کشور ایران در طول تاریخ و در زمان پادشاهی و حکومتهای مختلف، از وسعت متفاوتی برخوردار بوده است؛ بهگونهای که برخی از کشورهای همسایه ایران در زمان کنونی و حتی برخی از کشورهای دورتر، در دورههایی خاص، جزئی از این کشور به شمار میرفتند. بنابراین، جهت بحث کردن درباره برخی از ویژگیهای این کشور باید ابتدا دوره زمانی و وسعت آنرا تعیین کرد که از فرصت این نوشتار خارج است.
به هر حال؛ برخی از گزارشهای تاریخی اشاره به بتپرستی مناطقی دارند که بخشی از ایران به شمار میرفت:
1. «طهمورث که پس از هوشنگ به فرمانروایی رسید، شهر شاپور را در فارس بنا نهاد و آنجا ساکن شد. مردم در زمان او بتپرست بودند. ولی طهمورث مطیع خدا بود».[1]
2. در زمان ایران باستان و سلطنت سلاطین پیشدادیان، آنگاه که حکومت به جمشید رسید(همان کسی که ساختن تختِ جمشید به او نسبت داده شده) و بعد از اینکه قدرت او را مغرور ساخت، ادعای خدایی کرد و دستور داد تا تمثالهایی از صورت او بسازند و به مردم دستور داد تا مقابل این تمثالها سجده کنند.[2]
3. شهر بابِل که در عراق کنونی قرار دارد، زمانی توسط حکومت ایران فتح و جزء قلمرو این کشور قرار گرفت و حتی پایتخت ایران تیسفون نیز در همان حوالی قرار داشت. مذهب مردم بابل بر شرک و بتپرستی بنا شده بود.[3] بخشی از مبارزات حضرت ابراهیم در مقابله با بتپرستی نیز به همین منطقه برمیگردد. منطقه عیلام شامل ایالات خوزستان، لرستان، پشتکوه، و کوههای بختیاری بود از سمت شرق به حکومت پارس میرسید و از شمال به راهی که از بابل به همدان میرسید ختم میشد و غرب به دجله میرسید و از جنوب تا بوشهر کشیده شده بود. اهالی این منطقه خود را «انزان سوسونکا» مینامیدند. آنها نیز مثل بابلیها بتپرست بودند.[4] در برههای از زمان، مملکت کلده با شهرهای قدیم سومر و دیگر مناطقی که تحت سیطره حکومت سابق بابل بود، توسط ایران تسخیر گردید. از جمله این مناطق، فینیقیه بود. آنها نیز بتپرست بودند و در درجه اول بتی به نام «بعل» را میپرستیدند.[5]
یکی دیگر از این گزارشها؛ مربوط به دوران حکومت مغولان بر ایران است. طبق این گزارش، بتپرستی در این دیار وجود داشت. اما با مسلمان شدن غازان خان، و به دستور او، بتخانهها، آتشکدهها و دیگر معابد غیر اسلامی، تخریب گردید و همه بتها شکسته شد و بیشتر گروه بخشیان که بتپرست بودند را مسلمان کردند.[6]
گفتنی است؛ بتپرستی فقط در پرستش سنگ و چوبی که به صورتهای مختلف تراشیده شده باشند، نیست، بلکه پرستش آتش نیز بتپرستی محسوب میشود.
با توجه به گزارشهای فوق، میتوان گفت که ایران نیز؛ مانند سرزمینهای دیگر، خالی از بتپرستی نبوده است.
به هر حال؛ برخی از گزارشهای تاریخی اشاره به بتپرستی مناطقی دارند که بخشی از ایران به شمار میرفت:
1. «طهمورث که پس از هوشنگ به فرمانروایی رسید، شهر شاپور را در فارس بنا نهاد و آنجا ساکن شد. مردم در زمان او بتپرست بودند. ولی طهمورث مطیع خدا بود».[1]
2. در زمان ایران باستان و سلطنت سلاطین پیشدادیان، آنگاه که حکومت به جمشید رسید(همان کسی که ساختن تختِ جمشید به او نسبت داده شده) و بعد از اینکه قدرت او را مغرور ساخت، ادعای خدایی کرد و دستور داد تا تمثالهایی از صورت او بسازند و به مردم دستور داد تا مقابل این تمثالها سجده کنند.[2]
3. شهر بابِل که در عراق کنونی قرار دارد، زمانی توسط حکومت ایران فتح و جزء قلمرو این کشور قرار گرفت و حتی پایتخت ایران تیسفون نیز در همان حوالی قرار داشت. مذهب مردم بابل بر شرک و بتپرستی بنا شده بود.[3] بخشی از مبارزات حضرت ابراهیم در مقابله با بتپرستی نیز به همین منطقه برمیگردد. منطقه عیلام شامل ایالات خوزستان، لرستان، پشتکوه، و کوههای بختیاری بود از سمت شرق به حکومت پارس میرسید و از شمال به راهی که از بابل به همدان میرسید ختم میشد و غرب به دجله میرسید و از جنوب تا بوشهر کشیده شده بود. اهالی این منطقه خود را «انزان سوسونکا» مینامیدند. آنها نیز مثل بابلیها بتپرست بودند.[4] در برههای از زمان، مملکت کلده با شهرهای قدیم سومر و دیگر مناطقی که تحت سیطره حکومت سابق بابل بود، توسط ایران تسخیر گردید. از جمله این مناطق، فینیقیه بود. آنها نیز بتپرست بودند و در درجه اول بتی به نام «بعل» را میپرستیدند.[5]
یکی دیگر از این گزارشها؛ مربوط به دوران حکومت مغولان بر ایران است. طبق این گزارش، بتپرستی در این دیار وجود داشت. اما با مسلمان شدن غازان خان، و به دستور او، بتخانهها، آتشکدهها و دیگر معابد غیر اسلامی، تخریب گردید و همه بتها شکسته شد و بیشتر گروه بخشیان که بتپرست بودند را مسلمان کردند.[6]
گفتنی است؛ بتپرستی فقط در پرستش سنگ و چوبی که به صورتهای مختلف تراشیده شده باشند، نیست، بلکه پرستش آتش نیز بتپرستی محسوب میشود.
با توجه به گزارشهای فوق، میتوان گفت که ایران نیز؛ مانند سرزمینهای دیگر، خالی از بتپرستی نبوده است.