عرفان در نزد ائمه به نظری و عملی تقسیم نمی شود و در سیره و لسان آنان عرفان عملی از نظری جدا نیست؛ چرا که آنان با عرفان عملی به شناخت حقایق دست یافته اند و آن گاه حقایق و دریافت های خود را در قالب سخن برای مردم تبیین کرده اند. گذشته از این، تقسیم عرفان به عملی و نظری پیشینه ای هزار ساله ندارد، بلکه از تقسیم بندی های سده های اخیر است. اما در عین حال نهج البلاغه دریای بی کرانی از عرفان است. این کتاب بزرگ و ارزشمند، گوشه های از سخنان انسان کاملی است که هم در عرفان نظری و هم در عرفان عملی عارف کامل و امام عارفان است. نهج البلاغه سرشار از عرفان و معارف الاهی اعم از عملی و نظری است که در پاسخ تفصیلی نمونه هایی از آنها بیان می شود.