اداره ی سالم به روایت نهج البلاغه(1)
چکیده:
مفهوم اداره سالم واکنشی است به پدیده فساد بوروکراتیک که با ابعاد و آثار گوناگون، حیات سالم اداری را تهدید می کند. ضمن اینکه تأکید می شود که برای مبارزه با فساد، باید انگیزه آن را از میان برد و با رویکردی جامع به مبارزه با آن پرداخت.
در الگوی جامع سلامت اداری از دیدگاه نهج البلاغه بر ضرورت شایسته سالاری، حساب پس دهی، حفظ بیت المال، تعالی منابع انسانی، حاکمیت قانون و رعایت پیمان ها، حفظ ارتباط با عامه مردم و انتقاد پذیری و خویشتن سازی تأکید می شود و به ویژه، صراحت لهجه و شفافیت مورد تأکید قرار می گیرد.
کلید واژه:
سلامت اداری، شایسته سالاری، حساب پس دهی، قانون گرایی، انتقاد پذیری، شفافیت
مقدمه
اداره سالم، اصطلاحی است که بر الگوی مطلوب اداره سازمان های اجتماعی دلالت دارد. اداره سالم به تحقق جامعه سالم و رو به پیشرفت کمک می کند و اداره فاسد به سرعت جامعه را به فساد می کشاند. هدف از کاربست و
توسعه مفهوم سلامت اداری، واکنشی است به پدیده فساد بوروکراتیک (2) در سازمان های اجتماعی! فساد اداری از واژه فساد به معنی تمایل به تخریب (3) و سوءاستفاده (4) اخذ شده است. بنابراین، فساد سیاسی به معنی سوءاستفاده از قدرت، اداره یا منابع عمومی توسط صاحب منصبان حکومتی، به نفع مقاصد شخصی است. این سوءاستفاده ممکن است با درخواست به زور یا با پرداخت رشوه انجام پذیرد! این معنی، همچنین دال بر مواردی چون تلاش برای بقای بر مسند قدرت، از طریق خرید آرا یا وضع قوانین است. اصطلاح فساد سیستمی (5) بر انهدام کامل یک سیستم سیاسی یا اقتصادی دلالت داشته، منظور از فساد اداری نیز سوءاستفاده از قدرت اداره یا منابع، توسط کارکنان یک سازمان است؛ فسادی که همانند فساد سیاسی یا از طریق اعمال زور یا از طریق اخذ یا پرداخت رشوه انجام می پذیرد (2011, Wikipedia). فساد بر مفاهیمی چون تباهی، کاهش ارزش درستکاری و فضیلت و اصول اخلاقی، و ارتکاب به نادرستی با ابزارهای غیر قانونی و عدول از خلوص یا صحت است (2011,Merriam – Webster).
سازمان جهانی حسابرسی (6)، مستمراً گزارش هایی را از میزان فساد و دموکراسی در جهان ارائه می دهد (2011,Worldaudit.org). هر چند این گزارش ها کاملاًً دقیق نیستند و حتی در بسیاری از موارد، تحت تأثیر جریان های سیاسی، مبالغه ها و گزارش های غیر واقعی، یا عدم دسترسی به اطلاعات قرار دارند، ولی به مثابه یکی از مهم ترین منابع در دسترس، مورد مراجعه قرار می گیرند.
این نکته بسیار تأمل برانگیز است که میان فساد اداری و شفافیت در اداره، رابطه ای معکوس وجود دارد؛ به طوری که با افزایش سطح شفافیت در
رفتارهای اداری و حکمرانی، فساد کاهش یافته، روند سلامت اداری تقویت می شود و می تواند ذهن را به راه های اثربخش مبارزه با فساد هدایت نماید!
در این امتداد از توماس جفرسون چنین نقل قول شده است:
هرگاه کاری را انجام می دهی که جز خودت بر آن آگاه نیستی، از خود بپرس که اگر همه دنیا شاهد رفتارم باشند، چطور باید آن را انجام دهم! پس بر همان اساس عمل کن (Mosher & Other, 1974, 363).
تاکنون مطالعات زیادی درباره راه های توسعه سلامت اداری و کاهش فساد انجام شده اند (Kolstad & Wiig, 2008, 521). صرف نظر از تأثیر کاهنده فساد اداری بر اثربخشی و کارآیی و بهره وری (Salinas-Jimenez & Salinas-Jimanez,2007,903)، بسیار تأمل برانگیز است که فساد اداری انگیزه پیشرفت را تحت تأثیر قرار می دهد و تمایل به تلاش و فعالیت سازنده را کاهش می دهد؛ زیرا هنگامی که اعضای جامعه امیدی به موفقیت در رقابت سالم نداشته باشند، یا تمایل آنها به پیشرفت کاهش خواهد یافت یا تمایلشان به رقابت سالم از میان می رود.
انگیزه ی ارتکاب به فساد
انگیزه ارتکاب به فساد اداری باید در قلمرو علوم اخلاق، جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی تحلیل شود! زیرا فساد پدیده ای وسیع و گسترده است که معلول مجموعه ای از شرایط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در هر کشور است و نمی توان آن را به یک حیطه و حوزه خاص محدود کرد (الوانی و دیگران، 1389، 20).
به هر حال، پیشگیری از شیوع فساد اداری، ساده تر از رسیدگی به آن است. این پیشگیری باید معطوف به شناسایی و ریشه یابی فساد در خارج از محیط سازمان باشد (رسولی و شهائی، 1388، 19 و 20).
برای پیشگیری باید بررسی کرد که هر فرد چرا و در چه مواقعی در برابر فساد
اداری تسلیم می شود و چه عواملی می تواند تمایل یا انگیزه وی را برای ارتکاب به فساد اداری، مهار نماید. البته تفاوت مهمی میان جرم و فساد وجود دارد: هرگاه ارتکاب جرم، فراگیر یا همه گیر گردد یا عادی تلقی شود یا به طریق زندگی (7) غالب اعضای جامعه تبدیل شود، فساد رخ داده است (Scott & Davis,2007, 195).
مبارزه با فساد
رفتارهای اجتماعی و جو اجتماعی حاصل از آن، چه در جهت مساعد و چه در جهت نامساعد بر اعتقادات فرد تأثیر می گذارند. این تأثیرات اجتماعی به طور غیرمستقیم، ابتدا اخلاق و ملکات اخلاقی فرد را منفی می کنند و سپس خُلق ایجاد شده با اندیشه های متعالی ناسازگار می شود و فرد را دچار تناقض رفتاری، اخلاقی و اعتقادی می کند؛ اما این تناقض یک امر موقتی است و در درازمدت اندیشه های فرد تغییر می کنند و با واقعیت های رفتاری فرد همسو می شوند (برزگر، 1389، 65). مسائل اجتماعی و سیاسی، به وضوح مسائل فنی حل نمی شوند؛ سبک یا قانون مردمی دیگری مورد نیاز است تا هرگونه جامعه نوین را اداره کند؛ ساختارها، دستگاهها، قوانین، خط مشیهای اجتماعی و نظایر آن، به طور مطلق توسط قوانین طبیعی دیکته نمی شوند؛ بلکه از طریق خلاقیت بشری طراحی می شوند تا نیازهای انسانی را دریابند (Zalman, 1980, 283). در صورتی که سازوکار نقد اجتماعی و سیستم مراقبه و موازنه (8) فعال و اثربخش باشد، فساد بر جامعه مستولی نخواهد شد! زیرا هنگامی که امکان نقد عملکرد مسئولان و کارگزاران وجود داشته باشد، کسی نمی تواند مردم را تحت سلطه خود قرار دهد و خواسته های خود را به آنها تحمیل نماید یا مرتکب جرم و فساد شود و حاشیه امن داشته باشد.
با این مقدمه، ملاحظه می شود که مستولی شدن فساد بر ارکان اداری
جامعه فقط هنگامی میسر است که فراگردهای امر به معروف و نهی از منکر، به مثابه حلقه های اثربخش بازخور اجتماعی، متوقف شوند یا منحرف گردند! کارکرد امر به معروف و نهی از منکر به سه صورت منحرف می شود:
اول، حالتی که حکومت می تواند مردم را به امور معروف امر نموده، از امور منکر منع نماید، ولی مردم نمی توانند چنین کنند! دوم، حالتی که مردم از بلوغ یا آگاهی کافی برای نظارت بر دستگاه های اداری جامعه، برخوردار نباشند. سوم، حالتی که مصادیق امر به معروف و نهی از منکر را صرفاً به اموری چون نهی از روزه خواری یا سایر امور فردی، موقوف دانسته، گستره عمل و دلالت این گزاره مهم دینداری را به دخالت و تجسس در امور فردی دیگران محدود نمایند؛ در حالی که واضح است که دستور به امر به معروف و نهی از منکر، هرگز جواز تجسس در امور فردی را صادر نکرده است.
مختصات اداره ی سالم در نهج البلاغه
روایت اداره سالم در اسلام، روایتی پایدار از یک سیستم اجتماعی مطلوب است؛ سیستمی که بتوان آن را الگو قرار داد و نقایص وضع موجود را با در نظر گرفتن شأن اسوه آن، به تدریج برطرف ساخت.
الف) اداره ی سالم شایسته سالار است
در یک نظام شایسته سالار، تخصیص دقیق و متعادل منابع، به درجه شایستگی متکی است (Gradstein, 2005, 802)؛ برای مثال، منصب های عمومی باید به گونه ای شایسته سالار بر حسب توانمندی ها و صلاحیت های افراد توزیع شوند.
اگر سلسله مراتب اجتماعی بر پایه شایستگی ها بنا نهاده شود، چنین استنباط منطقی (9) می شود که آنهایی که وضعیت بالاتری دارند، باید مستعدتر (10)
ارزشمندتر(11)، سخت کوش تر(12)، و شایسته تر(13) از کسانی که وضعیت پایین تری دارند (rojam & yoCcM, 7002, 143). این شایسته سالاری، لازمه اجتناب ناپذیر اداره سالم است!
در سراسر نهج البلاغه، عبارت ها و دلالت های بسیار، از ضرورت شایسته سالاری حکایت دارند و البته شایستگی را در دو فراز رصد می کنند:
شایستگی اخلاقی – خودسازی و مهار نفس، مقدمه شایستگی اخلاقی برای حکمرانی سالم است. بدون مهار نفس، کارگزار اداره همواره در معرض سقوط و انحطاط در سراشیبی سوءاستفاده از قدرت قرار دارد!
نهج البلاغه نامه 53:
پس هوای نفس را در اختیار گیر و از دادن چیزی به نفس خویش که برای تو روا نیست بخل بورز که بخل ورزیدن به نفس، داد ستاندن از نفس است در چیزی که دوست داری و چیزی که نمی پسندی… نباید بگویی: من فرمان یافته ام و فرمان دهنده ام و باید از من فرمان ببرند؛ زیرا چنین گفته ای تیره و تباه گرداندن دل است و ناتوان و فرسوده ساختن دین و نزدیک شدن به پیشامدهای دگرگون کننده نعمت! و هنگامی که از قدرتی که داری، احساس بزرگی یا خودخواهی کردی، پس به شکوه و بزرگی پادشاهی خدا بر فراز خودت و توانمندی او درباره خودت که خود توانی بر انجام آن نداری بنگر! زیرا آن گونه نگریستن، به سرعت خود برتربینی تو را فرو می نشاند و تو
را از تندی باز می دارد و خردت را که [با آن خود بزرگ بینی] از تو دور شده بود، به سوی تو باز می گرداند… و هیچ چیز چون ستمکاری، موجب دگرگون شدن نعمت خدا و تسریع کیفرش نمی شود؛ زیرا خدا بر دعای ستم رسیدگان شنواست و ناظر [در کمین] ستمگران است (ر.ک. ترجمه جعفری، 6-445).
جان کلام این که شایستگان، از خود بزرگ بینی و استکبار و گردنکشی پرهیز کرده، در برابر همگان به انصاف رفتار می کنند، و به برابری خو کرده، از ستمکاری گریزانند. این شایستگان هرگز خود را از دیگران برتر نمی دانند و با تواضع و مهربانی با عامه مردم رفتار می کنند! ولی در همین حال، افرادی قاطع و صریح اللهجه و درست کردارند و در احقاق حق و امحای باطل، پایمردی دارند.
شایستگی فنی – شایستگی فنی، بر کاردانی و دانش انجام کار دلالت دارد. کارگزار صالح، کسی است که بر وظایف خود واقف بوده، بتواند با درایت یا با اتکا به تجربه پیشین یا با اتخاذ مشاوران صالح، به انجام امور بپردازد. او باید با جنبه های گوناگون کار خود آشنا باشد و بتواند همه این امور را به درستی و نیکویی به سامان آورد.
نهج البلاغه، نامه 53:
[و خداست] که از تو خواسته است که کار آن مردم را با کفایت سرپرستی کنی و تو را به وسیله ایشان به آزمایش دچار کرده است؛ [پس با ستم کردن بر مردم] خود را برای جنگ با خدا برپای مدار؛ زیرا نه توان برآمدن در برابر کیفر او را داری و نه از گذشت و مهربانی اش بی نیازی.
و رسیدگی به کارهای خرد و به ظاهر ناچیزشان را به بهانه
رسیدگی به کارهای کلان ایشان، به خود وامگذار؛ زیرا اندکی از [دقت و] ریزبینی تو جایگاهی دارد که از آن بهره مند می شوند و کلان نگری نیز جایگاهی که از آن بی نیاز نیستند.
آنگاه برای داوری در میان مردم، کسی را که به نظر خودت از همه شهروندان برتر است برگزین؛ از آن کسانی که کارها او را به تنگنا نمی اندازند و دادخواهان دشمن با یکدیگر، او را به ستیزه خویی دچار نکنند و در لغزش [اشتباه خود] مدتی دراز درنگ نکند و چون حق را شناخت، از بازگشت به سوی آن بازنماند و درونش به چشمداشتی سرنکشد و [برای رسیدن به حق] به جای دریافت دورترین حد آن، به نزدیک ترین مقدار بسنده نکند؛ [کسی که] از همگان در شبهه ها آگاه تر و به دلیل های روشن دست زننده تر [باشد] و از آمد و شد و بازگشت دادخواه کمتر به ستوه آید و بر روشن شدن کارها از همگان پایدارتر و به هنگام روشن گردانیدن حکم، از همه برنده تر باشد؛ از آن کسان که چرب زبانی و ستایش، او را به خودپسندی نکشاند و برانگیختن [تشویق و ترغیب دیگران]، او را به سویی [از طرفین دعوا] متمایل نسازد و چنین کسانی اندک هستند (ترجمه جعفری، 452). (ر.ک. ترجمه جعفری، 2-451 و 445).
ملاحظه می شود که در کلام امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام)، شایستگی اخلاقی با شایستگی فنی چنان درهم آمیخته است که گویا جداسازی آن دو، روا و امکان پذیر نیست!
پی نوشت ها :
1. دانشیار دانشگاه تهران pourezzat@ut.ac.ir
2. Bureaucratic corruption
3. Destroy
4. Abuse
5. Systemic corruption
6. Word Audit Organization
7. Way of life
8. Check & balance system
9. Logical inference
10. Talented
11. Valuable
12. Hardworking
13. Meritorious
منبع: نشریه النهج، شماره 31.