لازم است قبل از همه چيز نكاتي را جهت روشن شدن پاسخ بيان داريم:
1. تعداد آيات احكام و نقش پيامبر اكرم – صلي الله عليه و آله و سلم –
قران ، كليات و اصول احكام را بيان نموده است و آنچه درتعداد آيات قرآن كه مربوط به احكام ميشوند مشهور است، حدود پانصد آيه ميباشد.[1] و حال ان كه تنها مسائلي كه مربوط به فروعات نماز مي باشند حدود 2000 مسئله ميباشد، از اينجا نتيجه ميگيريم كه تمام جزئيات احكام و فروعات آن در قرآن وارد نشده است، بلكه در كنار قرآن، پيامبر اكرم- صلي الله عليه و آله و سلم – آيات را تفسير ميكرد، مجملات ، متشابهات و تمام احكام را از واجبات ، مستحبات و محرّمات، كه مردم بدان نياز داشتند، براي حضرت علي -عليه السلام- املاء ميفرمودو علي-عليه السلام- آنها را مينوشت[2] که در كتابي به نام «صحيفة جامعه» در زمان خود پيامبر – صلي الله عليه و آله و سلم – جمعآوري شد، منتهي عدّهاي از انتشار آن جلوگيري نمودند و كتاب مذكور در نزد ائمه(عليهم السلام) يكي پس از ديگري و اكنون در نزد امام زمان (عجل الله تعالي فرجه ) موجود ميباشد.[3]2. حديث ثقلين و نقش ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ
پيامبر اسلام- صلي الله عليه و آله و سلم – فرمود: من در بين شما دو امانت گرانبها باقي ميگذارم وقتي به آن دو تمسّك جوييد بعد از من گمراه نخواهيد شد… ، يكي كتاب خدا و ديگري عترت و اهل بيتم و اين دو تا روز قيامت از يكديگر جدا نخواهند شد.[4] از حديث فوق استفاده ميشود:
1. قرآن و عترت ـ عليهم السّلام ـ از هم جدايي ناپذيرند؛
2. پيروي از اهلبيت ـ عليهم السّلام ـ مثل قرآن بدون قيد و شرط واجب ميباشد؛
3. با توجه به دو نكتة قبل، عصمت اهلبيت ـ عليهم السّلام ـ به خوبي اثبات ميشود؛
4. قرآن و عترت ـ عليهم السّلام ـ تا قيامت در كنار هماند؛
5. جدايي و يا پيشي گرفتن از اهلبيت ـ عليهم السّلام ـ ماية گمراهي است؛
6. عترت ـ عليهم السّلام ـ از همه افضل و اعلم ميباشند.[5]3. نقش اجتهاد
اجتهاد يا تفقه در دورة خاتميّت، وظيفة بسيار حساس و اساسي بر عهده داردو ازشرايط جاويد ماندن اسلام است. اجتهاد نيروي محركه ي اسلام است، به طور کلي دربارة نقش اجتهاد مي توان گفت : كليات اسلامي ثابت و لا يتغيّر و محدود است و امّا به حوادث و مسائل نامحدود و متغيردر هر زماني مقتضيات مخصوص خود و مسائل مخصوص خود را دارد، به همين جهت ضرورت دارد كه در هر عصر و زماني گروهي متخصص و عالم به كليات اسلامي و عارف به مسائل و پيش آمدهاي زمان ، عهده دار اجتهاد و استنباط حكم مسائل جديد از كليّات اسلامي بوده باشند.[6]با توجه به نكات پيش گفته، پاسخ سؤال اين است كه منابع فقه و احكام، از نظر شيعه منحصر به قرآن كريم نيست، بلكه چهار منبع در مجموع براي استخراج و استنباط احكام وجود دارد كه اجمالاً بدان ها اشاره ميشود:
1. قرآن
بدون شك اولين منبع احكام و مقررات اسلام قرآن است، البتّه همچنان كه بيان شد، آيات قرآن منحصر به احكام و مقررات عملي نيست، در قرآن صدها گونه مسئله طرح شده است كه حدود پانصد آية آن مربوط به احكام ميباشد.[7]2. سنّت
سنّت يعني گفتار،كردارو تأييد معصوم (پيامبر اكرم-صلي الله عليه و آله وسلم- و ائمة اطهار ـ عليهم السّلام ـ ).
بديهي است كه اگر در سخنان رسول اكرم -صلي الله عليه و آله وسلم-و يا ائمة اطهار ـ عليهم السّلام ـ يك حكمي بيان شده باشد و يا ثابت شود كه وظيفهاي ديني را عملاً به گونهاي انجام دادهاند و يا محقق شود كه ديگران برخي وظايف ديني را در حضور ايشان به گونهاي انجام ميدادند و مورد تقرير و تأييد و امضاي عملي ايشان قرار گرفته است (يعني با سكوت خود صحه گذاشتهاند) كافي است كه يك فقيه بدان استناد كند.[8]3.اجماع
اجماع يعني اتفاق آراء علماي مسلمين در يك مسأله، از نظر علماي شيعه، اجماع از آن نظر حجت است كه اگر عموم مسلمين در يك مسئله وحدت نظر داشته باشند، دليل بر اين است كه اين نظر را از ناحية شارع اسلام (پيامبر -صلي الله عليه و آله وسلم- و ائمة اطهار ـ عليهم السّلام ـ ) تلقي كردهاند.
