تلاش ميشود در ضمن محورهاي متعددي تمامي زواياي پرسش مورد بررسي و پاسخيابي قرار گيرد.
محور اول: اسلام و آگاهييابي
آيا اسلام براي آگاهي و علمجويي ارزش قائل است و بطوركلي اسلام براي علم و آگاهي چه جايگاهي قائل است؟
از نظر اسلام چون علم و آگاهي نقش بنيادي در كمال و رشد آدمي دارد بايد انسان در طول زندگيش تلاش كند آگاهيهاي خودش را خصوصاً در عرصههايي كه در سعادت او تأثير بسزايي دارد افزايش دهد اينك چند آيه و روايت در فضيلت و نقش علم از ديدگاه اسلام ذكر ميشود. 1. واژههاي علم، فكر، عقل، نظر، ذكر، فقه، لب، فؤاد، حكمت و مشتقات آنها كه حدود هزار بار در قرآن كريم آمده، نمايشگر ارزش و اهميتي است كه قرآن براي شناخت و آگاهي قايل است[1] خداوند ميفرمايد: «هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ»[2] آيا كساني كه ميدانند با كساني كه نميدانند برابرند؟ (هرگز) و نيز ميفرمايد: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ»[3] بدترين جنبندگان نزدخداوند كرها و لالهايي هستند كه تعقل نميكنند. و خداوند به جهت ارزش و جايگاه علم به پيامبرش دستور ميدهد كه «قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً»[4] بگو پروردگارا دانش مرا بيفزاي.
2. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: «ان الله يطاع بالعلم و يعبد بالعلم و خير الدنيا و الآخرة مع العلم و شر الدنيا و الآخرة مع الجهل؛[5] اطاعت از خداوند و پرستش او بر اثر علم است، خير دنيا و آخرت در پرتو علم بدست ميآيد و شرّ دنيا و آخرت از جهل و ناداني دامنگير انسان ميشود.
3. حضرت علي ـ عليهالسلام ـ فرمود: «ليت شعري ايّ شيء ادرك من فاته العلم بل اي شيء فات من ادرك العلم؛[6] كاش ميدانستم كسي كه از علم بينصيب مانده چه چيز بدست آورده است و آنكس كه از علم بهرهمند شده چه چيز بدست نياورده است.
محور دوم: مراد از وسعت ديد
در وجود انسان دست كم دو نوع ديدگان وجود دارد. 1. ديدگان حسي كه همان چشمان ظاهريمان ميباشد. 2. ديدگان عقل و دل كه همان چشمان باطني ما هست و در قرآن به اين دو ديدگان اشاره شده است از باب نمونه در آنجا كه به كافراني كه چشمان باطنيشان را كور كردهاند هر چند داراي چشمان ظاهر هستند ميفرمايد: «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ»
يا اينكه ميفرمايد: «خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ»[7] خدا بر دلها و گوشهاي آنان (كافران) مهر نهاده و بر چشهايشان پردهاي افكنده شده و عذاب بزرگي در انتظار آنهاست.
در نتيجه همانگونه كه چشمان ظاهري گاه كور ميشوند يا پردهاي بر آنها قرار ميگيرد چشمان باطني هم چنين است و همانطور كه چشمان ظاهري گاه كمسو و ضعيف ميشوند چشمان باطني نيز چنيناند كه گاهي ضعيف ميشوند و وقتي ضعيف شوند وسعت ديد خود را از دست داده و نميتواند در كشف حق و حقيقت موفق باشد. از اينرو وسعت ديد يعني اينكه ديدگان باطني ما چنان قوي باشند كه بتوانند افقهاي والاتر را ببينند و تمام ابعاد يك حقيقت را مشاهده كنند.
محور سوم: راههاي توسعة ديد
اكنون كه روشن شد وسعت ديد يعني اينكه ديدگان باطني انسان چنان قوي باشد كه بتواند حقائق بيشتري را درك كند و افقهاي والاتري را درك كند جاي اين پرسش است كه راههاي توسعه ديد چيست و آيا مطالعه كتب ضاله ميتواند يكي از اين راهها يا بهترين راه توسعه ديد باشد؟
همانگونه كه گذشت علم واقعي و آگاهي حقيقي آنست كه انسان را به منزلت اطاعت از خدا و پرستش او برساند و انسان را در دستيابي به سعادت دنيا و آخرت كمك نمايد. اكنون بايد ديد شرايط دستيابي به چنين علمي چيست؟ علمي كه مايه چنين آثاري است و افق ديد انسان را چنان گسترش ميدهد بگونهاي كه به خدا كه اساس حقايق است نزديك ميشود و بر حقايق دنيا و آخرت آگاه ميشود.
در متون ديني اسلام راههاي كسب چنين علمي بيان شده است كه به شرح ذيل است:[8]1. عقل: امام كاظم ـ عليهالسلام ـ ميفرمايد:[9] خداي را بر مردمان دو حجت است حجتي بيروني و حجتي دروني. حجت برون همانا پيامبران و امامانند و حجت درون عقل و خرد آدميان.
2. حواس: خداوند ميفرمايد: خداوند شما را از شكم مادرانتان خارج ساخت در حالي كه هيچ نميدانستيد و براي شما گوش و چشم و عقل آفريد تا قدرداني كنيد.[10] ازاين بيان قرآن كريم معلوم ميشود كه از نظر اين كتاب آسماني حس و عقل هر و در شناخت حقايق هستي نقش بنيادي دارند.[11]3. قلب: پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ ميفرمايد قلب انسان دو گوش دارد كه وقتي او تصميم به انجام گناهي ميگيرد روح ايمان به او ميگويد نكن و شيطان به او فرمان ميدهد كه بكن.[12] بنابراين يكي از راههاي شناخت قلب و دل آدمي است.
4. وحي: همانطور كه در روايتي نقل شد خداوند دو حجت بر انسانها قرار داده است يكي عقل و يكي انبياء و از اينرو يكي از راههاي شناخت وحي است كه توسط پيامبران به مردم ارزاني شده است.
و از اينرو خداوند خطاب به پيامبر اسلام ميفرمايد:
«كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ»[13] اين كتابي است كه به سوي تو فرو فرستاديم تا مردم را از تاريكيها خارج كني و به روشنايي وارد سازي از اين بيان الهي روشن ميشود كه براي رسيدن به روشني و يافت حقايق يكي از بهترين راهها استفاده از وحي و قرآن مجيد است.
6. ائمه اطهار ـ عليهمالسلام ـ: از ديدگاه اسلام يكي از راههاي حقيقتيابي استفاده از چراغ روشنگر امام ـ عليهالسلام ـ است و از اين رو در زيارت جامعه كبيره ميخوانيم «السلام علي ائمه الهدي و مصابيح الدجّي؛ درود بر امامان هدايت و چراغهاي تاريكيها.»
بنابراين راههاي گسترش ديد و فزوني علم و آگاهي عقل، حواس، قلب، وحي و امام است و مطالعه شبهات و كتب ضاله جزو اين راهها به شمار نميرود.
محور چهارم: مطالعه كتب ضاله و توسعه ديد
عقل و دين حكم ميكند كه نه تنها كتب ضاله مايه توسعه ديد انسان نميشوند بلكه كساني را كه توان دفع و پاسخدهي آنها را ندارند به انحراف و گمراهي ميكشاند كتب ضاله مانند امراضي ميمانند كه نه تنها به درد انسانها و بيماران نميخورند بلكه براي آنها جز درد و مرگ و گمراهي و ناداني ارمغاني به بار نميآورند و از اينرو وظيفه طبيبان علم و معرفت يعني عالمان و حافظان حريم علم و معرفت است كه انسانها را از آسيبديدگي اين شبهات و كتب ضاله محافظت كنند.
محور پنجم: حرمت و معصيت در مطالعه كتب ضاله و شبهات
حال كه روشن گرديد مطالعه كتب ضاله و شبهات نه تنها توسعه در ديد نميآورد بلكه انسان را از حقايق و جادة حقيقت منحرف ميكند و ضررش مانند ضرر خوردن سم براي بدن است كه گاه مايه از دست دادن حيات آدمي است ميتوانيم از اين مطالب نتيجه گيريم كه آري مطالعه كتب ضاله و شبهات براي چنين كسي ضرربخش است و ضرر در اسلام نهي شده است از اينرو مطالعه اينگونه كتب و شبهات از نظر ديني حرمت دارد و به همين جهت اسلام كساني را كه كتب ضاله را براي گمراهي مردم ميفروشند مذمت كرده است خداوند در اين باره ميفرمايد: برخي مردم، سخن بيهوده ميخرند تا ديگران را از راه خدا بدون هيچ علم و آگاهي، گمراه سازند و آن را به مسخره ميگيرند برايشان عذابي خواركننده است[14] اين آيه ناظر به عملكرد كساني مانند نضر بن حارث است كه در زمان پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ به ايران سفر ميكرد و با تهيه كتابهايي تصميم داشت جلوي هدايت قرآن را بگيرد.[15]نتيجه آنكه وسعت ديد در گرو مطالعه كتب ضاله نيست بلكه مطالعه شبهات براي انساني كه علميت كافي ندارد مايه گمراهي و ضرر است و از اينرو عقلاً چنين اقدامي مذموم است و از نظر دين چنين كاري درست نيست و حرام ميباشد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ آزادي، عقل و ايمان، محمد سروش، دبيرخانه مجلس خبرگان.
2ـ مباني شناخت، محمد محمدي ريشهري، دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم.
3ـ شناختشناسي در قرآن، آيتالله جوادي آملي، مركز مديريت حوزه علميه قم.
4ـ خردورزي و دينباوري، احمد حسين شريفي، حسن يوسفيان، كانون انديشه جوان.
پي نوشت ها:
[1] . نصري، عبدالله، مباني انسانشناسي در قرآن، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه، 1379، چاپ اول، ص37.
[2] . زمر/9.
[3] . انفال/22.
[4] . طه/114.
[5] . الحديث، گردآورنده مرتضي فريد، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ نهم، 1374، ج2، ص2.
[6] . همان، ص1.
[7] . بقره/7.
[8] . جوادي آملي، عبدالله، شناخت شناسي در قرآن، فصل ابزارها و راههاي شناخت، قم، مركز مديريت حوزه علميه، 1370.
[9] . كليني، محمد بن يعقوب، كافي، كتاب العقل و الجهل، حديث 12.
[10] . نحل/78.
[11] . محمدي ريشهري، محمد، مباني شناخت، قم، دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه، 1372، ص215.
[12] . محمدي ريشهري، محمد، ميزان الحكمه، حديث 16651.
[13] . ابراهيم/2.
[14] . لقمان/6.
[15] . سروش، محمد، آزادي عقل و ايمان، دبيرخانه مجلس خبرگان رهبري، چاپ اول، 1381، ص235.