نگاهی به خوبی ها و بدی های تکنولوژی
اسارت مدرن و شیک
در قسمت سوم مطلبِ “روی دیگر زندگیهای سریع” به بخشی از سیطرة دنیای مدرن به وسیلة سرعت انتقال اطلاعات، اشاره شد؛ اطلاعاتی که فکر انسان و میل و گرایش او را تحت تأثیر قرار میدهد و او را به سمت و سویی میبرد که دنیای مدرن خواهان آن است. اما ماجرا از این حرفها پیچیدهتر است و میتوان به ابعاد دیگری از آن نیز پرداخت که این نوشتار در صدد آن است که به مباحث دیگری از ماجرای تکنولوژیهای نوین و تأثیرات آن بر زندگیها بپردازد.
سلف سرویسی با طعم اطلاعاتِ سوخته
ما در عصری قرار گرفتهایم که در گام اول، عموم تکنولوژیها و اطلاعات مربوط به آن در انحصار افراد و کشورهایی هستند که با وجود آن تکنولوژیها، فکر و ذهن افراد را به تسخیر خود در میآورند.
دادهها و اطلاعاتی که درباره محصولاتِ تولیدی توسط تکنولوژیهای نوین وجود دارند به دو دسته تقسیم میشوند؛ اول اطلاعات مربوط به اختراع، ساخت، تولید و مسائلی از این قبیل و دوم اطلاعات مربوط به مصرف محصولاتِ مربوط به آن تکنولوژیها. اگر بخواهیم با دقت به این اطلاعات نگاه بیندازیم متوجه خواهیم شد که اطلاعات موجود از این دو دستة ذکر شده، به شکلی نابرابر، هم از جهت توانِ دسترسی به آنها و هم از جهت حجم اطلاعات موجود، تفاوتهای اساسی با هم دارند. دستة اول، دادههای مربوط به اختراع و ساخت و… به شدت دسترسی به آنها سخت و گاهی غیر ممکن است در حالی که اطلاعاتِ مربوط به نحوه و چگونگی مصرف محصولات مختلفِ تهیه شده به وسیلة تکنولوژیها، در اختیار عموم مردم است و دربارة آن نیز مشاورههای رایگان زیادی وجود دارد. در زمینة حجم اطلاعات موجود دربارة این دو دسته اطلاعات، نیز کاملاً مشخص است که اطلاعات مصرف، به شکلی غیر واقعی و غیر لازم متورم شده است و عصر انفجار اطلاعات را به وجود آورده است اما در سمت مقابل اطلاعات مربوط به اختراع تورم کاذب ندارد و حتی اگر انتشاری هم در این زمینه صورت پذیرد به صورت قطرهچکانی و بسیار محدود است.
تورم کاذب اطلاعاتِ مربوط به محصولات و تکنولوژیها، میتواند از اطلاعات مدلهای مختلف محصولات با امکانات مختلف شروع شود و تا اطلاعات مفصل و متعدد درباره رنگ آن محصول را نیز در بر بگیرد.
جهالت دو قبضه
از یک سو «استعمارگران برای نگه داشتن ملتها در جهل، علم و دانش را انحصاری و سیاسی میکنند. این شیوه و متد از قدیم الایام تا کنون مرسوم بوده و هست. برخی از علوم مانند هوا-فضا، دانش هستهای، سلولهای بنیادین، ارتباطات و رسانههای دیجیتال و … به قدری اهمیت دارند که استعمارگران اجازه نشر آن را نمیدهند.»[1] و از سوی دیگر با انتشار گستردة اطلاعات مربوط به مصرف محصولات این تکنولوژیها، بر این جهالت میافزاید؛ «از جمله مهمترین شعارهای شومی که استعمار فرانوین از آن استفاده میکند، این جمله است “دانستن حق مردم است”. استعمار فرا نو با استفادة ابزاری از این شعار به ظاهر زیبا و دلفریب، اخبار و اطلاعات گوناگون، مستند و … را در کشورهای هدف منتشر میکند تا به این وسیله مردم را به حواشی قضایا مشغول کرده و از اصل، غافلشان سازد و این جهل و نادانی روز به روز بیشتر شود.»[2]
توهم فهمیدن؛ دسیسه آگاهی
با حضور این آگاهیهای جهت دهی شده در جامعه، بیشتر از آنی که کیفیت زندگی انسانها به نحو واقعی افزایش پیدا کند و رضایت حقیقی آنها از زندگی بیشتر شود، توهم فهمیدن و تفاخر نسبت به آن افزایش پیدا کرده است. گویی در عصر تکنولوژیها و اطلاعات مربوط به آن، که قرار بوده گرهی از زندگی ما باز کند و سبب پیشرفت و تعالی ما بشود، ما بیشتر در جهلی مرکب فرو رفتهایم؛ ما در عین حالی که بسیاری مسائل را میدانیم و اطلاعات بسیاری از محصولات را از ریز تا درشت در اختیار داریم اما انگار هیچ نمیدانیم چون آنچه میدانیم چندان به حالمان مفید نیست. خیلیها متوجه نیستند که آن اطلاعاتی با ارزش هستند که اثرات مثبتی در باطن زندگیها داشته باشند و حال اینکه بسیاری از اطلاعات موجود در جامعه نه تنها مفید نیستند که مضر هم هستند. «ویلیام گاردنر در کتاب خود به نقلِ قسمتهایی از کتابهای مختلف آموزشهای جنسی [با عنوان تربیت جنسی برای جلوگیری از آلوده شدن به مسائل خلاف اخلاق] که در مدارس آمریکا و کانادا از سنین زیر 10 سال به کودکان آموزش داده میشود و نیز گزارشهای آموزشی و فیلمهای ویدئویی و پرسشنامههایی که درباره مسائل جنسی به دانشآموزان داده میشود، میپردازد. این قسمت از مطالب کتاب به قدری زننده و شرمآور است که حتی تصور اینکه کودکان در معرض چنین آموزشهایی قرار گیرند انسان را دچار وحشت میکند؛ چه رسد به اینکه بدانیم چندین دهه است جزء جداییناپذیر مواد درسی این مدارس شده است.»[3] در اختیار کودکان قرار گرفتن این اطلاعات مضر، حاصل آزاد گذاشتن صنعت پورنوگرافی است که بسیاری از تکنولوژیها و دانشهای روز دنیا در خدمت آن هستند.
آن قسمت از تکنولوژی، محصولات تکنولوژی و اطلاعات مربوط به آن که موجب رشد و تعالی بشر نیست قطعا مضر است و بر روی زندگی انسانها آثار نامطلوبی را بار خواهد کرد. پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم درباره علم نافع میفرماید: «یَا أَبَاذَرٍّ مَنْ أُوتِیَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَا یُبْکِیهِ لَحَقِیقٌ أَنْ یَکُونَ قَدْ أُوتِیَ عِلْماً لَا یَنْفَعُهُ إِنَّ اللَّهَ نَعَتَ الْعُلَمَاءَ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَ : “إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذا یُتْلى عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ سُجَّداً وَ یَقُولُونَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولًا وَ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْکُونَ وَ یَزِیدُهُمْ خُشُوعاً”[4] ای اباذر! هر که را علمى داده شد که او را به گریه نیاورد حقیقتا به او دانشى بدون منفعت داده شده، چرا که خداوند علماء را در قرآن چنین مدح می فرماید « آنان که پیش از آن دانش داده شدهاند، وقتی چون قرآن بر آنها خوانده شود به سجده مى افتند و می گویند: خداى ما منزّه است که وعده او انجام پذیر است، و به سجده افتند و بگریند و بر خشوعشان افزوده گردد.»[5]
اشتهای سیریناپذیر مصرف
خروجی اطلاعات افسار گسیخته دربارة محصولات متنوع که حاصل تکنولوژیهای به روز دنیا هستند ایجاد یک فرهنگ جدید است؛ “فرهنگ مصرفگرایی”. مصرفگرایی در افراد، وقتی شکل میگیرد که او در معرض انبوهی از اطلاعات گوناگون، جذّاب و در بعضی مواقع غیر قابل جمعِ کالاها و محصولات مصرفی قرار گرفته است.
در محصولات متعدد، خصوصاً محصولات سخت افزاری دیجیتال مانند گوشی، تبلت لبتاب و … گاهی انسان شاهد محصولات متعددی است که هر کدام علاوه بر ویژگیهای مشترک زیادی که با دیگر محصولات مشابه خود دارد اما از تفاوت و تمایز خاصی نیز برخوردار است که در دیگر محصولات مشابهش وجود ندارد؛ در این میان هستند افرادی که این سوال به ذهنشان میآید که چرا همة این ویژگیها در یک محصول به طور کامل جمع نیستند؟ در کنار پاسخهایی که معمولا افراد به این سوال میدهند یک پاسخ قابل تأمل نیز وجود دارد و آن هم تشنه نگه داشتن افراد برای تعویضها و نو به نو کردن این کالاهاست. فردی که یکی از این محصولات را خریده در عین حالی که از آن محصول استفاده میکند نیمنگاهی هم به محصولات مشابه داشته باشد و دائم محصول خود را با آن مقایسه کند و پتانسیل تعویض آن و خرید کالای جدید را داشته باشد.
این مطالب حاوی یک نکتة بسیار مهم است و آن اینکه انسانی که حق انتخاب دارد در اسارتی نامرئی به سر میبرد و خود متوجه آن نیست. مصرفگرایی یکی از آثار شومی است که امروزه تا حدودی به یک فرهنگ همگانی تبدیل شده است و تکنولوژیهای نوین و صاحبان آن نیز به جهت منافع شخصی خود بر این فرهنگ غلت دامن میزنند.
امام علی دربارة فرهنگ غلط مصرفگرایی میفرمایند: «إِنَّمَا الْمَالُ مَالُ اللَّهِ أَلَا وَ إِنَّ إِعْطَاءَ الْمَالِ فِی غَیْرِ حَقِّهِ تَبْذِیرٌ وَ إِسْرَافٌ وَ هُوَ یَرْفَعُ صَاحِبَهُ فِی الدُّنْیَا وَ یَضَعُهُ فِی الْآخِرَةِ وَ یُکْرِمُهُ فِی النَّاسِ وَ یُهِینُهُ عِنْدَ اللَّهِ؛[6] همانا مال، مال خداست بدانید که پرداخت مال در غیر موردش تبذیر و اسراف است، و این کار شخص را در دنیا سر بلندى مىدهد ولى در آخرت موجب سر شکستگى است، او را در دیده مردم با ارزش اما نزد خداوند خوار مىکند.»
پینوشت:
[1] . کهوند محمد ، شبکه عنکبوتی، ص60، چاپ دوم، انتشارات ذکری، قم، 1396.
[2] . همان ص61.
[3] . ، ویلیام گاردنر، جنگ علیه خانواده ترجمه: معصومه محمدی، پاورقی ص147.انتشارات دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، 1392،
[4] . سوره اسراء، آیه۱۰۷.
[5] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان فی التفسیر القرآن، ج2، ص376، انتشارات مکتبه العلمیه الاسلامیه، تهران.
[6] . خطبه 126 نهج البلاغه.