طلسمات

خانه » همه » مذهبی » اثربخشي رعايت آموزه هاي اخلاق اسلامي در کارآمدي خانواده (3)

اثربخشي رعايت آموزه هاي اخلاق اسلامي در کارآمدي خانواده (3)

اثربخشي رعايت آموزه هاي اخلاق اسلامي در کارآمدي خانواده (3)

رسول اکرم صلي الله عليه و آله مي فرمود: «آن که نسبت به ديگران ترحم و رحمت نداشته باشد، مورد رحمت خدا قرار نمي گيرد»؛(37) «و آن که اهل رحمت نباشد، انتظار رحمت نداشته باشد»(38) مناسبات خانوادگي و اجتماعي در فضاي ارتباطي همراه با محبت و از سر رحمت اصلاح مي شود. او رسول رحمت بود و مؤکداً مي فرمود: «آن که

f81ff597 8ddd 4dec b8e7 78cf0d761d5d - اثربخشي رعايت آموزه هاي اخلاق اسلامي در کارآمدي خانواده (3)

sa110 - اثربخشي رعايت آموزه هاي اخلاق اسلامي در کارآمدي خانواده (3)
اثربخشي رعايت آموزه هاي اخلاق اسلامي در کارآمدي خانواده (3)

 

نويسنده: محمد مهدي صفورايي پاريزي

 

دلسوزي و مهرباني و کارآمدي خانواده
 

رسول اکرم صلي الله عليه و آله مي فرمود: «آن که نسبت به ديگران ترحم و رحمت نداشته باشد، مورد رحمت خدا قرار نمي گيرد»؛(37) «و آن که اهل رحمت نباشد، انتظار رحمت نداشته باشد»(38) مناسبات خانوادگي و اجتماعي در فضاي ارتباطي همراه با محبت و از سر رحمت اصلاح مي شود. او رسول رحمت بود و مؤکداً مي فرمود: «آن که نسبت به کوچک (کودکان) ما رحمت نداشته باشد و بزرگ ما را گرامي ندارد، از ما نيست».(39)
رفتار محبت آميز، روح و روان انسان را از هر گونه گرد و غبار و پليدي پاک و تطهير و سلامت آن را تأمين مي کند انسان در پرتو اين طهارت و سلامت، با آسايش و آرامش، همت خويش را براي رشد و شکوفايي استعدادهاي انساني به کار مي بندد و در مقابله با آسيب هاي رواني و اخلاقي، چون دژي محکم و استوار مي ايستد و اجازه ورود بيگانه را به زمينه جانش نمي دهد. امام صادق عليه السلام به نقل از رسول خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايد: «کسي که مؤمنان را با کلمات محبّت آميزخويش احترام نمايد و اندوه او را بزدايد، تا زماني که اين حالت و احساس در او باقي است، پيوسته در سايه ي رحمت خدا خواهد بود».(40)
پيامبر و معصومان عليهم السلام به بزرگ سالان و کودکان مهرباني مي کردند و بر محبت به کودکان تأکيد فراوان داشتند. از اين روي، آن حضرت مي فرمود: «با فرزندان خود با کرامت برخورد کنيد و با آداب نيکو با آنها معاشرت کنيد».(41) تأکيد حضرت بر احترام به فرزندان و رعايت برخوردهاي احترام آميز با آنان، براي اين است که شرافت ذاتي آنها سرکوب نشود. رفتار مبتني بر روش هاي پسنديده و گرامي داشتن کودکان، از آنها افرادي مستقل، آزاده، باشرافت و صاحب فضيلت مي سازد. اگر کودک کرامت ديد و به شخصيت حقيقي اش احترام گذاشته شده، باشخصيت و بافضيلت مي شود و چنانچه مورد تحقير و اهانت قرار گيرد، رشد فضايل در او متوقف شده، به انحراف و کجي مي گرايد و مانع رشد کارآمدي خانواده و اعضاي آن مي شود؛ چه بسا گاهي اوقات تأثير انحراف يک عضو خانواده تمام اعضاي آن را دچار بحران و مشکل مي کند و از مسير مستقيم به انحراف مي کشاند. پيامبر صلي الله عليه و آله مي فرمود: «وقتي نام فرزندتان را مي بريد، او را گرامي داريد و جاي نشستن را براي او توسعه دهيد (و احترامش کنيد) و نسبت به او رو ترش نکنيد».(42)
ايشان تمام کودکان را گرامي مي داشت و وقتي کودک خردسالي را براي دعا يا نام گذاري مي آوردند، حضرت براي احترام او را به آغوش مي گرفت و در دامن خود مي نهاد. گاهي اتفاق مي افتاد که کودک در دامن پيامبر ادرار مي کرد؛ کساني که ناظر بودند، در مقابل اين رفتار کودک فرياد مي زدند ــ و تندي مي کردند تا او را از ادرار باز دارند امّا پيامبر آنان را منع مي کرد و مي فرمود با تندي و خشونت از ادرار کودک جلوگيري نکنيد. زماني که دعا يا نام گذاري تمام مي شد، اولياي کودک با شادي کودک خود را مي گرفتند، در حالي که کمترين آزردگي خاطر به علت ادرار کردن کودکان در پيامبر احساس نمي کردند. وقتي اطرافيان کودک مي رفتند، پيامبر لباس خود را تطهير مي کرد.(43) آن حضرت با اين رفتار خود به ديگران آموختند که نجاست از دامن رسول خدا پاک مي شود، اما برخورد تند با عمل طبيعي کودک، از دل او پاک نمي شود و بهداشت روان او را به خطر مي اندازد.