4. عقل
حجيت عقل از نظر شيعه به اين معنا است كه اگر در موردي عقل، حكم قطعي داشت و با شرع مقدس سازگار بود ، حجت و معتبر است.
مهمترين منبع استنباط احكام در عصر غيبت براي مراجع عالي قدر، بعد از قرآن كريم سخنان و اخباري است كه از معصومين ـ عليهم السّلام ـ رسيده است و در مجموعههاي روايي با سند متصل به معصومين ـ عليهم السّلام ـ جمعآوري شده است كه اهم آنها عبارتند است از:
1. اصول و فروع كافي، نوشتة محمد بن يعقوب كليني رازي (م 329) كه در موضوعات مختلفي، چون توحيد، ايمان و كفر، طهارت، نماز، زكات، روزه، جهاد، ارث، حدود، قضا و… ميباشد.
2. من لا يحضره الفقيه، نوشته ابوجعفر محمد بن علي، صدوق، كه در چهار جلد داراي 5901 روايت در موضوعات مختلف فقهي است.[9]3. تهذيب الاحكام، نوشتة محمد بن حسن طوسي (م 460 ق) اين كتاب در ده جلد و مشتمل بر 13590 حديث در موضوعات مختلف احكامي، چاپ شده است.
4. الاستبصار: اين هم از تأليفات شيخ طوسي ميباشد، اين كتاب داراي چهار جلد مشتمل بر 5511 روايت فقهي و احكامي ميباشد.[10]از دوران صفويه به بعد، مجموعههايي حديثي تدوين شد كه كار استنباط را براي فقهاء سهل و ساده نموده است، به اين صورت كه تمام روايات مربوط به يك موضوع فقهي در يك جا و در باب و فصل خاص جمعآوري شده است كه فقيه با مراجعه به آنها، جزئيات احكام را استنباط و استخراج ميكند، كه به عنوان مثال و نمونه، در قرآن كريم، دربارة نماز آنچه آمده است دستورات كلي است كه «اقيموا الصلوة» نماز را به پا داريد، امّا كيفيت آن چگونه است و اين كه واجبات آن چيست؟ و… هيچ كدام در قرآن بيان نشده است، بلكه از روايات استفاده ميشود، چنانكه در روايتي ميخوانيم كه حماد بن عيسي به امام صادق ـ عليهالسّلام ـ عرض كرد: كيفيت نماز خواندن را به من ياد بده، امام صادق ـ عليهالسّلام ـ برخاست و طريقه نماز را به او تعليم داد.[11]يكي از مهمترين اين مجموعهها مجموعة كتاب «وسائلالشيعه» است، اين كتاب نوشتة محمد بن حسن حر عاملي (م1104) ميباشد، در اين اثر تنها روايات فقهي در ابواب مختلف جمعآوري شده است، مجموع روايات آن 35868 حديث ميباشد، نتيجه اين شد احكامي كه در قرآن نيامده از طريق روايات و گاهي از طريق عقل و اجماع، توسط مجتهدان جامع الشرايط، استنباط و استخراج ميشوند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. آشنايي با متون حديث و نهجالبلاغه، مهدي مهريزي، ص 19 ـ 140.
2. آشنايي با علوم اسلامي، اصول فقه و فقه، استاد مرتضي مطهري، ص 11 ـ 18.
3. گنجينة معارف قهي قرآن، ترجمه و شرح كنز العرفان، سيد عبدالله اصغري.
4. علم الحديث، كاظم مدير شانهچي، ص 76 ـ 80.
پي نوشت ها:
[1] . سيوري، فاضل مقداد، كنز العرفان، تهران، انتشارات مرتضوي، چاپ پنجم، 1373، ج 1، ص 5.
[2] . فيض كاشاني، تفسير صافي، بيروت، مؤسسة اعلمي، ج 1، ص 42.
[3] . حرّ عاملي، محمد بن حسن، وسائل الشيعه، بيروت، دارالكتب الاسلاميه احياء التراث العربي، چاپ چهارم، 1391، ص 3، مقدمه.
[4] . حرعاملي ، محمد ؛ وسائل الشيعه ،قم ، آل البيت ،1409 ه ق ، ج 27 ، ص 33 ، باب 5 ، حديث 33114 .
[5] . ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر ، پيام قرآن، قم، انتشارات نسل جوان، ج 9، ص 62.
[6] . مطهري، مرتضي، روحانيت، قم، انتشارات دفتر تبليغات، چاپ اوّل، 1365، ص 66.
[7] . مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، نجف، دارالنعمان، 1386، ج 2، ص 51 ـ 52.
[8] . اصول الفقه، پيشين ،، ج 2،، ص 61 ـ 72 .
[9] . اصول الفقه،پيشين، ج 2،، ص 78.
[10] . مهريزي، مهدي، آشنايي با متون حديث و نهجالبلاغه، قم، مركز جهاني علوم اسلامي، چاپ اوّل، 1377، ص 101.
[11] . وسائلالشيعه، پيشين، ج 4، ص 673، باب 1 از ابواب افعال صلاة، روايت 1.