خانه » همه » مذهبی » از امام صادق ـ عليه السلام ـ روايتي نقل شده كه شيعه ما را نشناسيد مگر به برپاداشتن نافله هاي نمازها، اگر كسي نافله هاي نمازش را نخواند شيعه واقعي نيست لطفاً نشانه هاي يك شيعه خوب را بنويسيد؟

از امام صادق ـ عليه السلام ـ روايتي نقل شده كه شيعه ما را نشناسيد مگر به برپاداشتن نافله هاي نمازها، اگر كسي نافله هاي نمازش را نخواند شيعه واقعي نيست لطفاً نشانه هاي يك شيعه خوب را بنويسيد؟

شيعه در لغت به معناي ياران و پيروان، اتباع و اعوان آمده است بدين معني كه هر گاه فرد و يا گروهي در موردي از فردي متابعت نمايد شيعه او هستند.[1]در قرآن كريم كلمه شيعه به همين مفهوم بكار گرفته شده است. مثلاً آنجا كه مي فرمايد: «ان من شيعته لابراهيم»[2](از كسانيكه راه او (نوح) را دنبال كردند ابراهيم بود) اما در مفهوم خاص، شيعه به پيروان و ياران امام علي ـ عليه السلام ـ گفته مي  شود كه پس از پيامبر به امامت او روي آوردند. ابن خلدون مي گويد: شيعه در عرف فقيهان و متكلمان بر پيروان و اتباع علي و پسران او اطلاق مي گردد.[3]از امام باقر ـ عليه السلام ـ روايت شده است كه فرمود: از ام سلمة همسر پيامبر درباره علي بن ابي طالب سوال شد، گفت، از رسول خدا شنيدم كه مي فرمايد: علي و شيعيان او همان رستگارانند».[4]در روايت ديگر از امام علي ـ عليه السلام ـ نقل شده است كه فرمود: از حسد ورزي مردم نزد رسول خدا نسبت به خودم شكوه كردم آن حضرت فرمود: اي علي، نخستين چهار نفري كه وارد بهشت مي شوند من هستم و تو و حسن و حسين و پشت سر ما ذريّه ما وارد مي شوند. و پشت سر ذريه ما دوستان ما و شيعيان ما از سمت راست و چپ ما.[5]

ويژگيهاي شيعه:
ويژگيهاي يك شيعه واقعي در روايات اهل بيت ـ عليه السلام ـ بطور گسترده و مبسوط ذكر شده است و بدون هيچگونه دخل و تصرّف، اصل روايات در مورد شيعه واقعي را نقل مي كنيم:
از امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ نقل شده است كه فرمود: شيعيان علي ـ عليه السلام ـ آنانند كه باكشان نيست، در راه خدا مرگ به سراغ آنان آيد يا آنان به پيشواز مرگ روند، شيعيان علي آنانند كه برادرانشان را بر خود ترجيح دهند، هر چند خود نيازمند باشد. و آنانند كه خداوند ايشان را در آنجا كه نهي كرده است نمي بيند و در آنجا كه امر كرده است هميشه حاضر مي بيند، شيعيان علي ـ عليه السّلام ـ آنانند كه در گراميداشت، برادران مؤمن خويش به علي ـ عليه السّلام ـ اقتدا مي كنند».[6]امام صادق ـ عليه السلام ـ در مورد شيعه واقعي فرموده است:«شيعيان ما اهل پارسايي و سختكوشي (در عبادت) هستند اهل وفاداري و امانتداري اند، اهل زهد و عبادتند، آنانند كه در شبانه روز پنجاه و يك ركعت نماز مي گذارند شبها را به عبادت سپري مي كنند و روزها را به روزه داري و زكات اموال خود را مي پردازند و به حج مي روند و از هر حرامي دوري مي كنند.[7]و همچنين فرموده است: شيعه ما كسي است كه آنچه را نيك مي شمارند، پيش مي برد و از آنچه را كه زشت مي داند، خود داري مي كند خوبيها را آشكار مي سازد و از سر شوق و اشتياق به رحمت خداي بزرگ به كارهاي سترگ مي شتابد، پس او از ماست و رو بسوي ما دارد. و هر جا كه ما باشيم با ماست.[8]امام علي ـ عليه السلام ـ در مورد شيعه واقعي مي فرمايد: به خدا سوگند كه شيعيان من مردماني بردبارند و خدا و دين او را مي شناسند از خدا اطاعت مي كنند و فرمانش را مي برند، به واسطه محبت او راهيافته اند، از شب زنده داري رنگشان زرد است، بر اثر گريه چشمانشان كم سوء و آبريزان است. لباس شان بر اثر ذكر گفتن خشكيده، شكمهايشان از گرسنگي به پشت چسپيده است. ربانيت و خداپرستي در رخسارشان معلوم است. و پارسايي و خدا ترسي در سيمايشان، چراغهاي هر تاريكي و ظلمتي هستند، اگر در محفلي حاضر باشند كسي آنها را نمي شناسد و اگر نباشند كسي جوياي آنان نمي شود. اينان پيروان پاك و برادران ارجمند من هستند وه كه چه شوق به آنان دارم.[9]همچنين در اوصاف شيعيان مي فرمايد: خداي متعال به زمين نگريست و ما را انتخاب كرد و براي ما پيرواني برگزيد كه ياريمان كنند و از شادي ما شادمان مي شوند و از اندوه ما اندوهناك، در راه ما جان و مال خود را نثار مي كنند، آنان از مايند و رو بسوي ما دارند و در بهشت با ما هستند.[10]لازم به ذكر است كه اينگونه شيعيان كه در روايات از اوصاف و ويژگيهاي آنها ياد شده است. جزء خواص هستند و رسيدن به مقام و منزلت آنان بسيار دشوار و مشكل است. و اكثر شيعيان را افراد معمولي تشكيل مي دهند كه به ائمه ـ عليهم السلام ـ علاقه دارند و از جان و دل به آنها ارادت مي ورزند و دوست دارند كه جزء شيعيان واقعي باشند، اما بر اثر عوامل مختلف نمي توانند به آن حد ارتقاء يابند، اين دسته نيز جز شيعه اهل بيت ـ عليهم السلام ـ بوده و قطعاً مورد توجه حضرات معصومين ـ عليهم السلام ـ مي باشند اما كساني كه براي رسيدن به مقام و پول خودشان را منتسب به آنها دانسته و در حقيقت جزء ارادتمندان آنها نمي باشند، اين گروه از شيعيان مردود و سخت مورد نكوهش ائمه ـ عليهم السلام ـ بوده است.[11]در نتيجه شيعيان به سه دسته تقسيم مي شوند:
دسته اي كه شيعيان واقعي بوده و پا جاي پاي ائمه ـ عليهم السلام ـ مي گذارند اين عده جزء خواص مي باشد و تعداد آنها بسيار اندك است.
گروه دوم كه اكثريت شيعيان را تشكيل مي دهند گرچه به حد دسته اول نيست ولي سعي دارند كه مانند آنها باشند اين گروه نيز مورد توجه ائمه ـ عليهم السلام ـ بوده و انشاءالله شفاعت آنها شامل اين دسته خواهد شد.
اما دسته ديگر كه از نام ائمه ـ عليهم السلام ـ سوء استفاده نموده و مي خواهند از اين طريق به نان و نوايي برسد، اين گروه مورد ملامت و سرزنش ائمه ـ عليهم السلام ـ مي باشند.
بنابراين همه بايد تلاش نمايند كه جزء شيعيان حقيقي و واقعي ائمه ـ عليهم السلام ـ محسوب شوند. گرچه رسيدن به آن درجه بسيار دشوار و مشكل است  و تعداد اندك مي توانند به آن مرحله برسند ولكن هدف آن باشد:
آب دريا را اگر نتوان كشيد
پس بقدر تشنگي بايد چشيد

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. شيعه در اسلام، علامه طباطبائي.
2. واژه هاي اخلاقي در اصول كافي، ابراهيم پيشوايي ملايري.

پي نوشت ها:
[1] . مصاحب، غلام حسين، دائرة المعارف فارسي، ذيل كلمه شيعه.
[2] . صافات/83.
[3] . ابن خلدون، مقدمه، بيروت، دارالتراث العربي، چهارم، بي تا، ج1، ص276.
[4] . ري شهري، ميزان الحكمة، قم، دارالحديث، اول، بي تا، ج2، ص1545.
[5] . همان، ج2، ص1538.
[6] . همان، ج2، ص1539.
[7] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 68، ص168.
[8] . ميزان الحكمة، ج2، ص 1538.
[9] . كراجكي، ابوالفتح، كنزالفوائد، قم، مكتبة المصطفوي، دوم،1410 هـ ، ص33.
[10] . ميزان الحكمة، ج2، ص1353.
[11] . همان.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد