خانه » همه » مذهبی » از پیامبر(ص) نقل شده که نشستن نزد خانواده بهتر از اعتکاف است، اما امام علی(ع) در روایتی توصیه کرده که بیشترین اوقات زندگی را به زن و فرزند اختصاص ندهید. به کدام یک از این دو روایت عمل کنیم؟!

از پیامبر(ص) نقل شده که نشستن نزد خانواده بهتر از اعتکاف است، اما امام علی(ع) در روایتی توصیه کرده که بیشترین اوقات زندگی را به زن و فرزند اختصاص ندهید. به کدام یک از این دو روایت عمل کنیم؟!

در دو حدیث مطرح شده در پرسش چنین آمده است:
پیامبر اسلام(ص) فرمود: «نشستن مرد نزد زن و فرزند، در پیشگاه خدای متعال از اعتکاف او در مسجد من محبوب‌تر است».[1]  
امام علی(ع) فرمود: «بیشترین وقت زندگی را به زن و فرزند اختصاص مده؛ زیرا اگر زن و فرزند از دوستان خدا باشند، خدا آنها را رها نخواهد کرد، و اگر دشمن خدا باشند؛ چرا غم دشمن خدا را می‌خوری»؟![2]
آنچه در مورد این دو روایت می‌توان گفت این است که اگرچه در ظاهر دو روایت هم متفاوت به نظر می‌رسند، اما با کمی دقت، این تعارض از بین خواهد رفت. به دلیل آن‌که:
1. روایت اول، ناظر به مواردی است که مرد خانواده در راستای ادای وظیفه شرعی مدیریتی و تربیتی که به او سپرده شده، در کنار زن و بچه خود نشسته و به این وظیفه دینی عمل می‌کند. در این‌گونه موارد؛ بودن در کنار خانواده از اعتکاف هم ارزشمندتر است؛ چرا که این وظیفه واجبی بوده، اما اعتکاف مستحب است.
2. روایت دوم، ناظر به مواردی است که سرپرست خانواده، دائماً در اندیشه و دغدغه آینده فرزندان خویش بوده و حتی به شدت، نگران وضعیت آنها بعد از مرگش بوده و برای کسب ثروت بیشتر و پس‌انداز برای زن و بچه، خود را به آب و آتش بزند و به همین دلیل، از ارتباط معنوی با پروردگار و نیز تفکر در آفرینش و معاد و … بازماند که چنین موضوعی پسندیده نیست.
به بیان دیگر، در این روایت امام به این امر توجه می‌دهد که در مورد آینده زن و فرزند باید به خدا توکل کرد و کارها را به او واگذار نمود؛ چرا که او به مصالح آنها داناتر و نسبت به آنان مهربان‌تر است. اگر این فرزند در علم الهی انسان مؤمنی باشد خداوند او را رها نکرده، بلکه از فضل خویش بی‌نیازش خواهد نمود. و اگر دشمن خدا باشد که اهتمام به او روا نیست. به هر حال سزاوار نیست انسان نسبت به بعد از مرگش در ارتباط با معیشت و زندگی زن و بچه نگران باشد.[3]

[1]. ورام بن أبی‌فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج ‏2، ص 122، قم، مکتبة الفقیه، چاپ اول، 1410ق.
.[2] سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص ۵۳۶، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[3]. ابن أبی‌الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، ابراهیم، محمد ابوالفضل،‏ ج ‏19، ص 268، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد