آیا وقت آن نرسیده است؟
1-گروهی از آیات که در آنها«عموم مردمان»مورد خطاب و توجه خداوند قراردارند و در آنها واژه هایی همچون«یا ایها الناس»،«الناس»،«بنی آدم»و…بکار رفته است.
2-گروهی ازآیات که درآنها فقط«مومنان»مورد خطاب و توجه خداوند کریم قراردارند
2-گروهی ازآیات که درآنها فقط«مومنان»مورد خطاب و توجه خداوند کریم قراردارند
نویسنده:دکترابراهیم کلانتری
اگردرآیات نورانی قرآن کریم دقت کرده باشید با دو گروه از آیات روبرو شده اید:
1-گروهی از آیات که در آنها«عموم مردمان»مورد خطاب و توجه خداوند قراردارند و در آنها واژه هایی همچون«یا ایها الناس»،«الناس»،«بنی آدم»و…بکار رفته است.
2-گروهی ازآیات که درآنها فقط«مومنان»مورد خطاب و توجه خداوند کریم قراردارند و درآنها واژه هایی مانند «یا ایها الذین آمنوا»،«الذین آمنوا»،«المؤمنین»و…بکار رفته است.
گروه اول که مخاطب آن عموم مردمان است را می توان آیات مربوط به پیش ازایمان دانست که در آن عموم آدمیان به حوزه ایمان به خدا فراخوانده می شوند و بدینوسیله درهای لطف و رحمت حق برآنان گشوده می شود.اما گروه دوم را می توان آیات پس ازایمان بشمارآورد که در حقیقت در صدد برشمردن وظایف مومنان است،یعنی وظایف آنان که گام های نخست را برای ورود به حوزه ایمان برداشته و اینک به گلستان ایمان وارد شده اند.
به نظرمی رسد این گروه از آیات قرآن حاوی اصول و کلیات برنامه کاملی برای رشد معنوی و تکامل اخلاقی مؤمن است،یعنی همان کسی که پس از ورود به جلگه اهل ایمان خود را محتاج برنامه ای مطمئن و همه جانبه برای نیل به سعادت دنیا و آخرت می داند.این گروه از آیات به انسان مؤمن برنامه می دهند تا براساس آن بتواند در مدارج ایمان گام بردارد و به صورت مستمر و تحت برنامه ای معین، جسم و جان خود را به عطر گلهای زیبای گلستان ایمان معطرسازد.
«الم یأن للّذین آمنوا تخشع قلوبهم لذکرالله و ما نزل من الحقّ و لا یکونوا کالّذین اُتواالکتاب من قبلُ فطال علیهم الاَمَدُ فقست قلوبهم و کثیرٌمنهم فاسقون»(1)
آیا وقت آن نرسیده که دل های مؤمنان دربرابر ذکرخدا و آنچه ازحق نازل شده است خاشع گردد و مانند کسانی نباشد که در گذشته به آنها کتاب آسمانی داده شد،سپس زمانی طولانی بر آنها گذشت و قلبهایشان قساوت پیدا کرد و بسیاری از آنان فاسقند.
این آیه نیزهمانند همه آیات قرآن صدای خداست که بنده اش را مخاطب قرارداده،اما مخاطب آن فقط بنده ای است که به شرف ایمان نایل و به سلک مؤمنان وارد شده است،ادعای مسلمانی و ایمان کرده و مردمان او را با عناوینی چون مسلمان،مؤمن،امت محمد(ص) و اهل قبله می شناسند.
«تخشعُ»ازماده«خشوع» به معنی حالت تواضع و ادب جسمی و روحی است که دربرابرحقیقت مهم یا شخص بزرگی به انسان دست می دهد.(2)
پیام اصلی آیه دعوت مؤمنان به خاشع کردن دلهای خود برای یاد خدا و آنچه ازجانب خدا به آنان رسیده می باشد.درحقیقت این آیه ازمؤمنان می خواهد که دل درگرو یاد خدا داشته باشند .و با این وسیله ازغفلت و بی خبری و گناه و آلودگی فاصله بگیرند.تردیدی نیست که خشوع دل درمقابل آیات الهی،زمینه گناه و عصیان را ازانسان می گیرد و اعضا و جوارح او را در خدمت اراده حق و درمسیر بندگی حقیقی خداوند قرارمی دهد.
اگرکمی دقت کنیم به روشنی درمی یابیم که گناهان گوناگون آنگاه به زندگی فردی و جمعی ما هجوم می آورند که پیش از آن غفلت ازیاد خدا بر دلهایمان سایه افکنده است.در چنین شرایطی است که شکم ها به حرام،قدم ها به معصیت،چشم ها و گوشها به گناه و زبانها به راحتی به غیبت و تهمت و دروغ آلوده می شوند.دزدی ها و دغلها،فریب کاریها،ظلمها و حق الناس ها،ریاها و دورویی ها،نفاق ها و مردم فریبی ها،خیانتها و جنایتها و ده ها گناه دیگر،همگی از همین جا سر بر می آورند،همانگونه که بسیاری از امراض روحی و روانی نیزاز فراموشی یاد خدا سرچشمه می گیرند.
راه درمان این همه معصیت و مصیبت در گره زدن دلها به یاد خداست.این آیه از مؤمنان اسمی می خواهد که با خاشع کردن دلها درمقابل ذکر خدا و آیات الهی به رسم ایمان درآیند و در مسیربندگی حقیقی خداوند گام بردارند.انشاءالله
1-گروهی از آیات که در آنها«عموم مردمان»مورد خطاب و توجه خداوند قراردارند و در آنها واژه هایی همچون«یا ایها الناس»،«الناس»،«بنی آدم»و…بکار رفته است.
2-گروهی ازآیات که درآنها فقط«مومنان»مورد خطاب و توجه خداوند کریم قراردارند و درآنها واژه هایی مانند «یا ایها الذین آمنوا»،«الذین آمنوا»،«المؤمنین»و…بکار رفته است.
گروه اول که مخاطب آن عموم مردمان است را می توان آیات مربوط به پیش ازایمان دانست که در آن عموم آدمیان به حوزه ایمان به خدا فراخوانده می شوند و بدینوسیله درهای لطف و رحمت حق برآنان گشوده می شود.اما گروه دوم را می توان آیات پس ازایمان بشمارآورد که در حقیقت در صدد برشمردن وظایف مومنان است،یعنی وظایف آنان که گام های نخست را برای ورود به حوزه ایمان برداشته و اینک به گلستان ایمان وارد شده اند.
به نظرمی رسد این گروه از آیات قرآن حاوی اصول و کلیات برنامه کاملی برای رشد معنوی و تکامل اخلاقی مؤمن است،یعنی همان کسی که پس از ورود به جلگه اهل ایمان خود را محتاج برنامه ای مطمئن و همه جانبه برای نیل به سعادت دنیا و آخرت می داند.این گروه از آیات به انسان مؤمن برنامه می دهند تا براساس آن بتواند در مدارج ایمان گام بردارد و به صورت مستمر و تحت برنامه ای معین، جسم و جان خود را به عطر گلهای زیبای گلستان ایمان معطرسازد.
«الم یأن للّذین آمنوا تخشع قلوبهم لذکرالله و ما نزل من الحقّ و لا یکونوا کالّذین اُتواالکتاب من قبلُ فطال علیهم الاَمَدُ فقست قلوبهم و کثیرٌمنهم فاسقون»(1)
آیا وقت آن نرسیده که دل های مؤمنان دربرابر ذکرخدا و آنچه ازحق نازل شده است خاشع گردد و مانند کسانی نباشد که در گذشته به آنها کتاب آسمانی داده شد،سپس زمانی طولانی بر آنها گذشت و قلبهایشان قساوت پیدا کرد و بسیاری از آنان فاسقند.
این آیه نیزهمانند همه آیات قرآن صدای خداست که بنده اش را مخاطب قرارداده،اما مخاطب آن فقط بنده ای است که به شرف ایمان نایل و به سلک مؤمنان وارد شده است،ادعای مسلمانی و ایمان کرده و مردمان او را با عناوینی چون مسلمان،مؤمن،امت محمد(ص) و اهل قبله می شناسند.
«تخشعُ»ازماده«خشوع» به معنی حالت تواضع و ادب جسمی و روحی است که دربرابرحقیقت مهم یا شخص بزرگی به انسان دست می دهد.(2)
پیام اصلی آیه دعوت مؤمنان به خاشع کردن دلهای خود برای یاد خدا و آنچه ازجانب خدا به آنان رسیده می باشد.درحقیقت این آیه ازمؤمنان می خواهد که دل درگرو یاد خدا داشته باشند .و با این وسیله ازغفلت و بی خبری و گناه و آلودگی فاصله بگیرند.تردیدی نیست که خشوع دل درمقابل آیات الهی،زمینه گناه و عصیان را ازانسان می گیرد و اعضا و جوارح او را در خدمت اراده حق و درمسیر بندگی حقیقی خداوند قرارمی دهد.
اگرکمی دقت کنیم به روشنی درمی یابیم که گناهان گوناگون آنگاه به زندگی فردی و جمعی ما هجوم می آورند که پیش از آن غفلت ازیاد خدا بر دلهایمان سایه افکنده است.در چنین شرایطی است که شکم ها به حرام،قدم ها به معصیت،چشم ها و گوشها به گناه و زبانها به راحتی به غیبت و تهمت و دروغ آلوده می شوند.دزدی ها و دغلها،فریب کاریها،ظلمها و حق الناس ها،ریاها و دورویی ها،نفاق ها و مردم فریبی ها،خیانتها و جنایتها و ده ها گناه دیگر،همگی از همین جا سر بر می آورند،همانگونه که بسیاری از امراض روحی و روانی نیزاز فراموشی یاد خدا سرچشمه می گیرند.
راه درمان این همه معصیت و مصیبت در گره زدن دلها به یاد خداست.این آیه از مؤمنان اسمی می خواهد که با خاشع کردن دلها درمقابل ذکر خدا و آیات الهی به رسم ایمان درآیند و در مسیربندگی حقیقی خداوند گام بردارند.انشاءالله
پی نوشت ها :
1-سوره حدید/آیه16.
2-تفسیرنمونه/ج23/ص353.
منبع:ماهنامه قرآنی راه قرآن،شماره 24.