خانه » همه » مذهبی » آیا مسخره نیست که کشوری با این همه ذخایر نفت و گاز، مهم ترین کارش انرژی هسته ایی و سهمیه بندی بنزین باشد. چه فکر می کنید.

آیا مسخره نیست که کشوری با این همه ذخایر نفت و گاز، مهم ترین کارش انرژی هسته ایی و سهمیه بندی بنزین باشد. چه فکر می کنید.

کشور ما دارای ذخائر عظیم نفت وگاز است,لکن ذخائر زیر زمینی تا قابل مصرف شودمراحلی را باید طی کند ,بنابر این نیاز به فر آوری وپالایش دارد ومی دانید که پالایشگاه هم محدودیت دارد ودر کشور ما هم به اندازه کافی وجود نداردونیاز به وارد کردن بنزین ونفت سفید با قیمت بالا از خارج کشور است و هیچ عقل سلیمی قبول نمی کند که ما سرمایه های کشور را بدهیم وسوخت وارد کنیم برای استفاده عده معدودی از صاحبان خودرو,بنابر این تا زمانی که پالایشگاه ساخته نشودمی بایست مصرف را محدود کرد. تلاش و تاکید کشورمان جهت خودکفایی در چرخه سوخت هسته ای و غنی سازی اورانیوم برای مصارف صلح آمیز ، دارای پشتوانه کاملا منطقی و در چارچوب منافع و مصالح کشور بوده و از ابعاد گوناگون قابل دفاع می باشد:

یکم . اهمیت انرژی

انرژی در جهان امروز یک عامل راهبردی است و اغلب کشورهای جهان به خصوص آنها که به دنبال اعمال اراده و قدرت خود بر دیگر کشورها می باشند از همین دریچه به مقوله انرژی می نگرند. مقوله انرژی برای کشورهای سلطه طلب، نقش موتور محرکه اقتصاد و تولید ملی و تعیین کننده جایگاه آنها در نظام سرمایه داری جهان را دارد و همچنین تضمین کننده منافع و امنیت ملی آنها است، برای کشور ما نیز چگونگی سامان دهی به سیاستهای بخش انرژی، نقش کلیدی در فرآیند تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را داراست و لذا ضروری است در این بخش و بخصوص نفت و گاز و به دنبال اینها انرژی هسته ای، برنامه ای دقیق و استراتژیک اندیشیده و متناسب با شرایط واقعی موجود داخلی و جهانی داشته باشیم.
بدیهی است در چند دهه آینده، اورانیوم غنی شده دقیقا نقشی را دارد که امروز نفت در مناسبات جهانی دارد. اما مطمئنا کشورهایی که در آینده غنی سازی اورانیوم را تحت اختیار خودشان دارند نه تنها بر بازار انرژی تسلط خواهند داشت که بر تمام دنیا حکومت خواهند کرد. اگر مشاهده می شود امروز کشورهای غربی تمام توان خود را برای این بکار بسته اند که این فناوری را غیر از خودشان کسی نداشته باشد همین دورنمایی است که از سالهای دیگر دارند.

دوم. تدوین استراتژی های کلان

نگرش استراتژیک دارای دو مشخصه میان رشته ای یا فرابخشی بودن (جامع بودن) و طولانی مدت بودن است، که در سایر نگرش ها اعم از نگرش اقتصادی و فنی صِرف ،کمتر به آنها توجه می شود. در این نگرش منافع و مضرات بخش انرژی تنها در محدوده بخش مذکور مورد لحاظ قرار نمی گیرد بلکه در کل چارچوب نظام و با توجه به رعایت و حفظ امنیت ملی لحاظ می شود و منافع نظام اجتماعی را حداکثر و مضرات آن را به حداقل می رساند. برنامه استراتژیک، باید از سویی با توجه به توانایی های واقعی و از سوی دیگر در چارچوب استراتژیهای کلان کشور سامان پذیرفته و در تعامل با سایر حوزه ها طراحی شود.(ر.ک : اقتصاد انرژی هسته ای ، رامتین راوندی ، منبع: روزنامه «همشهری»)

سوم . صرفه اقتصادی

بحث مقرون به صرفه نبودن غنی سازی اورانیوم و راه اندازی چرخه و تولید سوخت در داخل ، تفکری است که در زمان شاه و بقیه وابستگان به خارج وجود داشت و امروزه نیز آمریکا ئیها و اروپایی ها و در یک مرحله ای هم روس هامطرح و همواره تلاش کرده اند ظاهری علمی و استدلالی به آن بدهند.نظیر اینکه اگر کشوری دارنده کمتر از 50 نیروگاه باشد، راه اندازی چرخه سوخت برایش صرفه اقتصادی ندارد. در حالی که اگر آن ضوابطی که آنها برای اقتصادی بودن بهره مندی یک کشور از چرخه سوخت مطرح می کنند بخواهد اعمال بشود برای هیچ کشوری توجیه اقتصادی نداشته است ؛ به عنوان نمونه محاسبات اقتصادی مربوط به کشورهایی که هم اکنون تولید کننده و صادر کننده سوخت هسته ای می باشند، از ابتدا تا کنون بیانگر این واقعیت است که در ابتدا همه سرمایه چنین فرایندی توسط دولت هایشان تأمین و سوبسید تمام عیار درازمدت دریافت می نموده اند تا اینکه بالاخره کارشان اقتصادی و تبدیل به یک فعالیت سودآور گردید. خصوصا با توجه به اینکه بعضی کشورها مانند آمریکا، روسیه، فرانسه و انگلستان در ابتدای کار اهداف امنیتی داشته اند و قبل از هر کاری به دنبال سلاح رفته اند و بعد درکنار آن اکثراً با سوبسید تأسیسات تولید سوخت راه انداخته و به تدریج آن را سودآور کرده اند.
در مورد آلمان و هلند و ژاپن، مسلم است که راه اندازی سیکل سوخت روز اول برای آنها اقتصادی نبوده است. دولت هایشان سرمایه گذاری کرده و در درازمدت هزینه های آن را تقبل کرده برای اینکه بتواند سوخت موردنیاز خودش را تأمین بکند و صادرات هم داشته باشد. بنابراین، این که یک فناوری فوق العاده سطح بالا از همان روز اول بدون حمایت دولت، اقتصادی و سودده باشد، بسیار حرف نامعقولی است و نه فقط در صنعت هسته ای بلکه در هیچ فناوری دیگری امکان منطقی ندارد.حتی بسیاری از این کشورها هنوز هم سوبسید دریافت می کنند. منتها این سوبسیدها پنهان است و اعلام نمی شود، چون می خواهند بگویند فقط کار ما اقتصادی است و کار بقیه توجیه اقتصادی ندارد. بر این اساس اگر برخی ادعا می کنند که غنی سازی در ایران مقرون به صرفه نیست در سایر کشورها هم همینطور خواهد بود . (ر.ک : اینجا آخر بازی است، گفت و گو با سیروس ناصری ، روزنامه کیهان ، 1384/2/17)

چهارم. غنی سازی و آینده نگری

بررسی شرایط کنونی جهان و نحوه عملکرد قدرتها در روابط بین المللی با کشورهای در حال توسعه و خصوصا مخالفت های اساسی آنان با نظام اسلامی ایران و جایگاهی که انرژی هسته ای در سالهای آینده در علوم مختلف و عرصه های گوناگون زندگی بشری ایفا خواهد نمود ، همگی مبین رابطه مستقیم غنی سازی با منافع ملی ، مصالح و حفظ استقلال کشورمان می باشد؛ قطعا در حدود 10 سال دیگر گرایش به انرژی هسته ای در دنیا شتاب بسیار بالایی خواهد گرفت و در آن صورت به طور طبیعی نیاز به سوخت هم افزایش فوق العاده ای پیدا خواهد کرد. و انشاالله با توجه به جدیت عزم و ایستادگی ایران در زمینه خودکفایی در سوخت هسته ای ، آن روز ایران قطعا یک بازیگر عمده بین المللی در این زمینه خواهد بود و از آنجا که در منطقه جلوتر از همه حرکت می کند، نقش منطقه ای ممتازی نیز خواهد یافت. این امری فوق العاده استراتژیک برای ماست. وقتی ما به جایگاهی برسیم که ایران که به لحاظ منابع انرژی مانند نفت و گاز همواره یک بازیگر اصلی و مؤثر بوده، در صحنه انرژی های نوین مانند انرژی هسته ای هم پیشرو باشد، مسلما جایگاه ما در سطح منطقه ای و جهانی بسیار رفیع خواهد بود.
و بالآخره اینکه نحوه برخورد آژانس و سایر قدرت های هسته ای در مسأله پرونده هسته ای ایران و اصرار بر نادیده گرفتن حقوق مسلم ایران، درس خوبی برای بی اعتمادی و عدم تکیه بر چنین کشورهایی است؛ مسلما کسانی که به پیمان‌های جهانی پایبند نیستند، مسلما به قراردادهای بین کشورها خصوصا در موضوع حساسی چون سوخت هسته ای عمل نخواهند کرد. از این رو دلیلی ندارد کشوری که توان تامین و خوکفایی در سوخت هسته ای را دارد آن را رها کرده و محتاج دیگران بشود. چنین موضوعی برخلاف منطق، حکم عقل، منافع ملی و مصالح کشور بوده و به معنای مسدود نمودن راه پیشرفت و توسعه کشور است و نتیجه ای جز وابستگی به دنبال ندارد، از این رو به هیچ وجه پذیرفته نیست. چنانکه مقام معظم رهبری می فرماید: «جمهوری اسلامی و ملت ایران بر اساس منطق اسلام به دنبال بمب اتمی نبوده و نیستند اما استفاده از دانش و فناوری هسته ای را حق مسلم خود می دانند و دانشمندان پر توان ایران همراه با دولت و ملت به عنوان وظیفه ای ملی این هدف را دنبال خواهند کرد».(سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با دست اندرکاران جهاد دانشگاهی1383/4/1)
}پنجم- اهداف جمهوری اسلامی ایران از دستیابی به تکنولوژی هسته ای:

این انرژی دارای کاربردهای فراوانی است که به دو بخش استفاده صلح جویانه و نظامی تقسیم می شود:
1}الف. استفاده صلح جویانه{1
جمهوری اسلامی ایران در طول سالیان اخیر همواره تاکید بر استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای داشته است و کاربردهای صلح‌آمیز، انگیزه اصلی طرح تجهیز هسته‌ای کشورمان می‌باشد که عبارتند از:
1- تحصیل توانمندی‌های مورد نیاز در عرصه‌های گوناگون بین‌المللی به شکل مدرن آن.
2- ورود به صنعت چرخة سوخت هسته‌ای (مجموعه حلقه‌هایی از دست‌یابی به سنگ و تبدیل آن به قرص اورانیوم را شامل می‌شود) که اکنون ایران رسماً به این گروه دعوت شده است.
3- استفاده از کاربردهای غیرنظامی انرژی هسته‌ای در عرصه‌های مختلف و مورد نیاز طبیعی کشور از قبیل :
1-3. کاربرد انرژی اتمی در تولید برق.
2-3. کاربرد انرژی هسته‌ای در بخش صنایع.
3-3. کاربرد در بخش صنایع غذایی و کشاورزی.
4-3. کاربرد تکنیک‌های هسته‌ای در مدیریت منابع آب.
5-3. کاربرد انرژی هسته‌ای در بخش پزشکی و بهداشتی.
6 -3 . کاربرد در بخش دامپزشکی و دامپروری.
1}ب- کاربرد نظامی{1
بدترین و خطرناک ترین نوع استفاده از این انرزی کاربردهای نظامی آن است که به دلیل قدرت تخریبی بسیار بالا خسارت های غیرقابل تصور مختلفی را برای بشریت و طبیعت به وجود می آورد؛ انفجاریک بمب اتمی سبب تولید یک موج گرمای بسیار شدید ، تولید موج انفجار فوق العاده قوی ، ایجاد انواع مختلف تابش های خطرنک و تولید ابری از ذرات و غبارهای رادیو اکتیو و قطعات بمب که به مرور مجددا فرو می ریزد و… می شود. نمونة بارز آن بکارگیری این سلاح مخرب توسط دولت آمریکا در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن در خلال جنگ جهانی دوم است که قربانیان فراوانی را به همراه داشت و هنوز هم بسیاری از آثار این عمل غیرانسانی در آن جامعه مشهور و ملموس است.
جمهوری اسلامی ایران علیرغم مسابقه تسلیحاتی کشورهای بزرگ و برخی کشورهای منطقه در تولید و تکثیر این سلاح در جهت تهدید دیگر کشورها و عنصر بازدارندگی ؛ با توجه به خسارات و پیامدهای غیر انسانی آن از یک سو وهمچنین ممنوعیت استفاده از سلاح های کشتار جمعی در اسلام و فتوای صریح مقام معظم رهبری در حرمت آن ، از ابتدای شکل گیری خود تا کنون ضمن پیوستن به کنوانسیون ها و قراردادهاى منع تولید و تکثیر سلاححهای کشتارجمعی و هسته ای همواره بر کنترل و عاری سازی تمامی کشور ها از انواع سلاح های کشتار جمعی تاکید داشته و در موقعیت های متعدد آن را پیگیری نموده است.و حتى در سخت ترین شرایط، مانند بمباران شیمیایى شهرهاى کشور توسط رژیم عراق، تعهد خود را مبنى بر عدم استفاده از این سلاح ها، به اثبات رسانده است.

ششم. سهمیه بندی بنزین

سهمیه بندی بنزین به دلیل مصرف بی رویه و غیر منطقی بنزین در کشور بود که علاوه بر خسارت های هنگفت اقتصادی و هدر دادن بخش قابل ملاحظه ای از بودجه عمومی کشور ،با وابستگی کشور به بیگانگان ، به شدت بر میزان آسیب پذیری کشور در مقابل تهدیدات و تحریم های بین المللی افزوده بود . چنانچه قرار بود طبق روال سال های گذشته عمل می شد، باید امسال حدود 7 میلیارد دلار واردات بنزین صورت می گرفت که تاکنون تنها 3 میلیارد دلار بنزین وارد کشور شده و با اجرای طرح سهمیه بندی بنزین، عملا 4 میلیارد دلار صرفه جویی شده است. با حدود 4 میلیارد دلار صرفه جویی ناشی از اجرای طرح سهمیه بندی ، اقدامات مختلفی را می توان انجام داد که از این جمله می توان به خرید 51 هزار و 300 دستگاه اتوبوس درون شهری و… اشاره کرد. اصرار زیاد بر اجرای این طرح ، منافعی بسیاری نیز در پی داشت که از جمله آنها می توان به صرفه جویی 20 میلیون لیتر سوخت در روز اشاره کرد. اجرای طرح سهمیه بندی سوخت ما را بسمت خودکفایی برده به طوری که همین کاهش وابستگی ما به بیگانگان ناشی از اجرای آن، میلیاردها دلار ارزش داشته و خود دلیل کافی و لازم بر موفقیت طرح است. از دیگر مزایای اجرای طرح از کاهش خطرات زیست محیطی، سهولت ترافیک، گرایش مردم به استفاده از وسایل نقلیه عمومی و حتی دوچرخه می باشد .
و نکته دیگر اینکه علی رغم سهمیه بندی بنزین، درحال حاضر آنچه که به عنوان سهمیه روزانه 5/3 لیتر برای هر خودرو در کشور ما تعیین شده است بیش از سرانه مصرف خودرو در کشورهای توسعه یافته است به طوری‌که سرانه مصرف خودرو در کشوری مثل آلمان 2 لیتر در روز است. با این تفاوت که کشورهای توسعه یافته صرف نظر از اینکه مصرف سوختشان از ما کمتر است درآمد ناخالص ملی آنها از ما خیلی بیشتر است چون مصرف سوخت با درآمد ناخالص ملی ارتباط مستقیم دارد .به عنوان نمونه مصرف سوخت برای روز 12 فروردین 90 میلیون لیتر بنزین بوده است و به طور میانگین در روزهای دیگر سال 75 میلیون لیتر است که در این صورت سرانه مصرف خودرو در ایران با توجه به 7/5 میلیون خودرویی که کارت سوخت دریافت کرده‌اند 10 لیتر در روز می‌شود، این مقدار مصرف از پرمصرف ترین کشور دنیا (آمریکا که 7 لیتر در روز است) بیشتر است و این نشان‌دهنده این است که مصرف درستی نداشته‌ایم.
سهمیه بندی بنزین باعث می‌شود الگوی مصرف در ایران به سمت مقدار درست خود نزدیک شود و مردم عادت کنند از خودروهای جمعی برای جاهایی که مقدور است استفاده کنند. کشور ما نسبت به انگلیس 5 برابر مصرف سوخت دارد در حالی‌که درآمد ناخالص ملی ما200 میلیارد دلار است و انگلیس 2 هزار میلیارد دلار است یعنی یک پنجم ما مصرف می‌کنند 10 برابر ما درآمد ناخالص ملی دارند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد