1. همان گونه که خود معترفید و در پرسش به آن اشاره نمودید، خلقت موجودات از انسان که اشرف مخلوقات است تا پست ترین و کوچک ترین حیوانات و جنبندگان بر اساس حکمت بوده و عرض عقلایی را در بر داشته. اما آنچه که مسلم است. بشر تا به امروز به تمام حکمت های خلقت پی نبرده و نخواهد برد. در این باره پاسخ 2608 را مطالعه کنید.
2. برخی از موجودات باعث کنجکاوی و پرسش بشر شده اند. به عنوان نمونه در روایت آمده است: مگسى در اطراف منصور پرواز می کرد، او را از خود دفع کرد، دوباره آمد، باز دورش نمود، همچنان در اطرافش پرواز می کرد، تا منصور را بخشم آورد. در همین حال امام جعفر صادق (ع) بر منصور وارد شد، منصور از امام پرسید، یا أبا عبد الله خدای متعال براى چه مگس را آفرید؟ امام صادق (ع) در جوابش فرمود: تا به سبب آن جباران را ذلیل گرداند.[1]
البته، از پاسخ امام به مقتضای حال فهمیده می شود که این تمام حکمت خلقت مگس نیست؛ چراکه این پاسخ در حقیقت کنایه به حاکمان ظالم و مستبدی است که بر قدرت خود مغرورند. و تصور می کنند اکنون که چند صباحی قدرت دنیایی در اختیار آنها است، تمام مردم باید در برابر آنها مطیع باشند. امام(ع) در این پاسخ می خواهد بگوید. تو با این قدرت و امکانات در برابر یک مگس عاجزی و مگس تو را به ستوه می آورد. بدیهی است که مگس فواید دیگری نیز دارد که در جای خود باید بحث شود.
3. سگ نیز اگر چه نجس است، اما فواید بسیاری دارد؛ مانند سگ های شکاری، سگ های نگهبان، سگ هایی که امروزه در کار تجسس به خدمت گرفته می شوند و… طبیعی است که هدف خلقت به آن بخش از منافعش باز می گردد. اگر این گونه نباشد که هیچ موجودی را نمی توان یافت که خیر محض باشد، حتی اگر انسان باشد.
4. بنابر این، با توضیحات ارائه شده مشخص می شود که خداوند از خلقت و آفرینش موجودات هدفی را دنبال می کرد، و هر آنچه از حیوانات و موجودات که در دنیا وجود دارند، به یقین فوایدی دارند که بشر نمی تواند به فلسفه وجودی آنها پی ببرد و این شاید از ضعف انسان باشد، نه از بیهودگی و بی فایده بودن آفرینش.
5. گفتنی است که فواید حیوانات و حشرات، جنبندگان و… لزوماً استفاده از گوشت آنها برای خوردن نیست. یک حیوان می تواند نجس باشد، خوردن گوشتش نیز حرام باشد، اما فواید دیگری داشته باشد و فلسفۀ خلقتش در آن نوع استفاده باشد؛ مانند سگ و خوک. به عنوان نمونه در گذشته های نه چندان دور، شاید انسان نمی توانست تصور کند که روزی بتواند از زهر کشنده «مار»، سرم خوراکی تهیه کند و جان هزاران بیمار را از مرگ نجات دهد. این گونه است فلسفه و حکمت خلق و آفرینش موجودات در خشکی و در قعر دریاها و اقیانوس ها.
[1] ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب علیهم السلام، ج 4، ص 251، مؤسسه انتشارات علامه، قم، 1379، «حلیة الأولیاء قال أحمد بن المقدام الرازی وقع الذباب على المنصور فذبه عنه فعاد فذبه عنه حتى أضجره فدخل جعفر بن محمد (ع) فقال له المنصور یا أبا عبد الله لم خلق الذباب قال لیذل به الجبابرة».