شناخت معنای دقیق ( ( لا اکراه فی الدین ) ) ،منوط به نگرشی جامع به آیات قرآن و مجموعه معارف آن است . مسلم است که در اسلام ، احکام اجباری فراوانی وجود دارد؛ مانند ( ( حدود ) ) وقوانین اجتماعی . این محدوده نیز، مشتمل بر احکام اکراهی فراوانی است. مسلماً کسانی که حد بر آنان جاری می شود، راضی به آن نیستند و. …ازاین رو باید در فهم ابتدایی از جمله ( ( لا اکراه فی الدین ) ) تجدید نظر کرد.
معنای ظاهری این آیه آن است که اصل پذیرش دین ، قابل اکراه و اجبارنیست ؛ یعنی ، نمی توان کسی را به زور به پذیرش آیینی وادار نمود و یاعقیده ای را از او سلب کرد .
بنابراین ( ( عقیده ) ) قابل تحمیل نیست ؛ ولی این محدوده غیر از محدوده احکام است
توضیح این که : کلیه نظام های فکری ،برای خود نظامی اجتماعی را نیز طراحی می کنند .
در نظام های اجتماعی ،اکراه و اجبار از ابزارهای پیش بینی شده در کلیه نظام ها است ؛ یعنی ، در هرنظامی در مقوله های اجتماعی و حقوقی آن ، جبر قانونی وجود دارد و بدون آن ، جامعه قابل اداره و کنترل نیست .
نظام های قضایی و نیروهای انتظامی درهمه نظام ها، امری مقبول و معقول هستند .بنابراین بایستی محدوده عقیده را از محدوده عمل و حقوق جدا کرد .در حیطه ( ( عقیده ) ) اجبار راهی ندارد؛ولی در حیطه عمل ، جبر و اکراه هم لازم است و هم قابل قبول .
اسلام نیز درمحدوده تبلیغ خود، هیچ جبری را برای پذیرش عقیده ای قرار نداده است.
دعوت اسلام بر اساس بینش و بصیرت است ؛ چنان که قرآن فرموده است : ( ( ای رسول ما! به مردم بگو راه من این است که خلق را با بینایی و بصیرت به خدا بخوانم ) ) ، ( یوسف ، آیه 108 )؛ آن گاه که فرد پذیرای اسلام شد، در این صورت یک سری از احکام اجتماعی آن ، از جمله حکم مرتد را نیز باید پذیراشود. به نقل از سایت تبیان
معنای ظاهری این آیه آن است که اصل پذیرش دین ، قابل اکراه و اجبارنیست ؛ یعنی ، نمی توان کسی را به زور به پذیرش آیینی وادار نمود و یاعقیده ای را از او سلب کرد .
بنابراین ( ( عقیده ) ) قابل تحمیل نیست ؛ ولی این محدوده غیر از محدوده احکام است
توضیح این که : کلیه نظام های فکری ،برای خود نظامی اجتماعی را نیز طراحی می کنند .
در نظام های اجتماعی ،اکراه و اجبار از ابزارهای پیش بینی شده در کلیه نظام ها است ؛ یعنی ، در هرنظامی در مقوله های اجتماعی و حقوقی آن ، جبر قانونی وجود دارد و بدون آن ، جامعه قابل اداره و کنترل نیست .
نظام های قضایی و نیروهای انتظامی درهمه نظام ها، امری مقبول و معقول هستند .بنابراین بایستی محدوده عقیده را از محدوده عمل و حقوق جدا کرد .در حیطه ( ( عقیده ) ) اجبار راهی ندارد؛ولی در حیطه عمل ، جبر و اکراه هم لازم است و هم قابل قبول .
اسلام نیز درمحدوده تبلیغ خود، هیچ جبری را برای پذیرش عقیده ای قرار نداده است.
دعوت اسلام بر اساس بینش و بصیرت است ؛ چنان که قرآن فرموده است : ( ( ای رسول ما! به مردم بگو راه من این است که خلق را با بینایی و بصیرت به خدا بخوانم ) ) ، ( یوسف ، آیه 108 )؛ آن گاه که فرد پذیرای اسلام شد، در این صورت یک سری از احکام اجتماعی آن ، از جمله حکم مرتد را نیز باید پذیراشود. به نقل از سایت تبیان