخت. شیطان، همچنین در از بین بردن دارایی و فرزندش نقش ایفا کرد. تا جایی که ایّوب راهی جز این نیافت که اعتراض کرد.
جواب: این مطلب هم دروغ است چون شیطان این قدرت را ندارد تا در اراده مؤمنان خالص درگاه ایزدی رخنه کند، تا چه رسد به ذهن و اندیشه و اراده پیامبران الهی. پس شیطان فقط توانایی آزار و آسیب رساندن به حضرت را داشت آن هم با توطئه بسیار ماهرانه خارجی، یعنی با تحریک دیگران زمینه را فراهم می ساخت و با مساعدت آنان به پیامبران آسیب می رساند. اساساً شیطان بیش از این، کاری نمی تواند بکند و در آیه نیز بیش از این وجود ندارد. چون می فرماید: «أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطانُ بِنُصْبٍ»(2) یعنی شیطان دسیسه فراهم کرده که مرا آزار و شکنجه دهد.
دلیل این مطلب هم این است که عین این مضمون در سوره انبیا به گونه دیگر آمده است.
«وَ أَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَیْنَاهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَ ذِکْرَى لِلْعَابِدِینَ».(3)
«یاد کن ای رسول، حال ایّوب را وقتی که دعا کرد و عرضه داشت: پروردگارا! مرا بیماری و رنج سخت رسید؛ و تو (بر بندگانت) از همه مهربانان عالم، برتری! پس ما دعای او را مستجاب کردیم و درد و رنجش او را برطرف ساختیم و به لطف و رحمت خود اهل و فرزندانش را (که از او گرفته بودیم) با عدّه دیگر به مثل آنها باز به او عطا کردیم؛ تا اهل عبادت متذکّر لطف و احسان ما شوند».
معنای «مسّنی» این نیست که مستقیماً شیطان او را مس کرده، بلکه آسیب رسیدن به حضرت ایّوب بر اثر مقدّمات شیطان بوده است. در نتیجه حضرت ایوب مثل سایر مؤمنان هرگز شیطان بر او چیره نشد.
امام صادق(ع) می فرماید: «اِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَبتلی الْمُؤمِنَ بِکُلِّ بلیّةٍ وَ یُمیتُةُ بکُلّ میتةٍ وَ لا یبتلیه بذهابِ عَقْلِهِ اَلا تَری ایّوبَ کَیْفَ سُلّط اِبْلیسَ عَلی ماله وَ عَلی وَلَده، وَ عَلی اَهله و عَلی کُلِّ شیءٍ مِنْهُ وَ لَمْ یُسَلِّطُهُ عَلی عَقْلِهِ، ترکه لَهُ لیُوَحِّد الله به»(4).
«خدا ممکن است مؤمن را به هرگونه مصیبت و بلا مبتلا کند، به این معنی که ممکن است او را مریض، فلج و یا غیر آن دچار سازد، و یا به هر صورتی دیگر حیاتش را بستاند، امّا این که عقل و اندیشه اش در معرض دسیسه های شیطان باشد ممکن نیست. یعنی شیطان نمی تواند عقل مؤمنان را به دست خود گیرد. مگر در داستان ایّوب نخواندید که شیطان بر مال و فرزندانش و بر تمام هستی او مسلّط شد، امّا بر عقل و اندیشه او نتوانست غلبه و نفوذ کند؛ و این نبود مگر به خاطر یکتاپرستی که حضرت ایوب داشت».
خلاصه، پیامبران از همه ی جهات، کاملترین افراد بودند و این تهمت ها در حقّ آنها روا و جایز نیست.
شبهه اصلی در این آیه این است که چگونه جمله «أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَ عَذَابٍ» را با عصمت حضرت ایوب سازگاری دارد؟ آیا کسی که شیطان در او تصرّف کند معصوم است؟
جواب:
همانگونه که گفته شد مراد از «نصب» رنج و تعب و مراد از «عذاب» هر نوع ناراحتی جسمی و روحی است. بنابراین مصون آیه این است که: به ایوب وضعی ناگوار و رنج و تعب دست داده بود که از خداوند خواست تا آنها را برطرف سازد و عروض چنین حالاتی، نشانه صدور گناه نیست.
افزون بر آن، معنای جمله «مَسَّنِیَ الشَّیْطاَنُ» این نیست که شیطان مستقیماً در حضرت ایوب تصرف داشت، بلکه از تحریک دیگران به آن حضرت آسیب می رساند. مثلاً گفته اند راهبان را وسوسه می کرد و او حضرت ایوب را شماتت می نمود و می گفت: تو چه گناهی مرتکب شده ای که به این وضع گرفتار شده ای؟ این مطلب بر ایوب بسیار سخت و دشوار بود و از خدای متعال رفع این رنج و عذاب را می خواهد. بنابراین، شیطان در بیماریهای بدن او دخالت نداشته و فقط شرایطی را فراهم می ساخت که از نظر روحی حضرت را ناراحت و رنجور سازد.
پی نوشت ها :
1. ص(38)، آیه 41.
2. نُصب: یعنی به مشقّت انداختن و اذیّت و آزار رساندن.
3. انبیا(21)، آیه 84-83.
4. بحارالانوار، ج12، ص 341، اصول کافی، ج2، ص 256.
منبع مقاله :
معرفت، محمد هادی؛ (1389)، تنزیه انبیاء (از آدم تا خاتم)، قم: انتشارات ائمه(ع)، چاپ دوم