نعمان بن محمد در نیمه اول قرن چهارم میزیسته و در سال 363 هـ.ق از دنیا رفت. قاضی نعمان سالها منصب قاضی القضاتی در دوران حکومت فاطمیها را در اختیار داشت. نکته قابل توجه در مورد قاضی نعمان این است که اسماعیلیان همیشه از او با احترام و تجلیل یاد کرده و هنوز هم کتابهای او در میان اسماعیلیه رواج دارد و او را از علمای بزرگ خود میدانند.
در طرف مقابل؛ برخی علمای امامیه در قرون اخیر نیز او را از خود دانسته و کتاب معروف «دعائم الاسلام» را از منابع فقهی و حدیثی خود به شمار آورده و بدان استناد کردهاند. با این حال قول به اسماعیلی بودن او هم از شهرت بیشتری برخوردار است و هم با در نظر گرفتن همه کتابهای او، تأییدات بیشتری دارد.
کتاب «دعائم الاسلام» مهمترین کتاب قاضی نعمان است. درباره حجیت این کتاب و جایگاه آن در میان شیعیان دو مطلب باید در نظر گرفته شود:
الف. دیدگاه پیرامون مؤلف: وثاقت و تأیید او در پذیرش روایات او نقش بسزائی خواهد داشت و بنابر اختلافی که در میان فقها وجود دارد، نظریاتشان در پذیرش روایات نیز مختلف خواهد بود.
ب. مرسل بودن روایات دعائم: قاضی نعمان در کتاب دعائم، برای روایات سندی ذکر نمیکند و تنها به ذکر نام پیامبر(ص) و امامان(ع) اکتفا میکند. این بیسند بودن روایات موجب ضعف آنها میشود و سبب میگردد که نتوان به صورت مستقل به آنها استناد کرد؛ لذا برخی از علما این کتاب را معتبر نمیدانند. بنابر این حتی اگر قاضی نعمان را امامی بدانیم، با روایات این کتاب باید معامله روایات مرسله شود؛ یعنی تنها زمانی روایات دعائم الاسلام معتبر است که متن یا محتوای آن در منابع دیگر آمده باشد.
در طرف مقابل؛ برخی علمای امامیه در قرون اخیر نیز او را از خود دانسته و کتاب معروف «دعائم الاسلام» را از منابع فقهی و حدیثی خود به شمار آورده و بدان استناد کردهاند. با این حال قول به اسماعیلی بودن او هم از شهرت بیشتری برخوردار است و هم با در نظر گرفتن همه کتابهای او، تأییدات بیشتری دارد.
کتاب «دعائم الاسلام» مهمترین کتاب قاضی نعمان است. درباره حجیت این کتاب و جایگاه آن در میان شیعیان دو مطلب باید در نظر گرفته شود:
الف. دیدگاه پیرامون مؤلف: وثاقت و تأیید او در پذیرش روایات او نقش بسزائی خواهد داشت و بنابر اختلافی که در میان فقها وجود دارد، نظریاتشان در پذیرش روایات نیز مختلف خواهد بود.
ب. مرسل بودن روایات دعائم: قاضی نعمان در کتاب دعائم، برای روایات سندی ذکر نمیکند و تنها به ذکر نام پیامبر(ص) و امامان(ع) اکتفا میکند. این بیسند بودن روایات موجب ضعف آنها میشود و سبب میگردد که نتوان به صورت مستقل به آنها استناد کرد؛ لذا برخی از علما این کتاب را معتبر نمیدانند. بنابر این حتی اگر قاضی نعمان را امامی بدانیم، با روایات این کتاب باید معامله روایات مرسله شود؛ یعنی تنها زمانی روایات دعائم الاسلام معتبر است که متن یا محتوای آن در منابع دیگر آمده باشد.