اسراف به معناي زياده روي و خروج از حد اعتدال از صفات رذيله است. هر چند اسراف مصاديق و موارد گوناگوني مي تواند داشته باشد، ولي آنچه بيش از همه براي عموم قابل درك است، اسراف در امور مالي و امكانات مادي است. خداوند نعمت هاي فراواني در اختيار انسان قرار داده به گونه اي كه به فرمودة قرآن كريم «اِنْ تعدوا نعمةَ الله لا تحصوها» نعمت هاي الهي قابل شمارش نيستند و هيچ كس نمي تواند آن ها را بشمارد. نعمت هاي مادي و معنوي آنقدر زياد است كه آدمي غرق در آن نعمت هاست، و متأسفانه اغلب مردم به كمبودها مي نگرند و توجهي به داراييهاي خود ندارند.
آنچه وظيفة بندگان در قبال نعمت هاي خدايي است اين است كه شكرگزار و قدردان آن باشند و با كفران نعمت خود را از آن نعمت محروم نسازد. خداوند مي فرمايد: اِنْ شَكَرتُم لازيدنكم و ان كَفَرتم اِنّ عذابي لَشديد، اگر شكرگزار باشيد آن را افزايش مي دهم و اگر كفران كنيد عذاب من سخت است. حداقل آن عذاب قطع نعمت مي باشد. بر اين اساس، نخستين وظيفة متنعمان از نعمت خدا شكر نمودن، در برابر آن نعمت هاست.
وظيفة ديگر ما استفادة مناسب از نعمت هاست و اينكه بدون جهت آنها را حرام نكنيم و هدر ندهيم. چرا كه اسراف از گناهان بزرگ و نابخشودني است كه پيامد هاي دنيوي و اخروي سختي براي انسان دارد. اسراف و تبذير در منطقه اي از زمين باعث محروميت در منطقة ديگر مي شود و حتي اسراف انسان هاي امروز موجب محروميت نسل هاي آينده مي شود. لذا از اين رو، اسلام تاكيد فراواني بر خودداري از اسراف كرده و خانواده ها را سفارش به بهره برداري درست و در حد رفع ضرورت از نعمت ها مي كند. كلوا و اشربوا و لاتسرفوا انه لا يحب المسرفين.[1] بخوريد و بياشاميد ولي اسراف نكنيد كه خدا مسرفان را دوست ندارد.
اسراف از صفات طاغوتيان و ستمگران است كه در هر چيز زياده روي مي كردند، چنانکه دربارة فرعون مي فرمايد: وَ اِنَّ فرعون لَعالٍ في الارض و اِنَّهُ لَمِن المُسرفين.[2] بنابراين، اسراف تضييع نعمت و به هدر دادن امكانات است و از گناهان كبيره مي باشد كه انسان مسلمان نبايد مرتكب آن گردد. زياده روي در مصرف آب و برق و گاز و ديگر امكانات عمومي و شخصي هم مصداق اسراف بوده و انجام آن گناه است.
پي نوشت ها:
[1] . انعام/ 141 و اعراف/ 31.
[2] . يونس/ 83.