خانه » همه » مذهبی » ارتباط غیر کلامی در تبلیغ

ارتباط غیر کلامی در تبلیغ

ارتباط غیر کلامی در تبلیغ

انسان‌ها دائما با دیدن یکدیگر؛ نوع رفتار یکدیگر را توضیح و تبیین می‌نمایند و دائما در حال قضاوت درباره رفتار های هم هستند. این قضاوت‌ها به وسیله ابزارهایی به وجود می‌آید. در علم روانشناسی این قضاوت‌ها را «ادراک اجتماعی» (1) می‌گویند. ادراک اجتماعی وسایلی دارد که یک مبلغ می‌تواند از آن بهره جسته و فرایند تبلیغ را موثر و فعال نماید. روش تحقیق در این مقاله کتابخانه ای می‌باشد.

bee3bb0e 1299 4d92 b456 e87e04897f0f - ارتباط غیر کلامی در تبلیغ

0026697 - ارتباط غیر کلامی در تبلیغ
ارتباط غیر کلامی در تبلیغ

 

نويسنده: علی اکبر پاسالاری شیرازی
منبع اختصاصی:راسخون

 

00266971 - ارتباط غیر کلامی در تبلیغ

چکیده:
 

انسان‌ها دائما با دیدن یکدیگر؛ نوع رفتار یکدیگر را توضیح و تبیین می‌نمایند و دائما در حال قضاوت درباره رفتار های هم هستند. این قضاوت‌ها به وسیله ابزارهایی به وجود می‌آید. در علم روانشناسی این قضاوت‌ها را «ادراک اجتماعی» (1) می‌گویند. ادراک اجتماعی وسایلی دارد که یک مبلغ می‌تواند از آن بهره جسته و فرایند تبلیغ را موثر و فعال نماید. روش تحقیق در این مقاله کتابخانه ای می‌باشد.
کلید واژه : تبلیغ، علائم غیر کلامی، حالات چهره، مبلغ، تبلیغ

مقدمه :
 

در این مختصر راهای ارتباط بر قرار کردن یک مبلغ در فرایند تبلیغ که نه به عنوان یک شغل بلکه به عنوان یک وظیفه قلمداد می‌شود به طور اجمال برسی می‌شود. در این تحقیق راه های ارتباط غیر کلامی را گفته و پیرامون آن‌ها توضیحی به طور مختصر بیان می‌شود. البته این مساله دارای پیشینه عمیقی است که از دیر باز چه در غرب و چه در شرق دانشمندانی چون ایزارد (2) – کاسپیو (3)، زیمباردو (4)، السوورث (5) و ابوریحان بیرونی، شیخ طوسی و …پیرامون این مسئله در روانشناسی اجتماعی (6) بحث نموده‌اند. اما در منابع اسلامی ما نیز به وضوح از این علائم سخن به میان آمده است. در باب ضرورت این مساله همین بس که وقتی مبلغی وارد منطقه ای می‌شود که هیچ پیشینه ای از این منطقه نداشته، به این معنا که نه از مردمان آن دیار شناختی دارد و نه از فرهنگ‌ها و رسومات ایشان و نه از تعاملات و اصطلاحات و اختلافات؛ نه از آنچه ایشان از آن راضی بوده و آنچه ایشان از منزجر و ناراضی هستند، مسائل سیاسی و اختلافات قومی و هزاران مسائل دیگر که در یک رویکرد اجتماعی می‌تواند تأثیر و تأثرات رفتار را خدشه دار بنماید. هدف ما در این مقاله این است که از علائمی بحث شود که برای فهم این علائم (همان طور که از نام آن پیدا است) نیازی به صحبت کردن نیست و علاوه بر آن مقداری پیرامون این مسائل توضیح بدهیم. حالات چهره در فرایند تبلیغ به چه اندازه موثر است؟ مبلغ از حالات چهره می‌تواند احساسات طرف مقابل را درک بنماید؟ آیا اگر کسی خیره و بدون پلک زدن به فرد مبلغ نگریست نشان از دشمنی است و یا سؤالاتی در ذهن اوست و یا … چقدر باید نگریست؟ مقدار نگریستن در بر قراری نوع رابطه چقدر موثر است؟ به چه نحو باید نگریست؟ میزان قوت صدا سرعت ادای کلمات، آرامی لحن، لین بودن و نرم ادا کردن حروف و کلامات می‌تواند در یک رفتار تأثیر بگذارد؟ حالات سر و بدن و دست و صورت که به زبان بدن شهرت داشته آیا موجبات فهم معالیل را برای مخاطب می‌تواند به ارمغان بیاورد؟ و سؤالاتی از قبیل که می‌تواند مبلغ را در فرایند تبلیغ کمک بنماید؛ لذا فهم رفتارهایی موجود در یک شخص به عنوان اینکه این رفتارها جزئی از شخصیت او محسوب می‌شود؛ فرایند نگرش یک مبلغ را در طول دوره تبلیغ خود دست‌خوش تغییر قرار می‌دهد. اگر نگوییم که یاد گیری فهم این رفتارها واجب است، حداقل می‌توان به این مطلب اذعان داشت که فهم این نوع از رفتار تأثیر شگرفی بر تبلیغ می‌تواند داشته باشد.

متن اصلی
 

در روانشناسی اجتماعی راه‌هایی برای بر قراری ارتباط با دیگران آمده است که این راه‌ها نشان از اجتماعی بودن انسان بدست می‌دهد. بنابر گفته دانشمندان اجتماعی این موجود بالطبع اجتماعی است (7)؛ لذا در معادلات اجتماعی مانند زندگی، رفت و آ مدهای روزانه در محل کار و اجتماع ناگزیر از خود، رفتارهایی بروز می‌دهد که گاهی از اوقات قابل تفسیر است و گاهی از اوقات تفسیری نداشته و مخاطب خود را به قضاوت بر می‌انگیزاند. کِلی (8) یکی از روانشناسان غرب می‌گوید: «فرآیند پیچیده ای که در آن به مشاهده دیگران می‌پردازیم و سپس می‌کوشیم از طریق این اطلاعات اساسی علل رفتار آن‌ها را استنباط کنیم. (9) »راه های ارتباط غیر کلامی (10) غالباً از پنج طریق ابراز می‌شوند: 1 حالات چهره، 2 تماس چشمی، 3 تن صدا،4 حرکات بدنی،5 تماس بدنی. اما درباره راه های اساسی ارتباط غیر کلامی می‌توان ابتدا به یکی از مهم‌ترین آن‌ها یعنی حالات چهره اشاره نمود. علائم غیر کلامی غالباً اطلاعت ارزشمندی درباره احساسات دیگران در اختیار ما می‌گذارد و نقش مهمی در بسیاری از اشکالِ تعامل اجتماعی از قبیل جذابیت میان فردی، نفوذ اجتماعی (که به نوعی تبلیغ نیز می‌تواند از مصادیق این دو عنوان باشد) ایفا کند. (11) حالات چهره پر واضح‌ترین مقوله ای است که در یک ارتباط می‌توان از آن بهره جست. مثلاً حالات چهره انسان مظطرب با تپش قلب همراه است و اما انسان آرام چهره ای بشاش همراه با ضربان قلب پایین دارد. حالات چهره هم در مبلغ و هم در مخاطب می‌تواند تأثیر گذار باشد چرا که گفتیم انسان بالطبع اجتماعی است. هنگامی که مبلغی مطلبی را بیان می‌کند اگر با در هم کشیدن صورت خود این مطلب را ادا کند اولین تفسیر و برداشت مخاطب این است که مطلب خیلی مهمی است که او را به این حرکت واداشته است.

هنگامی که مخاطب همیشه لبخند بر لب داشته باشد او را فردی مهربان قلمداد می‌کنند. یا اگر هنگام نهی از منکر مبلغ بخندد و با چهره ای بشاش و مهربانانه نهی از منکر کند مخاطب او نمی‌فهمد که اشتباه کرده است؛ لذا در روایات آمده است- در وهله اول برای نهی از منکر که خود یک تبلیغ بشمار می‌آید- که با دیدن منکر اگر قدرت بر بازداری از منکر را ندارید چهره خود را در هم کشیده و یا اصلاً هر کاری که نشان از عدم رضایت فرد بیننده است را انجام بدهید. این بدان علت است که حالات چهره به راحتی قابل تفسیر بوده و خاطی سریعاً به اشتباه خود آگاه می‌شود.
 

در منابع اسلامی پیرامون حالات چهره مطالبی بیان شده است که به ذکر دو مورد از آن می‌پردازیم.

حالات چهره
 

الف کیفیت حالات چهره و دردها و رنج‌های درون:
 

للفقراِ الَّذینَ أُحْصِرُوا فی سَبیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسیماهُمْ لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلیمٌ (2-273) این صدقات از آن بینوایانی است که خود را در طاعت حق محصور کرده‌اند و در طلب قوت ناتوانند و آن چنان در پرده عفافند که هر که حال ایشان نداند پندارد که از توانگرانند. آنان را از سیمایشان می‌شناسی که به اصرار از کسی چیزی نخواهند؛ و هر مالی که انفاق می‌کنید خدا به آن آگاه است. (12) دو مطلب برداشتی از این آیه اینکه : اولا ایشان حفظ ظاهر می‌کنند و دوم اینکه با دقت در چهره ایشان می‌توان خبر از سر درونشان یافت (13). فقیران عفیف، پاکدامن و آبرودار، مورد ستایش خداوند هستند. «یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاء» و فقرای گمنام و محترم، در اولویّت هستند. «تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ».(14)

ب احساس خشم و اندوه در چهره:
 

هنگامی که در جاهلیت به شخصی خبر می‌دادند؛ خدای متعال دختری به تو داده است طبق نص قرآن اندوه و غم تمام فضای چهره ایشان را اشغال می‌نمود به طوری که قرآن می‌فرماید: وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظیمٌ (16-58) و چون به یکیشان مژده دختر دهند، سیه‌روی شود و خشمگین گردد. (15) نکته: «ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظِیمٌ» فرو خوردن خشم و غضبی که همراه آن سیاه شدن و بر افروخته شدن چهره باشد، چه ارزشی دارد (16)؟

2 تماس چشمی:
 

در این قسمت، بحث خود را با مثالی شروع می‌نمایم. شاید برای غالب مردم اتفاق افتاده باشد که هنگام برخورد با یک افسر پلیس که بر سر چهار راه ایستاده و می‌خواهد پیرامون خطا و خلافی تذکری به ما بدهد. اگر این پلیس حرفی نزده و فقط به ما نگاه کند چه برداشتی از این نگاه می‌توانیم داشته باشیم؟ حال فرض کنید این پلیس با یک عینک تیره شروع به گفتگو با ما می‌نماید. در مواجهه با این حرکت چه تفسیری می‌توانیم داشته باشیم؟ آیا این وضعیت را یک وضعیت بد برای خود توصیف نمی‌کنیم؟ آیا به خود نمی‌گوییم که ای کاش اقلاً عینک خود را بر می‌داشت تا راحت‌تر با او صحبت کنیم؟ دلیل این سؤالات این است که با توجه به علائم غیر کلامی، تماس چشمی و حالات چشم گویای مطالبی هستند که شاید بتوان گفت که راحتر از سایر علائم قابل تفسیر باشد. در همین مثال به این علت که نمی‌توانیم چشمان او را ببینیم از واکنش‌های او اطلاعاتی نداریم؛ لذا در ادبیات و شعر نیز چشم به عنوان یک عامل مهم برای دریافت اطلاعات می‌باشد. بزرگ‌ترین و دقیق‌ترین و حساس‌ترین دریچه ورودی اطلاعات چشم می‌باشد. بابا طاهر شاعر عرفانی ادبیات پارسی می‌گوید:
زدست دیده و دل هر دو فریاد
که هرچه دیده بیند دل کند و یاد
بسازم خنجری نیشش زفولاد
زنـــم بر دیـــده تا دل گردد آزاد
اما دانشمندان در باب انواع نگاه و مشخصات نگاه مطالبی را گفته‌اند که ذکر این مطالب قبل از بیان تماس چشمی در متون دینی خالی از لطف نمی‌باشد: کلینک (17) : نگاه معمولی و مداوم را نشانه محبت و دوستی تفسیر می‌کنیم. در فرایند تبلیغ (18) که امروزه به عنوان یک تخصص در سطح دنیا مطرح می‌باشد، هر گروه تبلیغی تمام تلاش خود را می‌کند تا بتواند بیشترین جذب را داشته باشد. بنا و مبنای دین و مذهب حقه تشیع بر امر تبلیغ قرار دارد؛ لذا مبلغ در تعامل با اقشار مختلف مردم به هنگام مشاوره و گفتگو و یا به هنگام بیان مسائل، اگر بیان این مطالب را با نگاهی مداوم همراه بنماید می‌تواند با این فرایند القا محبت و دوستی نموده و از همین طریق احکام، عقاید و اخلاق را به عموم مردم برساند. در فرایند تبلیغ با توجه به گفته های مبلغین؛ مبلغینی موفق‌تر هستند که به این علائم و نشانه بیشتر اهتمام داشته و در فرایند تبلیغ از این نشانه‌ها بیشتر استفاده نمایند. در مقابل زیمباردو (19) این گونه می‌گوید: اگر فردی از تماس چشمی با ما اجتناب کند، ممکن است نتیجه بگیریم که ما را دوست ندارد یا صرفاً فردی خجالتی است. خیره شدن غالباً به چشم یا خصومت تفسیر می‌شود و افراد بسیاری می‌کوشند خود را کم‌تر در معرض این علامت غیر کلامی قرار دهند. (20) (السوورث/ کارل اسمیت) بنابراین ممکن است سریعاً به تعامل اجتماعی با کسی که به ما خیره شده است پایان دهیم و حتی صحنه را ترک کنیم. (21) (گرین بام/ رزنفیلد) اما در منابع دینی اعم از روایت و قرآن پیرامون چشم و تماس چشمی مطالبی وجود دارد که تمام گفته های فوق تایید آن مطالب می‌باشد. در کتاب نور آمده است با پیشگیری از نگاه می‌توان از مفاسد و بیماری‌های بعدی جلوگیری نمود چرا که پیشگیری بهترین درمان است. مثلاً در قرآن پیرامون نگاه خیره و امیال شهوانی این گونه آمده است: قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ به ما یَصْنَعُونَ *وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِن (نور-31-30) به مردان مؤمن بگو که چشمان خویش فرو گیرند و شرمگاه خود نگه دارند. این برایشان پاکیزه‌تر است. زیرا خدا به کارهایی که می‌کنند آگاه است؛ و به زنان مؤمن بگو که چشمان خویش فرو گیرند.

نکته‌ها:
 

در شأن نزول این آیه می‌خوانیم: جوانی در بین راه، زنی را دید و به او چشم دوخت و دنبال او راه افتاد. طوری غرق نگاه بود که صورتش به دیوار برخورد کرد و مجروح شد، نزد پیامبر (صلوات اللَّه علیه) آمد و ماجرای خود را نقل کرد. این آیه نازل شد. (22)

روایاتی درباره‌ی نگاه:
 

حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «لکم اول نظرة الی المرأة فلا تتبعوها بنظرة اخری و احذروا الفتنة» نگاه اوّل مانعی ندارد ولی ادامه‌ی نگاه اشکال دارد، زیرا سبب فتنه می‌شود. (23) در حدیثی می‌خوانیم: تمام چشم‌ها در قیامت گریان است مگر سه چشم: چشمی که از ترس خدا بگرید و چشمی که از گناه بسته شود و چشمی که در راه خدا بیدار بماند. (24) در «صحیح بخاری» می‌خوانیم که پیامبر اکرم (صلوات اللَّه علیه) فرمودند: جلو راه مردم ننشینید. مردم گفتند: ما ناچاریم از نشستن. فرمود: پس حقّ آن را ادا کنید. پرسیدند حقّ آن چیست؟ فرمود: «غض البصر و کف الاذی و رد السلام و الامر بالمعروف و النهی عن المنکر» ترک چشم چرانی و مردم آزاری، جواب دادن به سلام دیگران، امر به معروف و نهی از منکر. حضرت عیسی (علیه السلام) فرمود: از نگاه به نامحرم بپرهیزید که بذر شهوت را در دل می‌نشاند و همین برای دچار شدن انسان به فتنه کافی است. (25) حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «العین رائد القلب» چشم، دل را به دنبال خود می‌کشد. (26) «العین مصائد الشیطان» چشم، قلّاب شیطان است؛ و چشم پوشی بهترین راه دوری از شهوات است. (27) پیامبر اکرم (صلوات اللَّه علیه) فرمود: «النظر سهم مسموم من سهام ابلیس فمن ترک‌ها خوفا من الله اعطاه الله ایمانا یجد حلاوة فی قلبه» نگاه بد تیری از تیرهای مسموم شیطان است که هر کس از ترس خدا چشم خود را فرو بندد خداوند به اوایمانی می‌دهد که از درون خویش شیرینی و مزه‌ی آن را احساس می‌کند. (28) پیامبر اکرم (صلوات اللَّه علیه) فرمود: هر کس چشم خود را از حرام پر کند، در قیامت چشم او از آتش پر خواهد شد مگر اینکه توبه کند. (29) امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی نگاه مجاز به زن نامحرم فرمود: «الوجه و الکفین و القدمین» یعنی نگاه به صورت و کف دست‌ها و روی پاها جایز است، (لکن بدون شهوت).(30)

پیام‌ها:
 

1 لازمه‌ی ایمان حفظ نگاه از حرام است. «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ … یَغُضُّوا» …
2 جاذبه‌های غریزی را باید کنترل کرد. «یَغُضُّوا»
3 گناه را از سرچشمه جلوگیری کنیم و تقوا را از چشم شروع کنیم. «مِنْ أَبْصارِهِمْ»
4 چشم پاک مقدّمه‌ی پاکدامنی است. «یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ»
5 پوشش، برای مردان نیز واجب است. «یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ»
6 چشم چرانی و بی عفّتی مانع رشد معنوی انسان است. «یَغُضُّوا یَحْفَظُوا- أَزْکی»
7 چشم چرانی، در محضر خداست. (در محضر خدا معصیت نکنیم) «یَغُضُّوا … إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ» در پایان این بحث مطلبی را باید پیرامون توازن دیداری (31) (آرگیل/ دین) مطرح کرده و اکثر برخوردهای خود را می‌توانیم طبق این توازن تفسیر کرد. (32) توازن دیداری عیارت است از: چه کسی، چه وقت، به چه کسی و اینکه به چه اندازه نگاه کنیم. در روایت نیز این مسائل را به طور جدی مورد برسی و واکاوی قرار گرفته است. مثلاً نگاه به عالم، نگاه مهربانانه به پدر و مادر و نگاه به مشاهد مشرفه و نگاه به پرده خانه خدا و نگاه‌هایی از این قبیل که بسیار اهمیت داشته و دارای ثواب زیادی نیز است. نگاه به نامحرم مورد مذمت روایات است و به تعبیر روایت که چه بسا نگاهی حسرت طولانی را در پی داشته باشد؛ لذا در فرایند تبلیغ، یک مبلغ بسته به زمان و مکان و محیط تبلیغی خود می‌تواند از این چهار فاکتور بسیار مهم بهره جسته و در جهت ارتقا یک تبلیغ موفق استفاده نماید. فرض کنیم یک مبلغ بسته به اینکه با دختر، پسر، مرد یا زن و در مسجد و یا خیابان و یا هیئت و یا اماکن زیارتی و… با توجه به میزان روابط، نگاه خود را می‌تواند تنظیم کند. مثلاً در نگاه کردن به یک مرد جوان و یک دختر جوان نمی‌توان به یک میزان نگریست حتی اگر مخاطبینِ زنِ یک مبلغ، شاگردان وی و یا دانشجویان آن‌ها باشد. حتی در روایات آمده است که به طور مستقیم به اساتید و معلمان خود نگاه نکیند. (33)

3 تن صدا:
 

تن صدا عبارت است از: تغییرات و نوسانات در گفتار یکی از راه های ارتباط غیر کلامی است که علائم فرا زبانی نیز نامیده می‌شود (34) مبلغ می‌تواند با صدای بلند و رسا مطالبی را به طور واضح بیان کند. بیان مطالب با صداهای و آواهای مختلف در فهم مخاطب نیز موثر و تأثیر گذار می‌باشد. مثلاً یک مبلغ هنگام خواندن خطبه عقد از بیانی آتشین و خطابه ای که در میدان مبارزه و نبرد علیه خیل دشمن استفاده می‌کند، در این جا بهر نمی‌برد. یا به هنگامه وعظ و نصیحت از لحن خاصی استفاده می‌کند که اگر کمی با تندی واژه‌ها و سرعت استفاده در کلمات و واژه باشد از اثر بخشی کمتری بهرمند می‌شود؛ لذا میزان قوت صدا؛ لرزش صدا، کوتاهی و بلندی صدا، استفاده از کلمات با هر کدام از این واژه‌ها می‌تواند احساسات متفاوتی را به همراه داشته باشد. مثلاً یک مبلغ در فرایندی یه مخاطبین خود بگوید: «خوب هستید» اگر با صدای بلند و قوی و با لحن سؤالی این را مطرح کند همگان حمل بر احوال پرسی نموده و از این جمله خرسند می‌شوند. از قبیل مثل‌ها به مقداری زیاد است که اگر خوب دقت نماییم در طول مدت شبانه روز به وضوح در رفتارهای خود مشاهده می‌نماییم. دقت در هنگام ادای جملات ساده و به طریق اولی جملات پیشرفته، با توجه به آهنگ و تکیه بر کلمات در ابتدا و یا انتهای آن دارای بار خاصی از معانی همانند پرسش، تعجب، زیر سؤال بردن، خوشحالی می‌شوند. مخاطب می‌تواند به راحتی از نحوه صحبت کردن یک مبلغ فرایند تفهیم یک مطلب را تشخیص بدهد. مثلاً مبلغی شب شهادت سید الشهدا با یک بیت شعر با لحنی حزن انگیز مخاطب خود را به وادی حزن وارد می‌کند و او را غمگین می‌نماید. یا مبلغی در تولد امام زمان با لحنی غمگین از فراق یاری صحبت می‌نماید که مخاطب دقیقاً متوجه منظور او می‌گردد که هدف او از این غم هجران، غم معشوق مجازی نمی‌باشد. نتیجتا لحن صدا با تن صدا می‌تواند به راحتی تفهیم و تفهم مطلب را در پی داشته باشد.

4 زبانی بدنی:
 

حالات بدنی، حرکات سر و دست و پا لرزش یا آرامش بدن همگی در این قسمت مورد نظر می‌باشد. (35) در هنگامی که کاری را با موفقیت به انجام می‌رسانید وضعیت قرار گرفتن شما در مواجه با دیگران چگونه است؟ اگر کاری را بدون موفقیت به انجام برسانید مثلاً از آزمون کنکور به طور موفق آمیز خارج نمی‌شوید حالات و رفتار شما چگونه می‌باشد؟ حرکاتی مانند لمس، در آغوش گرفتن، خارش و سایر حرکات بدنی دارای تفاسیری است که هر اندازه مقدار و تعداد آن بیشتر باشد نشانه های برانگیختگی و عصبانیت بیش‌تری خواهد بود. (36) (هاریگان 1991) در منابع دینی از این حالات نیز صحبت شده است. مصافحه و بوسیدن یکی از حالات زبان بدنی است که در روایت به طور صحیح بر آن اشاره شده است. مُصَافَحَةُ الْمُؤْمِنِ أَفْضَلُ مِنْ مُصَافَحَةِ الْمَلَائِکَة (37). این حالات و حالاتی از قبیل بشارت صورت و طمأنینه و آرامش در راه رفتن، آرامش در حرف زدن، غذا خوردن با آرامش، رفتارهایی است که مبلغ می‌تواند در فرایند تبلیغ خود از آن‌ها بهره جسته و استفاده نماید. اگر مبلغ این رفتارها را تشخیص بدهد یقیناً رفتارهای معقول و به جایی نسبت به این علل، از خود نشان می‌دهد. لبخند بر لب داشتن و آرامش و طمأنینه به عنوان یک فعالیت از فعالیت‌های زبان بدنی محسوب می‌شود که از خصایص پیامبر عظیم الشان و اهل بیت عصمت است. در روایات بر این خصیصه پیامبر تاکید شده است و حتی به مؤمنان نیز بر این خصیصه تاکید شده است. امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) خطاب به همام می‌فرماید:بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِی قَلْبِه (38) خوشحالی او در صورتش است و غمش در قلبش مستور است. در کتب روایی ما قسمتی بنام صفات مؤمن وجود دارد که صفات ظاهری و باطنی مؤمن را یاد آوری می‌فرماید. این نشانه‌ها و علائم نشان از اهمیت زبان بدنی نزد ائمه آل الله دارد. در قرآن این کتاب برنامه و سعادت بشری پیرامون آرامش می‌فرماید: الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ به ذکرِ اللَّهِ أَلا به ذکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (28) آنان که ایمان آورده‌اند و دلهایشان به یاد خدا آرامش می‌یابد. آگاه باشید که دلها به یاد خدا آرامش می‌یابد. بنا بر اعتراف مبلغین و مردمی که مبلغین متفاوتی را در فرایندهای مختلف تبلیغی دیده‌اند به این نکات اذعان داشته که مبلغینی موفق‌تر بوده‌اند که این نشانه را رعایت نموده‌اند.

5 تماس بدن:
 

تماس بدنی با توجه به علائم مختلف زمینه ای مانند لمس کننده (دوست/ غریبه) ماهیت تماس جسمی (کوتاه/ طولانی/ آهسته یا سخت) و محیط تماس (محیط کار/ خیابان) می‌تواند نشانه عاطفه باشد. (39) پیرامون تماس بدنی در روایات آمده است که پیامبر کودکان و نوزادان را در آغوش می‌فشرد و ابراز علاقه می‌نمود. در آغوش کشیدن نوزادان در اوان کودکی به عنوان بارزترین مصداق این نمونه قلمداد می‌شود. البته در بعضی مواقع زبان بدن و تماس بدنی هم پوشی داشته دارای نقاط اشتراک می‌باشد.

نتیجه:
 

با توجه به مطالب گفته شده، در امر تبلیغ، مبلغ به عنوان محور یک جامعه کوچک برای اینکه بتواند یک ارتباط قابل قبولی با مخاطب خود داشته باشد باید قدرت فهم علائمی را داشته باشد، که به عنوان ابزارهایی برای امر مهم تبلیغ قلمداد می‌شود؛ لذا هم برای تفهیم و هم برای تفهم مطلب نیاز دارد تا با استفاده از این علائم که یکی از آن‌ها حالات چهره می‌باشد، خستگی یا شادی، رضایت خاطر، عصبی بودن، اشتیاق به شنیدن مطلب، حیا و شرم، دوست داشتن و یا نفرت از این مطلب و … را از همین حالات چهره برداشت نماید. علاوه بر این به علت این که در تبلیغات کوتاه مدت مجالی برای گفتگو و کارشناسی تبلیغ یک مبلغ به صورت کار کارشناسی وجود ندارد و لذا خود مبلغ می‌تواند برای محک زدن تبلیغ خود و رضایت و یا عدم رضایت مخاطبین خود، از حالات چهره ایشان هنگام اتمام یک دوره تبلیغ و یا بعد از هر مجلس اجمالاً نحوه کارکرد خود را تبیین نماید. نهایتاً علائم غیر کلامی به عنوان یک کمک کار و همیار برای مبلغ در تمام طول دوره تبلیغ می‌تواند اثرات بی نظیری را برای او فراهم بیاورد. نگاه‌ها؛ رفتارها و گفتارها همه به عنوان معلول‌هایی هستند که در فهم این معلول‌ها نیاز به دقت و فراست نظر دارد. یقیناً این علائم علت تامه برای فهم رفتار مخاطب نمی‌باشد ولی می‌توان با کمک این علائم رفتار پیچیده یک انسان را به طور اجمالی تجزیه و تحلیل نمود؛ لذا در فرایند تبلیغ استفاده از ابزارهایی همچون این علائم، و فهم این علائم برای مبلغ مایه توفیق می‌باشد.

پي‌نوشت‌ها:
 

1.Social perception
2.Izard
3. Cacioppo
4. Zimbardo
5Elsworth.
6. Social psychology
7.خواجه نصیرالدین طوسی- اخلاق ناصری ص 258-ارسطو : انسان حیوانی اجتماعی است
8.Kelly
9.روانشناسی اجتماعی- با نگرش به منابع اسلامی-ص 38
10.nonverbal communication
11. روانشناسی اجتماعی- با نگرش به منابع اسلامی
12.انصاریان حسین- ترجمه قرآن
13. همان
14.تفسیر نور، ج 1، ص: 439
15.همان
16.تفسیر نور، ج 6، ص: 411
17.(1986) Kleinke
Propaganda18.
19. (1977) Zimbardo
20.Elsworth /Carlsmith(1973)
21. (1978) Green baum-Rosen field
22.تفسیر نور ج 8 ص 175.
23.تفسیر کنز الدقائق به نقل از تفسیر نور
24.همان
25.تفسیر روح البیان. به نقل از تفسیر نور
26.بحار، ج 104، ص 38.
27.غررالحکم.
28.جامع‌الأخبار، ص 145 الفصل السابع و المائة فی الزنا
29.بحار، 76، ص 336.
30.تفسیر کنز الدقائق به نقل از تفسیر نور
31. Argil,Dean / Visual Balance
32.روانشناسی اجتماعی ص 42
33.آداب المتعلمین/ المراد من منیه‌ی المرید
34. روانشناسی اجتماعی ص 43
35.روانشناسی اجتماعی- بانگرش به منابع اسلامی
36. Hrrigan
37.الکافی ج 2 ص 183 باب المصافحة … ص : 179
38. الکافی ج 2 ص 226 باب المؤمن و علاماته و صفاته
39. روانشناسی اجتماعی-با نگرش به منابع اسلامی-ص 46
 

فهرست منابع:
1.قرائتی محسن، تفسیر نور، بی چا، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، سال 1383 ش 2.روانشناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی، چاپ سوم، قم، موسسه چاپ زیتون، بهار 1387 هجری شمسی
3. ثقةالاسلام کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، 8 جلد، بی چا/ تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1365 هجری شمس
4.عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، یک جلد، بی چا، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1366 هجری شمسی
5. قمی مشهدی محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب قرن دوازده، روایی و ادبی، بی چا، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی، 1368 هجری شمسی
6.مجلسی محمد تقی، بحار الأنوار، 110 جلد، بی چا، بیروت، لبنان، مؤسسة الوفاء 1404 هجری قمری
7.شعیری تاج الدین، جامع الأخبار، یک جلد، بی چا، قم، انتشارات رضی، 1363 هجری شمسی
8.حقی بروسوی اسماعیل، تفسیر روح البیان عرفانی، بی چا، بیروت-لبنان، دارالفکر، بی تا

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد