اتحاد جهان اسلام
كراراً دولتهای اسلامی را دعوت به اتّحاد و برادری نمودهام در مقابل اجانب و ایادی آنها كه میخواهند با ایجاد نفاق در بین مسلمین و دولتهای اسلامی ممالك عزیز ما را در تحت اسارت و ذل استعمار نگه دارند و از مخازن معنوی و مادّی آنها استفاده كنند.
كراراً دولتها را بخصوص دولت ایران را از اسرائیل و عمّال خطرناك آن تحذیر نمودم. این مادّهی فساد كه در قلب ممالك اسلامی با پشتیبانی دولت بزرگ جایگزین شده است و ریشههای فسادش هر روزی ممالك اسلامی ار تهدید میكند، باید با همّت ممالك اسلامی و ملل بزرگ اسلام ریشهكن شود. اسرائیل قیام مسلّحانه بر ضد ممالك اسلامی نموده است و بر دول و ملل اسلام قطع و قمع آن لازم است، كمك به اسرائیل چه فروش اسلحه و مواد منفجره و چه فروش نفت حرام و مخالفت با اسلام است، رابطه با اسرائیل و عمّال آن چه رابطه تجاری و چه رابطه سیاسی حرام و مخالفت با اسلام است، باید مسلمین از استعمال امتعه اسرائیل خودداری كنند. (2)
در هر صورت، تحولات لازم است؛ هم در اشخاص برای پاك بودن، برای مهذّب بودن، برای خدمتگزار و ملّی بودن تحوّل میخواهد، كه با ارشادات اقشار مختلف، بزرگترها، باید اینها عملی بشود؛ و هم در كیفیت خود این ادارات و فرم ادارات، باید اینها عوض بشوند. و انشاءالله امیدوارم كه این امور تحقّق پیدا بكند و یك مملكت اسلامی بشود، و بالاتر از آن، انشاءالله سرایت بكند به سایر ممالك اسلامی، و بشود یك مملكت اسلامی بزرگ، در مقابل همه ابرقدرتها. اگر ممالك اسلامی با جمعیتی كه یك میلیارد تقریباً هست، مخازن بزرگی كه دارند، اینها اگر به یك نحو، اتّحادی با هم پیدا بكنند، بزرگترین قدرت هستند. خداوند انشاءالله به همه شما سعادت و سلامت عنایت كند. (3)
من امیدوارم كه مسلمانان جهان در آستان قرن حاضر، گرفتاریهای خود و منشأ آن را به درست ادراك كنند؛ و با اتّحاد همه جانبه و اتّكال به اسلام و در زیر پرچم پرافتخار آن از قید و بندهای استعمارگران رهایی یابند. مسلمین كه در آستان این قرن دردهای جانفرسای خود را یافته، و از قدرتهای شیطانی بزرگ جز گرفتاریهای گوناگون و چپاولگریها و جنایات چیزی ندیدهاند، باید با به هم پیوستگی صمیمانه و توجّه به خداوند بزرگ و اسلام عزیز به فكر چاره برآیند. چاره، و یا مقدمه اساسی آن است كه ملّتهای مسلمان و دولتها اگر ملّی هستند كوشش كنند تا وابستگی فكری خود را از غرب بزدایند و فرهنگ و اصالت خود را بیابند، و فرهنگ مترقّی اسلام را- كه الهام از وحی الهی میگیرد- بشناسند و بشناسانند. (4)
آنچه كه ملتها را به هم نزدیك میكند و یك ملّت باید از آن، تحقق پیدا بكند؛ آن اسلام است. و قبل از هر چیز كه ما با پاكستان دوستی داریم، اخوّت اسلامی است. اسلام یك ملّت واحده است. و ممالك اسلامی، مثل محلههای یك شهر به هم نزدیكاند. و همه روی قواعد اسلامی موظّفاند كه با هم متّحد باشند. و همه زیر پرچم توحید، متّحدالكلمه با كسانی كه برخلاف اسلام هستند، مقابله كنند و آنها را هدایت كنند. به اسلام، و خودشان را حفظ كنند از شرّ آنها. جمهوری ما و جمهوری شما هر دو جمهوری اسلامی است. و جمهوری اسلامی باید همان طور كه لفظ حكایت میكند، باید محتوا هم از اسلام حكایت بكند. ما باید همه توجّه به این داشته باشیم كه نكتهای كه در صدر اسلام مسلمین را غلبه داد، و آن چیزی كه باعث شد كه یك جمعیت كمی بر آن جمعیتهای زیاد با تجهیزات زیاد غلبه كرد آن چی هست؟ آن جهتی كه موجب پیروزی مسلمین شد در صدر اسلام؛ آن كه طرز حكومت اسلام و حكومت پیغمبر اسلام و خلفایی كه حكومت كردهاند، با حكومتهای دیگر تفاوت داشت. بنای این حكومتهای اسلامی بر این نبود كه حكومت تمام نظرش به این باشد كه فرمانفرمای ملّت باشد. حكومت خودش را از ملّت میدانست. چنانچه ملّت هم خودش را از حكومت میدانستند. (5)