پيامبر اين گونه به کودکان احترام مي گذاشت و به آنان مهرباني مي کرد. در روايت ديگري جريان زيبايي از نماز پيامبر و مهرباني به کودکان نقل شده است؛ پيامبر در يکي از روزها که براي نماز جماعت آمده بود، امام حسن عليه السلام نيز که در آن زمان کودک خردسالي بودند با آن حضرت به مسجد آمده بود. پيامبر کودک را کنار خود نشاند و به نماز ايستاد در بين نماز يکي از سجده ها را خيلي طولاني کرد، راوي حديث مي گويد: من از سر سجده برداشتم، ديدم حسن از جاي خود برخاسته و روي دوش پيامبر نشسته است. وقتي نماز تمام شد، نمازگزاران سؤال کردند اي رسول خدا! چنين سجده اي از شما نديده بوديم، گمان کرديم وحي به شما رسيده است؛ آن حضرت در جواب فرمودند: «وحي نرسيده بود، فرزندم حسن در حال سجده بر دوشم سوار شد؛ نخواستم شتاب کنم و کودک را بر زمين گذارم، آن قدر صبر کردم تا خود از شانه ام پايين آمد».(44) درباره ي مهرباني پيامبر به کودکان نيز نقل شده است که روزي ايشان نشسته بود، حسن و حسين عليهماالسلام وارد شدند؛ حضرت چون آنها را ديد، به احترامشان از جا برخاست و به انتظار ايستاد. کودکان در راه رفتن ضعيف بودند، لحظاتي چند طول کشيد، ولي نرسيدند. رسول اکرم به
طرف کودکان رفت و با استقبال از آنان آغوش باز کرد و هر دو را بر دوش خود سوار کرد و به راه افتاد ودر همان حال مي گفت: «فرزندان عزيز! مرکب شما چه مرکب خوبي است و شما چه سواران خوبي هستيد».(45) رفتار پيامبر هميشه، در همه ي حال و با همه ي کودکان از روي مهرباني بود. وقتي آن حضرت از سفر بر مي گشت و در راه با کودکان مردم برخورد مي کرد، به احترام آنها مي ايستاد؛ سپس امر مي فرمود کودکان را مي آوردند و از زمين بلند مي کردند و به آن حضرت مي دادند. رسول خدا بعضي را در آغوش مي گرفت و بعضي را بر پشت و دوش خود سوار مي کرد و به اصحاب خود نيز مي فرمود به کودکان مهرباني کنيد و آنان را در آغوش بگيريد و بر دوش بنشانيد. کودکان از اين رفتار محبت آميز بي اندازه خوشحال مي شدند و اين خاطرات شيرين را هرگز فراموش نمي کردند.(46) آن گاه که عضوي از اعضاي خانواده چنين مورد تکريم و احترام و اظهار مهرباني قرار گيرد، از بودن خود با اين خانواده احساس رضايت دارد؛ به اعضاي خانواده خود اطمينان و اعتماد پيدا مي کند و با عمل به راهنمايي هاي تربيتي آنان و با استفاده از توان مندي هايي که دارد، بر کمالات و رشد همه جانبه ي خود مي افزايد. رشد همه جانبه ي هر يک از اعضاي خانواده، همان کارآمدي نظام خانواده است.
وقتي درباره ي مهرباني به کودک در منابع و آموزه هاي ديني تا اين اندازه تأکيد شده است و اين قدر آثار مطلوب دارد، بي شک مهرباني و دلسوزي نسبت به بزرگ سالان و همسر که به مرحله ي رشد انتزاعي رسيده اند و رفتارهاي ديگران را تجزيه و تحليل مي کنند، آثار ارزش مندتري به دنبال خواهد داشت. آن گاه که همسران نسبت به يکديگر احساس مهرباني کنند، تلاش آنان براي کارآمد ساختن نظام خانواده افزون خواهد شد. پس مهرباني و دلسوزي مخصوص کودکان نيست، بلکه بزرگترها نيز به آن نيازمندند؛ از دريافت آن لذّت مي برند؛ موجب شادکامي و اميد به حال و آينده مي شود و در نهايت، زمينه ساز رشد، بالندگي و کمال خواهد بود.

مثبت انديشي و کارآمدي خانواده
 

مثبت انديشي، تلفيقي از گرايش و نگرش خوش بينانه و مثبت در مورد خداوند، خود، افراد، رويدادها، اشيا و به طور کلي جهان طبيعت و ماوراي طبيعت است که بر اساس آن، شخص انتظار نتايج خوب را با توجه توانايي هاي خود از جهان و رويدادهاي آن دارد. بر اساس اين تعريف، در افراد انساني انتظار تعميم يافته اي پديد مي آيد که به هنگام مواجه شدن با مشکلات در تمام حيطه هاي مهم زندگي، نتايج خوب (در مقابل بد) برايشان رخ خواهد داد.(47) خوش بيني نشان دهنده ي گرايشي در فرد است که بر اساس آن، بهترين نتايج را انتظار دارد و بر جنبه هاي اميدوارانه ي يک موقعيت متمرکز مي شود.
در منابع ديني، برخوش بيني به خداوند و اميدوار بودن به رحمت او تأکيد زيادي شده است. در روايتي از امام معصوم عليهم السلام مي خوانيم که «يأس و نااميدي و بدبيني، زماني وجود انسان را فرا مي گيرد که نسبت به خداوند و عملکردهاي او بدبين باشد».(48) در واقع، مؤمن از آن جهت به کارها، نتايج آن و آينده خوش بين و اميدوار است که ايمان واعتقاد به خداوند دارد و به او خوش بين است؛ زيرا خداوند در تدبير همه چيز نقش دارد و فرد مسلمان نيز به خداوند خوش بين است و باور دارد که او کارها را به نفع بندگان خود مديريت مي کند. بنابراين، مي تواند خوش بين باشد که او موفق خواهد شد و به کمک خداوند از کارهاي خود نتايج خوب خواهد گرفت و خداوند به او کمک مي کند تا از گزندها و آفت ها در امان بماند و بر مشکلات غلبه کند. پس خوش بيني يک عضو خانواده ي مسلمان، بيهوده و بدون دليل نيست، بلکه متکي به رحمت و فضل خداوند است.
داشتن ديد مثبت نسبت به مسائل زندگي و تبيين هاي خوش بينانه از حوادث ناخوش آيند، بر توانايي رويارويي با مشکلات تأثير مي گذارد. در مقابل، تبيين هاي بدبينانه ممکن است افراد را دچار حالت هاي عاطفي منفي و در نتيجه بازداري ايمني کند. در اين حالت، احتمال بروز بيماري هاي جسمي نيز بيشتر مي شود و بيماري به نوبه ي خود بر روند کارآمدي زندگي آثارنامطلوبي بر جاي مي گذارد. خوش بيني فرد را به تلاش براي طراحي نقشه هايي براي حل مشکل سوق مي دهد. فرد با عمل به اين نقشه ها، انتظار دارد امور غالباً مطابق نظر او پيش روند و همين امر کوشش او را مضاعف مي کند.(49) بنابراين، مي توان گفت ديدگاه مثبت نسبت به مشکلات و ناگواري هايي که در زندگي پيش مي آيد، بر حالات عاطفي و بهبود روابط اعضاي خانواده تأثير مي گذارد و سبب کارآمدي خانواده مي گردد. اعضاي خانواده ي کارآمد در پرتو خوش بيني به خداوند، به يکديگر نيز خوش بين هستند و با رويکردي مثبت و سازنده به ديگر اعضا مي نگرند و در برخورد با آنان تمايل دارند که به افکار، عملکردها و رفتارها ازدريچه ي خوش بيني و مثبت بنگرند.
در منابع ديني گمان نيک نسبت به ديگران و اعضاي خانواده بسيار مورد توجه و ستايش قرار گرفته و بر فوايد و آثار ارزش مند آن در کارآمدي ارتباطات و جامعه ي انساني و خانوادگي تأکيد شده است. خوش بيني، عامل جلب نظر ديگران،(50) آرامش درون(51) و کاهش غم و اندوه(52) است.
حضرت علي عليه السلام مي فرمايد: «گمان نيکو به افراد، از بهترين خصايص و بزرگ ترين نعمت هاي خداوند متعال است».(53) همچنين آن حضرت مي فرمايد: «کسي که به مردم حسن ظن داشته باشد، مهر و محبت آنان را به دست خواهد آورد».(54)
يکي از ارکان زندگي مشترک و عوامل کارآمدي خانواده، مهر و محبت نسبت به يکديگر است. آن گاه که اعضاي خانواده و به ويژه زوجين با در پيش گرفتن شيوه اي مثبت و سازنده و با خوش بيني با يکديگر ارتباط برقرار سازند، کانون خانواده ي آنان سالم و کارآمد خواهد بود. زن و شوهري که به دنبال زندگي شيرين و لذت بخش هستند، به همسر خود با ديد مثبت و خوش بينانه مي نگرند؛ جنبه هاي مثبت او را در نظر مي گيرند و با چشم پوشي از عيوب و نواقص، پيوسته زندگي و رفتارها را زيبا مي بينند و حتي گاهي برخي معايب را خوبي و نيکي مي بينند.
برادفورد(55)(1983) در زمينه ي رضايت زوجين از زندگي، پژوهشي درباره ي 351 زوج که طول زندگي آنان از پانزده سال بيشتر بود انجام داد و از دلايل ادامه ي زندگي مشترکشان پرسيد. نتايج اين پژوهش نشان داد که عوامل زير در تداوم زندگي مشترک مؤثر بوده است:
الف)نگرش مثبت نسبت به همسر؛
ب)داشتن اين عقيده که ازدواج يک امر مقدس و يک تعهد دائمي است؛
ج)تشابه هدف ها و آرزوها؛
د)رضايت از روابط جنسي؛
از اموري که با خوش بيني رابطه ي مستقيم دارد، بروز سوء تفاهم و سوء برداشت از رفتارها و گفتارهاي يکديگر است. سوء برداشت سبب تخريب روابط مطلوب اعضاي خانواده و بروز تشنج و ناراحتي مي شود. يکي از عوامل اصلي بروز اختلاف هاي زناشويي سوء تفاهم است و بهترين راه مقابله با چنين سوء تفاهم ها و برداشت هاي غلطي، خوش بيني است.
براي پديد آوردن حالت خوش بيني، زن و شوهر بايد در ابتداي زندگي بکوشند يکديگر را به خوبي کشف کنند و بشناسند با سيره ي رفتاري و گفتاري يکديگر کاملاً آشنا شوند، تا زمينه ي سوء ظن از بين برود. در عين حال لازم است تمام موازين اخلاقي و اسلامي را در همه ي رفتارها و گفتارها رعايت کنند تا شناخت و رفتار با يکديگر همراه شده و خوش بيني را پديد آورد. اين خوش بيني اعتماد متقابل را در خانواده تقويت مي کند؛ برداشت هاي منفي از رفتارهاي يکديگر کاهش مي يابد؛ زمينه ي درک مناسب و روابط صميمانه فراهم مي شود و اعضاي خانواده با احساس آرامش و ايمني زندگي خواهند کرد. وقتي اين امور در کنار هم جمع شوند، کارآمدي خانواده را تضمين مي کنند.
صفت اخلاقي خوش بيني افزون بر اينکه سبب کارآمدي خانواده مي شود، به طور مستقيم در کارآمدي و بروز خوش بيني در جامعه نيز اثر مي گذارد؛ زيرا هر سبک تبييني که در تبيين پديده ها توسط والدين به کار برده شود، کودکان به دقت آن را ياد مي گيرند و به خاطر مي سپارند و در برخورد با افراد جامعه انساني از آن استفاده مي کنند. والدين خوش بين، فرزندان خوش بين به جامعه تحويل مي دهند و خود نيز همين گونه در جامعه رفتار مي کنند. بدين ترتيب رفتارهاي جامعه ي انساني بر اساس خوش بيني شکل مي گيرد و يکي از عوامل کارآمدي جامعه مي شود.

نتيجه گيري
 

مهم ترين نتايج پژوهش حاضر عبارتند از:
1.در منابع ديني، آموزه ها و دستورالعمل هاي اخلاقي براي رشد و تعالي در جنبه هاي فردي و اجتماعي و مادي و معنوي زندگي خانوادگي بيان شده است.
2.صبر، راستگويي، تکريم، احترام متقابل، مدارا با يکديگر، دلسوزي و مهرباني و مثبت انديشي و خوش بيني، از مهم ترين آموزه ها و رفتارهاي اخلاقي هستند که بر کارآمدي خانواده تأثير مستقيم دارند.
3.توجه نکردن به دستورهاي اخلاق اسلامي در شکل دهي رفتار و تعامل با ديگر اعضاي خانواده، موجب نا کارآمدي آن مي شود.
4.بر اساس منابع ديني، عمل به دستورالعمل هاي اخلاق اسلامي بر استحکام نظام خانواده مي افزايد و کارآمدي آن را تضمين مي کند؛
5.بر خورداري اعضاي خانواده از فضايل اخلاقي و عمل به آنها نه تنها سبب نجات در قيامت است، بلکه زندگي دنيا نيز بدون آن سامان نمي يابد و کارآمدي خانواده به عنوان کانون تعليم و تربيت بدون کسب و رعايت مسائل اخلاقي تأمين نخواهد شد.
6.اخلاق، بهترين ضامن اجرايي قوانين و مقررات در کانون خانواده است و کارآمدي آن را تضمين مي کند.
7.خانواده بهترين محيط براي آموزش آموزه هاي اخلاق خانوادگي به فرزندان است.

پي‌نوشت‌ها:
 

1.مسائل اخلاقي به سه دسته تقسيم مي شوند: الف)مسائلي که محورشان رابطه انسان با خداست (اخلاقي الهي)؛ ب)مسائلي که محورشان رابطه ي انسان با خودش است (اخلاق فردي)؛ ج)مسائلي که محور آنها را روابط اجتماعي انسان با ديگران تشکيل مي دهد (اخلاق اجتماعي). وقتي در محاورات عرفي گفته مي شود کسي اخلاقش خوب است يا خوب نيست، منظور همين ملکاتي است که در روابط او با ديگران خودنمايي مي کند.دو دسته ي اول، در واقع توسعه اخلاق عرفي است که با توجه به بينش اسلامي و اينکه موضوع اخلاق، مطلق فعل اختياري انسان، اعم از اجتماعي و غيراجتماعي است، حاصل شده است؛ زيرا هر فعل اختياري ــ چه اجتماعي و چه غيراجتماعي ــ مي تواند داراي ارزش مثبت يا منفي باشد و در محدوده ي مسائل اخلاقي قرار گيرد (محمد تقي مصباح يزدي، اخلاق در قرآن، ص 241ــ244)
2.ناصر مکارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 1، ص 22.
3.علي ابن حسام الدين المتقي، کنز العمال في سنن الاقوال و الافعال، ح 52175.
4.محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 66، ص 405.
5.همان، ج 100، ص 226.
6.ميرزا حسين نوري، مستدرک الوسائل، ج 3، ص 283.
7.ناصر مکارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 1، ص 46.
8.عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي، غررالحکم، ح 213.
9.ناصر مکارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 2، ص 446.
10.محمد محمدي ري شهري، ميزان الحکمة، ح 10064.
11.محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 68، ص 9.
12.محمدي ري شهري، منتخب ميزان الحکمه، ص 439.
13.همان، ص 10.
14.محمدرضا سالاري فر، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسي، ص 117.
15.ويرجينا ستير، آدم سازي در روان شناسي خانواده، ص 78.
16.محمدرضا سالاري فر، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسي، ص 117.
17.محمد محمدي ري شهري، دوستي در قرآن، ح 38.
18.همان، ح 86.
19.همان، ح 864.
20.محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 103، ص 235.
21.همان، ص 223 و ص 228.
22.ابراهيم اميني، همسرداري، ص 33.
23.محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 71، ص 181.
24.محمدبن حسن حر عاملي، وسائل الشيعة، ج 20، ص 23.
25.در اين ديدگاه، انسان خليفه الهي «اني جاعل في الارض خليفه» (بقره: 30)، حامل روح خدا «و نفخت فيه من روحي» (حجر: 29) و حامل امانت الهي است «فحملها الانسان» (احزاب: 72).
26.محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 71، ص 4.
27.همان، ج 100، ص 253.
28.همان، ج 103، ص 237.
29.ابن شيعه حراني، تحف العقول، ص 362.
30.محمدبن يعقوب کليني، کافي، ج 2، ص 312.
31.رضي الدين حسن بن فضل طبرسي، مکارم الاخلاق، ص 14.
32.محمدبن يعقوب کليني، کافي، ج 2، ص 130.
33.عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي، غررالحکم، ص 34.
34.محمد بن حسن حر عاملي، وسائل الشيعة، ج 11، ص 214.
35.عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي، غرر الحکم، ص 328.
36.محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 6، ص 46.
37.اسماعيل بن کثير دمشقي، تفسير ابن کثير، ج 7، ص 298.
38.محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 43، ص 295.
39.محمد بن حسن حر عاملي، وسائل الشيعة، ج 8، ص 467.
40.همان، ج 11، ص 591).
41.حسام الدين المتقي هندي، کنزل العمال، ج 16، ص 256.
42.محمد سبزواري، جامع الاخبار، ص 124.
43.رضي الدين حسن بن فضل طبرسي، مکارم الاخلاق، ص 25.
44.محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 43، ص 294.
45.همان، ص 285 ــ 286.
46.محسن فيض کاشاني، المحجة البيضاء، ج 3، ص 366 ــ 367.
47.محمدرضا سالاري فر، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسي، ص 118.
48.محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 5، ص 48.
49.ديماتئو، روان شناسي سلامت، ج 2، ص 582 ــ 584.
50.مجلسي، بحارالانوار، ج 77، ص 417).
51.محمدي ري شهري، ميزان الحکمة، ج 5، ص 623.
52.همان.
53.عبدالواحد آمدي، غررالحکم، ح 4834.
54.همان، ح 8853.
55.Bradford.
 

منابع
ــ المتقي، علي ابن حسام الدين، کنز العمال في سنن الاقوال و الافعال، بيروت، مؤسسة الرسالة، 1405 ق.
ــ اميني، ابراهيم، همسرداري، قم، مرکز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، 1386.
ــ تميمي آمدي، عبدالواحدبن محمد، غررالحکم و دررالکلم، قم دفتر تبليغات اسلامي، 1366.
ــ حر عاملي، محمد بن حسن، وسائل الشيعه، تحقيق عبدالرحيم رباني شيرازي، بيروت، داراحياء التراث العربي، 1991م.
ــ ديماتئو، امک رابين، روان شناسي سلامت، ترجمه سيد مهدي موسوي و همکاران، تهران، سمت، 1378،ش.
ــ سالاري فر، محمدرضا، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسي، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه و سمت، 1385.
ــ سبزواري، محمد، جامع الاخبار، قم، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث، 1414ق.
ــ ستير، ويرجينا، آدم سازي در روان شناسي خانواده، ترجمه بهروز بيرشک، تهران، رشد، 1384.
ــ طبرسي، رضي الدين حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، شريف رضي، 1412.
ــ فيض کاشاني، محسن، المهجة البيضاء في تهذيب الاحياء، بيروت، نشر اعلمي للمطبوعات،1983م.
ــ کليني، محمدبن يعقوب، اصول کافي، ترجمه ي سيد جواد مصطفوي، تهران، فرهنگ اهل بيت عليهم السلام، بي تا.
ــ مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1983م.
ــ محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحکمة، ترجمه ي حميدرضا شيخي، قم، دارالحديث، 1379.
ــ مصباح، محمدتقي، اخلاق در قرآن، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، 1384.
ــ مکارم شيرازي، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه الامام علي ابن ابي طالب عليه السلام، 1377.
ــ نوري، ميرزا حسين، مستدرک الوسائل، قم، آل البيت عليهم السلام، 1409ق.
حراني، ابن شعبه، تحف العقول، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1404ق.
دمشقي، اسماعيل بن کثير، تفسير القرآن العظيم، بيروت، دارالاندلس، بي تا، ج 7.
معرفت اخلاقي (1)

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد