خانه » همه » مذهبی » ادله عقلی قائلان به عدم امکان و عدم جواز تفسیر و نقد آن (بخش اول)

ادله عقلی قائلان به عدم امکان و عدم جواز تفسیر و نقد آن (بخش اول)

ادله عقلی قائلان به عدم امکان و عدم جواز تفسیر و نقد آن (بخش اول)

مشکل بودن معانی قرآن مانع تفسیر قرآن نیست چون انسان به اندازه درک و فهم خود قرآن را در سایه آیات و روایات تفسیر می کند(البته فهم کامل و مطلق قرآن در اختیار راسخین در علم است) همچنین تفسیر قرآن تحریف در قرآن نیست چون تفسیر، کشف القناع است.

57850975 compressed - ادله عقلی قائلان به عدم امکان و عدم جواز تفسیر و نقد آن (بخش اول)

مقدمه

مقصود از این عنوان آن است که آیا فهم و تفسیر قرآن کریم ویژه پیامبر اسلام (ص) و امامان معصوم (ع) است «عدم امکان تفسیر» یا آنکه دیگران نیز به فراخور توانایی های خویش و با شرایط معینی توان فهم و تفسیر آیات را دارند «امکان تفسیر» و در صورت امکان، آیا اقدام به تفسیر آیات از نظر شرعی جایز است «جواز تفسیر» یا آن که جایز نیست و ممنوع است «عدم جواز تفسیر» (1)

ظاهر آن است که تفسیر یک امر ممکن است و مراتب عمومی آن مختص به معصومین نیست چنانکه اخباری ها ادعا می کنند، در خصوص امکان تفسیر دو دیدگاه عمده وجود دارد: گروهی معتقد به امکان تفسیر برای عموم مفسران هستند و چنین نظری صحیح است. در مقابل گروهی دیگر معتقداند که تفسیر و فهم قرآن، فقط برای معصومین امکان پذیر است و برای غیر معصوم تفسیر قرآن اصلا ممکن نیست. و در صورت امکان هم دو دیدگاه وجود دارد: بعضی ها می گویند که برای غیر معصوم این تفسیر جایز است و گروهی دیگر قائل است که تفسیر قرآن برای غیر معصوم جواز شرعی ندارد. هر کدام برای ادعای شان دلیل های اقامه کرده اند که ما اینجا ادله قائلان به عدم امکان تفسیر و عدم جواز را بیان و نقد و بررسی می کنیم.
 

ادله عقلی به عدم امکان و جواز تفسیر قرآن

مخالفان امکان و جواز تفسیر، شبهات و ادله متعددی بر مدعای شان ارائه کرده اند که ما اهم ترین آنها را نقد و بررسی می کنیم.
 

1. مشکل بودن معانی و قرآن و محدویت علمی بشر

مخالفان امکان و جواز تفسیر، می گویند که قرآن کریم دارای مضامین عالی و معانی مشکل و شامخ است و افکار ما غیر از مراجعه به راسخین در علم نمی تواند آنها را درک کند پس تفسیر قرآن برای غیر معصوم امکان ندارد

و از طرفی دیگر علم بشر محدود است و این علم محدود توان درک معارف بلند قرآن را ندارد لذا تفسیر قرآن ممکن نیست. (2) چنان که در روایات آمده است: لیس شیئ أبعد من قلوب الرجال من تفسیر القرآن. (3)

نقد و بررسی

قبول داریم که قرآن کریم معارف بلند و پیچیده دارد اما این مانع نمی شود که قرآن قابل فهم نباشد چون قرآن همچنان که بعضی از مطالب غامض دارد مطالب ظاهری هم دارد هر کس که از قواعد و ادبیات آشنا باشد می تواند آنها را درک کند و بفهمد البته فهم کامل و مطلق قرآن در اختیار راسخین در علم است اما این که هیچگونه استفاده ای از قرآن کریم بدون روایات ممکن نباشد این تحکم است و ادعای بیش نیست.

در مقام اثبات هم می بینیم که تفاسیر متعددی بر قرآن کریم نوشته شده است که شاهدی روشن و واضح بر ممکن بودن تفسیر قرآن است.

محدودیت علمی بشر هم مانع از فهم و جواز تفسیر نمی تواند باشد چون انسان به اندازه درک و فهم خود قرآن را در سایه آیات و روایات تفسیر می کند اتفاقا انسان از تفسیر کردن درک و فهم خود را بالا می برد و جایی می رسد که ابن عباس و ابن مسعود و امثال اینها که معصوم نبودند در سایه فهم قرآن به جایی رسیدند که گفته اند: آیه ای از قرآن وجود ندارد که ما ندانیم کجا نازل شده؟ و درباره چه کسی نازل شده و تفسیرش را ندانیم. (4)
 

2. دور از دسترس عقل بودن قرآن

مستند دیگر ی که برای تفسیر ناپذیر بودن قرآن برای غیر معصومین ذکر می کنند، روایاتی است که مفاد ظاهری آنها این است که قرآن و تفسیر آن بیش از هر چیز دیگر از دسترس عقل دور است. مثلا این روایت که از امام صادق (ع) است که امام فرمود: «یا جابر! ان للقرآن بطنا و للبطن ظهرا و لیس شیء أبعد من عقول الرجال منه انّ الایة لینزل اولها فی شیء و اوسطها فی شیء و آخرها فی شیء و هو کلام متصرف علی وجوه.» (5) ای جابر! همانا برای قرآن، بطنی و برای آن بطن ظاهری است و از عقل مردم چیزی دورتر از آن (قرآن) نیست؛ زیرا آغاز یک آیه درباره چیزی نازل می‌شود، بخش میانی آن درباره چیزی و پایان آن درباره چیز دیگری است و حال آن که کلامی چند وجهی است.
 

نقد و بررسی

در این روایت مزبور و این گونه روایات، هیچ قرینه و شاهدی وجود ندارد که مقصود از آنها غیر قابل فهم بودن ظاهر همه آیات قرآن، برای غیر معصومین باشد، بلکه صدر و ذیل این روایات و قراین خارجی نشان می‌دهد که مقصود، دستیابی به فهم کل معارف قرآن، اعم از معانی ظاهری و باطنی آیات است که مورد سئوال یا نظر راوی و امام بوده است. و یا آن که روایات ناظر به فهم بخش خاصی از معارف قرآن، یعنی فهم معانی باطنی آن است. (6)
 

3. علم به وقوع تحریف در قرآن

می گویند که اگر قرآن را غیر از معصوم تفسیر کند مستلزم تحریف در قرآن خواهد بود چون با این کار احتمال تحریف در قرآن وجود دارد، به عبارت دیگر احتمال وقوع تحریف در قرآن مانع از تفسیر آن است.
 

نقد و بررسی

قطعا تفسیر قرآن مستلزم تحریف در قرآن نیست بلکه بیان معارف قرآن و کشف القناع (پرده برداری) است و هیچ وقت پرده برداری از یک لفظ، تحریف محسوب نمی شود، مضافا این که روایاتی که ما را حکم به تدبر در قرآن و رجوع به آن و در نتیجه حکم به عمل به آن می کنند شاهد بر عدم وقوع تحریف در قرآن هستند چون واضح است که عمل بدون مفهوم بودن قرآن ممکن نیست. (7)

علاوه بر آن، اگر تفسیر موجب تحریف شود دیگر نزول قرآن عبث است زیرا اگر قرآن صرف تلاوت شود و هیچگونه تفسیر از آیات آن نشود هدف نزول که هدایت مردم است از بین می رود چون بدون بیان آیات (تفسیر) هدایت و عمل به قرآن ممکن نیست.
 

پی نوشت ھا:

(1) بابایی، علی اکبر، روش شناسی تفسیر قرآن، ص41-42.
(2) خویی، ابوالقاسم، البیان ، ص 287.
(3) مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج89، ص100.
(4) معرفت، محمد هادی، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج1، ص169۔
(5) حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 18، ص 150، حدیث 74۔
(6) بابایی، علی اکبر، همان، ص46-50.
(7) خویی، ابوالقاسم، همان، ص291، دزفولی، علی کمالی، قانون تفسیر، ص73.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد