مفسران در توجیه این مطلب چند نکته را متذکر شده اند که به اختصار بیان می کنیم: 1- طبق نظر برخی از صاحبان فکر، در حالی به فرشتگان خطاب شد که در جایگاه خاصی (جایگاه قدس) مشغول تسبیح و تنزیه بودند و شیطان نیز، در میان آنان مشغول تنزیه خدا بود. خطاب الهی به گونه ای بود که همه آنان را که در آن جایگاه قرار داشتند شامل می شد (علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج 1 ص 238).
2- توجیه دیگر این است که ابلیس در کنار ملائکه، امر ویژه ای داشته است ؛ چنان که ظاهر آیه بر آن گواهی می دهد ما مَنَعَکَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ ؛ چه چیز تو را از سجده بر آدم، آن گاه که امر کردم، باز داشت؟)، (سوره اعراف، آیه 12). شیطان نیز وجود این امر را پذیرفت و در مقام اعتذار بر آمد، (سبحانی، جعفر: منشور جاوید، ج 11، ص 67، انتشارات مؤسسه امام صادق(ع«.
3- نظر دیگر این است که ابلیس به سبب بسیاری عبادت، در زمره فرشتگان به حساب می آمد. ملائکه نیز خیال می کردند که او از خود ایشان است خطاب نیز چنان پس که گویی ابلیس مشمول این خطاب بود و خودش هم می دانست که مشمول این خطاب است، (مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، ص 299، نشر مؤسسه امام خمینی(ره)، سال 1378). نتیجه این که هر چند شیطان با ملایک نبود اما در حکم یعنی امر به سجده بر آدم با آنان شریک بوده است.
2- توجیه دیگر این است که ابلیس در کنار ملائکه، امر ویژه ای داشته است ؛ چنان که ظاهر آیه بر آن گواهی می دهد ما مَنَعَکَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ ؛ چه چیز تو را از سجده بر آدم، آن گاه که امر کردم، باز داشت؟)، (سوره اعراف، آیه 12). شیطان نیز وجود این امر را پذیرفت و در مقام اعتذار بر آمد، (سبحانی، جعفر: منشور جاوید، ج 11، ص 67، انتشارات مؤسسه امام صادق(ع«.
3- نظر دیگر این است که ابلیس به سبب بسیاری عبادت، در زمره فرشتگان به حساب می آمد. ملائکه نیز خیال می کردند که او از خود ایشان است خطاب نیز چنان پس که گویی ابلیس مشمول این خطاب بود و خودش هم می دانست که مشمول این خطاب است، (مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، ص 299، نشر مؤسسه امام خمینی(ره)، سال 1378). نتیجه این که هر چند شیطان با ملایک نبود اما در حکم یعنی امر به سجده بر آدم با آنان شریک بوده است.