خانه » همه » مذهبی » آیا نداشتن مو در قسمت جلوی سر در مردان علامت خوبی و لطف خداوند است؟!

آیا نداشتن مو در قسمت جلوی سر در مردان علامت خوبی و لطف خداوند است؟!

پاسخ اجمالی

در برخی از منابع حدیثی سخنی از امام علی(ع) چنین نقل شده است: «أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ: إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیْراً رَمَاهُ بِالصَّلَعِ فَتَحَاتُّ الشَّعْرُ عَنْ رَأْسِهِ وَ هَا أَنَا ذَا»؛[1] هنگامی که خداوند خیر بنده‌ای را بخواهد، او را اصلع[2] می‌کند، پس موهاى جلو سرش می‌ریزد و من نیز این‌گونه هستم.[3]

آنچه در مورد روایت بالا می‌توان گفت این است که:

  1. این روایت اگرچه در کتاب معتبری نقل شده، اما سندش به دلیل متصل نبودن ضعیف بوده و نمی‌توان آن‌را از احادیثی برشمرد که در دانش روایت‌شناسی به عنوان حدیثی صحیح و یا موثق ارزیابی می‌شوند.
  2. صرف نظر از وضعیت سند، محتوا و معنای ظاهری آن به عنوان یک قانون کلی قابل پذیرش نیست؛ چون لازمه‌اش آن خواهد بود که خداوند نسبت به پیامبر اسلام(ص) اراده‌ی خیر نکرده باشد؛ زیرا آن‌حضرت اصلع نبوده و هیچ بخش از موهای مبارکشان دچار ریزش نشده بود! مگر آن‌که بگوییم اثبات شیء نفی ماعدا نکرده و ریختن موی سر، تنها یکی از آثار خیر است.
  3. با توجه به نکته موجود در بند قبل، این روایت را می‌توان این‌گونه توجیه کرد تا قابل پذیرش باشد. به این معنا که هرچه برای مؤمن پیش آید و لو قطعه قطعه شدن با قیچی،[4] نشان از خیری است که خداوند برای او در نظر گرفته است. آن‌گونه که رسول خدا(ص) فرمود: «عَجَباً لِأَمْرِ الْمُؤْمِنِ إِنَّ أَمْرَهُ کُلَّهُ لَهُ خَیْرٌ وَ لَیْسَ ذَلِکَ لِأَحَدٍ إِلَّا لِلْمُؤْمِنِ إِنْ أَصَابَتْهُ سَرَّاءُ شَکَرَ فَکَانَ خَیْراً لَهُ وَ إِنْ أَصَابَتْهُ ضَرَّاءُ صَبَرَ فَکَانَ خَیْراً لَه‏»؛[5] کار مؤمن شگفت‌انگیز است؛ زیرا هرچه برایش رخ دهد، خیری در آن نهفته است و این ویژگی، تنها برای افراد باایمان است، اگر راحتى و خوشى به او برسد، او شکرگزار بوده و همین برایش خیر است، و اگر با سختى و دشواری روبرو شد، اهل تحمل و صبر است که در آن نیز خیری نهفته است.‏

چنان‌که بسیاری از پیامبران الهی بیشترین بلاها و مصیبت‌ها را دیدند و در عین حال نه تنها لب به شکوه نگشودند، بلکه خدا را شاکر بودند.

بر این اساس، از دست‌دادن موی سر را تنها از این دیدگاه می‌توان خیر دانست که مشکلی برای فرد به وجود آمده و او لب به شکوه نگشوده و از این رو مستحق پاداش خواهد بود. شاید امام(ع) این سخن را برای افرادی که از این مشکل رنج می‌بردند بیان فرمود و به عنوان شاهد، موی سر خویش را نیز به عنوان مثال به آنان نشان داد.

  1. البته این احتمال نیز مطرح است که شاید اصلع بودن در فرهنگ عرب آن‌روز یک صفت خوب تلقی می‌شد، نه عیب.

 در لسان العرب آمده است، در میان مردم عرب، اصلع بودن خوب بود و آن‌را دوست می‌داشتند و به فال نیک می‌گرفتند: «و العرب تحبُّ النزَع و تَتَیَمَّنُ بالأَنْزع».[6]

و یا آن‌که افرادی که موی جلوی سرشان می‌ریزد، معمولا خوش‌برخوردتر و اجتماعی‌ترند؛ از همین‌رو به موفقیت‌های بیشتری دست می‌یابند.(این باور امروزه نیز – حتی در مجامع علمی – مورد گفت‌وگو است).

 و شاید روایت «لَا تَجِدُ فِی أَرْبَعِینَ أَصْلَعَ رَجُلَ سَوْء »؛[7] نیز ناظر به همین معنا باشد که در چهل مرد اصلع، شخص بد (و یا بدرفتاری) نمی‌‏یابى.

 


[1]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 159، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش.

[2]. واژه «اصلع» به معنای رفتن موی جلوی سر تا وسط و یا آخر سر را می‌گویند. ر.ک: فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومی، مهدی، سامرائی، ابراهیم، ج 8، ص 204، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق.

[3]. «قد و چهره امام علی(ع)»، 53719؛ «نورانی بودن چهره پیامبر(ص) و امام علی(ع)»، 102095.

[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 69، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ یَوْماً مَا عَجِبْتُ مِنْ شَیْ‏ءٍ کَعَجَبِی مِنَ الْمُؤْمِنِ إِنَّهُ إِنْ قُرِّضَ جَسَدُهُ فِی دَارِ الدُّنْیَا بِالْمَقَارِیضِ کَانَ خَیْراً لَهُ وَ إِنْ مَلَکَ مَا بَیْنَ مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا کَانَ خَیْراً لَهُ وَ کُلُّ مَا یَصْنَعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ فَهُوَ خَیْر…».

[5]. شهید ثانى، زین الدین بن على، مسکن الفؤاد عند فقد الأحبة و الأولاد، ص 45، قم، بصیرتی، چاپ اول، بی‌تا.

[6]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 8، ص 352، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.

[7]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 45، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق؛ امام علی بن موسی (امام هشتم)، صحیفة الإمام الرضا ع، محقق، مصحح، نجف، محمد مهدی،‏ ص 83، مشهد، کنگره جهانی امام رضا ع، چاپ اول، 1406ق.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد