خانه » همه » مذهبی » ارزش دانش هاي كهن و نوين غير مسلمانان در انديشه سيد قطب(1)

ارزش دانش هاي كهن و نوين غير مسلمانان در انديشه سيد قطب(1)

ارزش دانش هاي كهن و نوين غير مسلمانان در انديشه سيد قطب(1)

در ميان متفكران و صاحب نظران مسلمان برسرشأن و شايستگي دانش ها و دستاوردهاي دنياي مادي و در حوزه هاي انساني، فكري و فرهنگي، سخن بسيار است. اين مقال درصدد تبيين ديدگاه سيد قطب، از متفكران طراز اول جهان اسلام، در اين زمينه است. بدين منظور، به مطالعه تحليلي و انتقادي مهمترين آثار و تأليفات فكري، اسلامي و

9928941b 53ab 4db4 b0b7 350e68867efd - ارزش دانش هاي كهن و نوين غير مسلمانان در انديشه سيد قطب(1)

sa3152 - ارزش دانش هاي كهن و نوين غير مسلمانان در انديشه سيد قطب(1)
ارزش دانش هاي كهن و نوين غير مسلمانان در انديشه سيد قطب(1)

 

نويسنده:كرم سياوشي(*)

 

چكيده
 

در ميان متفكران و صاحب نظران مسلمان برسرشأن و شايستگي دانش ها و دستاوردهاي دنياي مادي و در حوزه هاي انساني، فكري و فرهنگي، سخن بسيار است. اين مقال درصدد تبيين ديدگاه سيد قطب، از متفكران طراز اول جهان اسلام، در اين زمينه است. بدين منظور، به مطالعه تحليلي و انتقادي مهمترين آثار و تأليفات فكري، اسلامي و قرآني او پرداخته و ديدگاه هاي وي را بر نظرگاه هاي انديشمندان شيعي معاصر، تطبيق و مقايسه نموده ايم.
سيد قطب به معارف و دستاوردهاي غيرمسلمانان، به ويژه دستاوردهاي علمي و فرهنگي و سياسي دنياي غرب، با بدبيني و تنفر مي نگرد و نتايج و عواقب فرهنگ و تمدن مادي غرب را- عليرغم ظواهر زيبا و خيره كننده ي آن- براي بشريت زيانبار مي داند و آن را در تقابل با مسير هدايت بخش خداوند ارزيابي مي نمايد.
اين مقاله با رويكرد تحليلي و توصيفي به بررسي انديشه سيد قطب در اين زمينه مي پردازد.
كليد واژه ها: سيد قطب، معارف كهن و نو غيرمسلمان، دانش كلام، فلسفه اسلامي.

مقدمه
 

از يك سو، تعامل علمي و ارتباط دانشي و معرفتي افراد بشر با يكديگر، از ضروريات گريزناپذير زندگي انسان است. به عبارت ديگر، انسانها چه در قالب زندگي فردي و خواه به صورت جمعي، محتاج تأملات و كاوش هاي معرفتي يكديگر بوده و در حقيقت، اين مددرساني علمي و تعاونگري فكري از مهمترين پايه هاي رشد و تعالي روزافزون جوامع بشري است؛ چه، افراد و اجتماعات كاهل در كسب دانش، وناتوان در برقراري ارتباط علمي با دارندگان و آفرينندگان معرفت، زود است كه از ميدان مسابقه كمال جويي و شكوفايي طلبي جدا شده و پذيرنده آثار و ضربات مهلك اين خصلت ناپسند خود باشند!
از ديگرسو، خصلت دانش و معرفت اين است كه «به مجرد تولد در زمان معين يا در سرزمين خاص، فوراً از قلمرو جهات شش گانه پرمي كشد و جهاني مي گردد و در دسترس ساكنان آفاق دور و اقليم هاي پراكنده قرار مي گيرد»(1) پس ممانعت از پراكندن آن و بستن در بر روي آن، بسان «آب در هاون كوبيدن» است.
به علاوه، هرچند برداشتن هر قدم جديد در كشف آفاق ناشناخته و خيربرداشتن به سوي كسب معارف دست نايافته، به خودي خود ارزش و ارج بسياردارد؛ لكن گاه در پوشش صورت نيك و مشعشع دانش اندوزي و علم آموزي، مشتي آگاهي هاي مشوه يا اوهام و اباطيل آراسته و… براذهان و افكاري مي رويد و سپس مسطور مي گردد و احياناً عزم ها و همت هايي براي عملي ساختن آن، جزم و جدي مي گردد! دانشي كه نه شايسته شنيدن است ونه سزاوار از بركردن ونه در خور به كار بستن!
اينجاست كه لازم مي آيد تا متعلم و محقق و دانش پژوه آگاه در پرتو نور تجربيات تلخ و شيرين گذشتگان و روندگان، حكيم وار به انباشتن حكمتها و دانش هاي محكم و مفيد و رشد دهنده و بركشنده و در گشاينده بپردازد و خويش و خويشان و وطنيان خويش را از زجر و زحمت بيهوده ناراست ها و ناسازها برهاند.
در اين مجال، برآنيم تا ديدگاه سيد قطب را كه از مفسران و متفكران مسلمان معاصر است، در اين باب بكاويم و رهنمود و رهاورد وي را در اين زمينه بنمايانيم.
لازم به ذكر است كه هرچند در عرصه هاي مختلف انديشه سيد قطب، همچون تفسير قرآن، عدالت اجتماعي، ديدگاه هاي سياسي و…، مكتوباتي قلمي گرديده است؛ لكن در حوزه مورد بحث ما، تاكنون هيچ محققي ديدگاه وي را به تبيين ننشسته است. براين اساس، بازيابي انديشه وي دراين حوزه- با توجه به موقعيت برجسته وي در جهان اسلام- از ضرورت و اهميت والايي برخوردار است. به علاوه انديشه سيد قطب- عموماً- پيام آور نوآوري و نشاط و پويايي است. ازاين رو، در اين مقال نيز از لطايف و دقايق تأملات و ملاحظات وي توشه هايي عرضه گرديده و تلاش شده روح بيان و كلام وي از دست نرود.
بدين منظور، ابتدا با معرفي اجمالي زندگي پرفراز و نشيب سيد قطب، سيرتكوين شخصيتي و دانشي او و شرايط و اوضاع گذشته بر وي را جويا شده، نقش آن را در تأملات و انديشه هايش بررسي نموده ايم. به تعبير ديگر، به بيان بستر رويش ديدگاه سيد قطب در ارتباط با موضوع مورد بحث پرداخته ايم. پرسش ها و استفهام هاي تحقيق به قرار ذيل است:
1. ديدگاه سيد قطب در ارتباط با روايي يا ناروايي بهره مندي مسلمانان از دستاوردهاي علمي، فرهنگي و تمدني غيرمسلمانان چيست؟
2. در صورت اثبات سخت گيرانه و بدبينانه بودن
ديدگاه وي، آيا اين موضع ناشي از شرايط گذشته بر وي و به ويژه نشأت گرفته از مشقات و شكنجه هاي روحي و بدني است كه در دوران طولاني مدت حبس، وي با آن مواجه بوده است؟ يا اين ديدگاه ناشي از نگاهي درست و متقن و بينشي برآمده از آموزه هاي اسلامي است؟
3. مباني و اصولي كه سيد قطب ديدگاه خويش را بر آنها بنيان نهاده واقعي يا توهمي؟
4. اين ديدگاه در ميان ديگر انديشمندان مسلمان- به ويژه شيعه- از چه تفاوت و تشابه هايي برخوردار است؟
پاسخ سؤالات مزبور در قالب تفصيل بحث آمده است. شاكله و ساختار بحث با طرح دو عنوان: «اظهار بدبيني سيد قطب نسبت به معارف كهن غيراسلامي و اعلان ضرورت طرد آن» و«اظهار بدبيني وي نسبت به معارف جديد غيراسلامي و اعلان ضرورت طرد آن» شروع مي شود. درذيل هر يك از اين دو عنوان، بخشي از مسائل مبتلا به جوامع اسلامي بسط داده شده است. براين اساس، موضوع علم كلام و فلسفه اسلامي در ذيل عنوان اول، مطرح شده و ضمن اشاره به جايگاه و اهميت مباحث اعتقادي در نزد سيد قطب، عوامل ناكارآمدي دانش كلام و فلسفه اسلامي از ديدگاه وي ارائه گرديده است. نيز راهكار مناسب براي خروج از اين بن بست، بازگشت به قرآن دانسته شده است. در اين زمينه، امتيازات منهج اسلام در بيان معارف اعتقادي ذكرگرديده است.
همچنين در ذيل عنوان دوم، دلايل سيد قطب در طرد معارف نو غيرمسلمانان و دلايل وي بر بدبيني نسبت به اقدامات مستشرقان ارائه گرديده و پس از طرح ديدگاه ها و نظريات نوين تمدن غرب در ارتباط با سه موضوع اصلي و اساسي «انسان»، «زندگي» و«هستي» به ديدگاه سيد قطب مبني براعتقاد راسخ به سيطره و رهبري برنامه اسلام بر جهان اشاره شده است و در پايان نيز ضمن بيان نتايج به دست آمده از پژوهش، پيشنهادها و راه كارهايي براي جبران كاستي ها و شتاب بخشيدن به فعاليت هاي فكري و فرهنگي در قلمرو جوامع اسلامي تدارك ديده شده است.

بستر رويش ديدگاه سيد قطب درباره معارف كهن و نو غيراسلامي
 

همان گونه كه به تفصيل خواهد آمد، ديدگاه سيد قطب(تولد1324ق/1906م؛ شهادت1386ق/1966م) نسبت به دستاوردهاي فكري، فرهنگي، و علمي متفكران و نظريه پردازان غيراسلامي- عمدتاً غربي- بسيار بدبينانه و هشداردهنده است. در ارتباط با چرايي و چساني و آبشخور اين ديدگاه مي توان گفت: وي بر بستري عميق از آموزه هاي ديني زيسته؛ ازاين رو، هرچند او دربرهه اي از حيات خويش افكاري غيرديني يا حتي ضدديني ارائه نموده، لكن در اولين فرصت بازبيني و بازگشت به قرآن، به سرعت اصالت خويش را باز مي يابد و به پشتوانه توان علمي و فكري فراهم آمده، به صورتي ژرف و مؤثر فعاليت در عرصه مباحث ادبي، اجتماعي و اصلاحي و فكري را مي آغازد.
از ديگر عوامل اثرگذار بر شخصيت و انديشه سيد قطب، اوضاع جامعه وي بوده كه به خاطر حكومت فاسد و ضعيف «پاشا» ها و دخالت مستقيم و غيرمستقيم استعمارگران اروپايي- بويژه استعمار پير«انگلستان»- در فقر و فلاكت و عقب ماندگي و دوري از ارزشهاي ديني و اخلاقي قرار داشته است؛ چنان که نگاهي گذرا به عناوين مقالات سيد قطب، از يك سو، حكايت از برنامه هاي تند، كوبنده، قوي و قاطع اصلاحي وي عليه فقر، ستم، سرمايه داري و اوضاع فاسد سياسي و اجتماعي دارد و از ديگر سو، ترسيم گر گرايش ايماني، عاطفي و اسلامي اوست.
حضوراجباري سيد قطب در آمريكا(1948-1950م) و آشنايي دقيق و نزديك وي با انديشه ها و آرمان هاي مردمان و مسئولان اين كشور، به درك عمق دشمني و جهت گيري خباثت آميز سران و سياست مداران آمريكايي و اروپايي نسبت به ملل مسلمان مي انجامد. به علاوه، مشاهده تلاش غربي ها براي نابودي ملت فلسطين و آواره كردن آنها از سرزمين مادري خويش و پشتيباني مؤثر و بي امان آنها از صهيونيست ها، از ديگر عوامل اثرگذار بر افكار و آرمان هاي اين مفسر برجسته قرآن است.(2)

اظهار بدبيني نسبت به معارف كهن غيراسلامي و اعلان ضرورت طرد آن
 

علم كلام و فلسفه ي اسلامي
 

علم«كلام» يا «توحيد» يا «عقيده شناسي» كه از آن با عنوان «فلسفه اسلامي» نيزياد مي شود، يكي از مباحث اساسي و مبنايي در حوزه دين شناسي مسلمانان است كه ديرزماني است در بين آنها مطرح گرديده و بتدريج رشد و رونق و گسترش يافته است. برخي همانند سيد قطب، برآنند كه با وجود اهميت بسزايي كه مباحث عقيده شناسي در ايجاد باور درست و دقيق در ذهن و دل فراگيران علوم ديني- به ويژه در سطوح عالي- دارد، اما اين دانش به سبب امتزاج با مابعدالطبيعه يوناني، نتوانسته در انجام وظيفه خطير پيش گفته توفيق شاياني حاصل نمايد؛ از اين رو، اين شيوه از بحث براي شناخت اعتقادات اسلامي با كاستي هايي مواجه است. براين اساس، در خلال دو قرن اخير براي برخي از مصلحان مسلمان كه درصدد شناسايي علل و عوامل عقب ماندن و ضعف هاي مادي و معنوي ملل مسلمان بودند، چنين انديشيده اند كه از عوامل اصلي اين ضعف و ايستايي، نحوه شكل گيري انديشه هاي اعتقادي مسلمانان درذهن آنها و دوري و بيگانگي اين انديشه ها از زندگي واقعي، نيز خالي بودن اين انديشه ها از عوامل و موجبات تحرك، پويايي و نشاط است كه در اثر آميزش آن با مباحث و اصطلاحات بيگانه شكل گرفته است! از اين رو، تلاش هايي براي پالايش دانش اصول دين و علم كلام اسلامي از مباحث غيرضرور و ناكارآمد، و افزودن مباحث و موضوعات لازم و بايسته به آن- به صورت تدريجي- شكل گرفت.
در اين ميان، ازجمله كساني كه معتقد بوجود ضعف و انحراف در مباحث عقيده شناسي مسلمانان بود و به صورت اساسي در صدد شناسايي آن برآمد، سيد قطب است. روش مفسر في ظلال دريافت مستقيم قواعد اعتقادي و ضوابط و مقررات ايماني از قرآن و كنار گذاشتن هرگونه قاعده و ضابطه پيشين به هنگام مواجهه با آيات قرآن مي باشد. دليل او براي گزينش اين شيوه آن است كه وي يكي ازاهداف اصلي نزول قرآن را انشاي معيارها و ضوابط صحيح فكري و پالودن قلب و عقل و ذهن بشر از افكار و انديشه هاي جاهلي، خرافه و خيالي مي داند.(3)

اهميت مباحث اعتقادي در نزد سيد قطب
 

اهميت مباحث اعتقادي در نزد سيد قطب تا آنجاست كه وي شكل گيري هرگونه اصلاح و دگرگوني عميق اجتماعي و سياسي را تنها در پرتو ايجاد دگرگوني حقيقي عقيدتي ممكن مي داند؛(4) يعني تا آن هنگام كه نگرش مسلمانان در ارتباط با موضوعات مهمي همچون «خدا، هستي، انسان و حيات» تصحيح نشود و ذهن و دل آنها آبستن معارف ناب و عقايد مثبت و تحرك بخش اسلامي نگردد، رخداد هرگونه تحول اجتماعي عميق و كارساز در ميان آنها ناممكن و دور از انتظار خواهد بود و بعكس، با تحقق تحول اعتقادي و رخ نمودن نگرش جديد منطبق بر
روش و آيين قرآني، بذر دگرگوني و تحول خود به خود پاشيده خواهد شد و اميد وقوع يك تحول بنياني و ورود به يك مرحله جديد از زندگي اجتماعي در پرتو تعاليم و معارف ناب اسلامي و قرآني قوت خواهد گرفت.

پي نوشت ها :
 

*استاديار دانشگاه بوعلي سينا همدان.
1- بخشي از پيام آيت الله جوادي آملي به مناسبت بيستمين سالگرد تأسيس دانشگاه پيام نور، آذرماه1387.
2- براي آگاهي بيشتر از تحولات زندگي و افكار سيد قطب، ر.ك: كرم سياوشي، تحليل انتقادي مباني و روش تفسيري سيد قطب در في ظلال القرآن، ص11-32.
3- سيدمحمد قطب، خصائص التصور الاسلامي، ص15.
4- نك: همو، في ظلال القرآن، ج1، ص116، 220، 232، 291، 438، 510، 601، 606؛ ج2، ص1305، 1011، 1008، 1318، 1370؛ ج6، ص1891، 1888، 2221، 2223؛ ج5، ص2756، 3149؛ ج6، ص3353و 4002.
 

منبع:نشريه معرفت، شماره 156

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد