فطرت ، همانند تولی و تبری ، تلطیف شدة گزارش و گرایش تمام موجودات است . گرچه در بحث های عادی گفته می شود موجودات جامد و گیاهان ، علم ندارند؛ جماد طبیعت دارد و گیاهان نیز دارای طبیعتند ، حیوان دارای غریزه و علم ضعیف است، ولی بر اساس تفکر نهایی و دقیق تر ، نوعی شعور عمومی بر سراسر جهان حاکم است، تمام موجودات تسبیح گوی حق و مسلمان هستند و در برابر خداوند سجده می کنند و با طوع و رغبت به سوی خدا می روند، چنان که از آیات قرآن استفاده می شود. حال اگر تمام موجودات ـ گر چه به صورت ضعیف ـ دارای شعور باشند، پس گرایش های آنان نیز عالمانه است. هر چند پیوند این گرایش هاو گزارش ها ضعیف باشد؛ زیرا خدای سبحان فاطر همگان است. همان طور که اشیا و جمادات و حیوانات جاذبه و دافعه دارند و این جاذبه و دافعه در حیوان به صورت شهوت وغضب در می آید ودر انسان به صورت کراهت و ارادت خود را نشان می دهد و در مرتبه ای بالاتر به صورت محبت و عداوت ظهور می کند ، همین حقیقت در انسان برین تلطیف شده و به صورت تولی و تبری جلوه می کند و اگر همه موجودات از گرایش و شعور برخوردارند ، همین گرایش و شعور در انسان تلطیف شده و به صورت فطرت تجلی می کند. بنابر این ، همه موجودات به لحاظ این که مخلوق فاطر هستند ، دارای فطرتند؛ اگر چه اصطلاح فطرت و ویژگی های آن در خصوص انسان مطرح می شود.
آیة الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن ج 12 (فطرت در قرآن)
آیة الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن ج 12 (فطرت در قرآن)