همهی مؤمنین را قرآن میخواهد كه با هم برادر باشند و غیر از این هم نباشد در كار. اگر همه مؤمنین در قطرهای اسلامی، در تمام كشورهای اسلامی همین یك دستور خدا را كه خدا عقد اخوّت بینشان انداخته است، همین یك دستور را عمل بكنند، قابل آسیب دیگر نیست. اگر یك میلیارد جمعیت مسلمان، یك میلیارد جمعیت مسلمان كه معالأسف یك میلیارد جمعیتی هستند كه تحت سلطه غیر هستند، یك میلیارد جمعیت تحت سلطه دویست و پنجاه میلیون، اگر این یك میلیارد جمعیت به این حكم خدا سر نهاده باشند، اطاعت كرده بودند همین یك حكم را كه انما المؤمنون اخوة برادرند اینها، اگر این برادری در همه جا بود، اگر، این برادری در تمام قشرهای ملّتها بود، این گرفتاریها برای ما پیدا نمیشد. برادری این نیست كه من یك كاری بكنم برخلاف دستور، برخلاف نظام، شما هم یك كاری، این خلاف برادری است. حضرت امیر هم برادر بود با همه. مسلمان بود، مؤمن بود، برادر بود، رأس مؤمنین بود و برادر بود. عقیل هم برادر حضرت امیر بود. عقیل حق داشت بگوید كه من و تو برادریم [و] من از تو اطاعت نمیكنم؟ این خلاف برادری بود. برای اینكه برادرند در اینكه آن معنایی كه اسلام میخواهد با هم پیش ببرند. این برادری است. برادری را برای این درست كردند كه منسجم بشوند به هم، و با هم یك ندا پیش بروند. (6)
اگر این دولتهای اسلامی، این دولتهایی كه همه چیز دارند، این دولتهایی كه افراد زیاد دارند، این دولتهایی كه ذخایر زیاد دارند، اگر اینها با هم اتّحاد پیدا بكنند، در سایه اتّحاد احتیاج به هیچ چیز و هیچ كشوری و هیچ قدرتی ندارند، بلكه آنها به اینها محتاج هستند. اگر مسلمین و دولتهای اسلامی با هم آن پیوند اخوّتی كه خدای تبارك و تعالی در قرآن كریم فرموده است حفظ كنند و ایجاد كنند، نه افغانستان مورد هجمه واقع میشود و نه فلسطین مورد حمله واقع میشود و نه سایر كشورها. اگر دولتهای اسلامی با هم وحدت كلمه پیدا بكنند، چه احتیاج به این است كه ما دستمان را پیش امریكا دراز كنیم یا پیش شوروی؟ ما چه احتیاجی به آنها داریم؟ احتیاج وقتی پیدا میشود كه مثل حالا متفرق باشند؛ كشورها از هم جدا باشند. چرا باید كشورها كه یك همچو پشتوانه عظیم دارند و آن قرآن كریم و اسلام عزیز و خدای بزرگ است، چرا باید با یك همچو پشتوانهای كه آنها را دائم دعوت میكند به وحدت و از تفرقهاندازی و تفرقه آنها را منع میكند، چرا باید ما در مقابل كتاب خدا و در مقابل اسلام عزیز تفرقه بیندازیم؟ ایران یك كشوری است كه از اوّلی كه نهضت كرده و ماقبل او، كشور متعهد اسلامی بوده است و الآن هم در مقابل همه قدرتهایی كه برخلاف اسلام هستند قیام كرده است و دارد به پیش میرود. چه شده است كه باید دعوت كنید دولتهای اسلامی را به ضد اسلام، به ضد كشور اسلامی؟ این كشور اسلامی كه برای اسلام دارد زحمت میكشد و برای اسلام دارد شهید میدهد و برای اسلام دارد آواره میشود، چرا باید آنهایی كه دولتهای اسلامی هستند و ادعای اسلام میكنند جبههبندی بكنند در مقابل یك همچو كشوری؟ (7)
راهبردهای تصریحی:
1- جهان اسلام باید در راستای اتّحاد گام بردارد.
2- تمام مشكلات مسلمین ناشی از عدم اتّحاد آنان است.
3- اسلام و قرآن، محور اتّحاد و انسجام ملّتهای مسلمان باید باشد.
4- ملّتهای مسلمان نبایستی به شایعهپراكنیها و اختلافاندازیهای دشمنان اسلام توجّه كنند.
نكات استنباطی:
1- دشمن یگانه راه و مؤثرترین راهی را كه برای مبارزه با جهان اسلام در پیش گرفته است، ایجاد تفرقه و تشتّت بین كشورهای اسلامی به بهانههای مختلف است.
2- مسلمانان در عین برخورداری از فرهنگها و ملّیتهای مختلف و نیز اختلاف در برخی عقاید، میبایست بر زمینههای مشترك و وحدتآفرین مانند اسلام و قرآن تأكید كرده در برابر دشمنان اسلام و قرآن، متّحد و یك جبهه باشند.
پینوشتها:
1. صحیفه امام (ره)، ج1، ص381.
2. صحیفه امام (ره)، ج2، ص 139.
3. صحیفه امام (ره)، ج7، ص 272.
4. صحیفه امام (ره)، ج10، ص 395.
5. صحیفه امام (ره)، ج10، صص485 و 486.
6. صحیفه امام (ره)، ج11، ص491.
7. صحیفه امام (ره)، ج 15، صص 451 و 452.
منبع مقاله:
گردآوری و تدوین: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیرهی سیاسی حضرت امام خمینی(قدسسره)(10)، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول.
/م