1. دستهای از روایات، ائمه اطهار(ع) را مصداق اسماء الحسنی میدانند:
امام صادق(ع) فرمود: «به خدا سوگند! ما اسماء الحسنى هستیم خداوند عمل کسى را قبول نمیکند مگر به معرفت ما».[1]
امام رضا(ع) فرمود: «هر گاه براى شما سختى و مشکلى پیش آمد از ما استعانت و یاری بجوئید و به وسیله ما از خداوند رفع مشکلات خود را بخواهید. همانطور که خداوند متعال میفرماید: وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها[2]».[3]
2. دستهای دیگر از روایات برخی اسمای الهی را مصداق اسماء الحسنی میدانند؛ مانند روایت زیر:
امام صادق(ع) فرمود: «خداى تبارک و تعالى اسمى آفرید که صداى حرفى ندارد، به لفظ ادا نشود تن و کالبد ندارد، به تشبیه توصیف نشود، به رنگى آمیخته نیست، أبعاد و اضلاع ندارد، حدود و اطراف از او دور گشته، حسّ توهّمکننده به او دست نیابد، نهان است بیپرده، خدا آنرا یک کلمه تمام قرار داد داراى چهار جزء مقارن که هیچیک پیش از دیگرى نیست، سپس سه اسم آنرا که مخلوقات به آن نیاز داشتند آشکار ساخت و یک اسم آنرا پنهان داشت و آن همان اسم مکنون و مخزون است، و آن سه اسمى که آشکار گشت ظاهرشان «اللَّه» تبارک و تعالى است، و خداى سبحان براى هر اسمى از این اسما چهار رکن مسخّر فرمود که جمعاً دوازده رکن میشود، سپس در برابر هر رکنى سی اسم که به آنها منسوبند آفرید که آنها عبارتند از: «الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ الْحَکِیمُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ الْمُقْتَدِرُ الْقَادِرُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْبَارِئُ الْمُنْشِئُ الْبَدِیعُ الرَّفِیعُ الْجَلِیلُ الْکَرِیمُ الرَّازِقُ الْمُحْیِی الْمُمِیتُ الْبَاعِثُ الْوَارِث»، میباشد. این نامها با اسماء الحُسنى تا سیصد و شصت اسم کامل شود و فروع این سه اسم میباشند و آن سه ارکانند. آن یک اسم مکنون و مخزون که به سبب این اسماء سهگانه پنهان شده، این فرموده خدای تعالی است: «قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَیًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى»؛[4] بگو «الله» را بخوانید یا «رحمان» را بخوانید هر کدام را که بخوانید نامهاى نیکو از اوست».[5]
البته هیچ منافاتی میان این دو دسته از روایات نیست؛ زیرا ائمه اطهار(ع) نیز مصداقی از اسما و صفات الهی هستند.[6]
گفتنی است؛ اسمای حسنای الهی توسط علما – به زبانهای عربی و فارسی- شرح هم داده شدهاند.[7]
امام صادق(ع) فرمود: «به خدا سوگند! ما اسماء الحسنى هستیم خداوند عمل کسى را قبول نمیکند مگر به معرفت ما».[1]
امام رضا(ع) فرمود: «هر گاه براى شما سختى و مشکلى پیش آمد از ما استعانت و یاری بجوئید و به وسیله ما از خداوند رفع مشکلات خود را بخواهید. همانطور که خداوند متعال میفرماید: وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها[2]».[3]
2. دستهای دیگر از روایات برخی اسمای الهی را مصداق اسماء الحسنی میدانند؛ مانند روایت زیر:
امام صادق(ع) فرمود: «خداى تبارک و تعالى اسمى آفرید که صداى حرفى ندارد، به لفظ ادا نشود تن و کالبد ندارد، به تشبیه توصیف نشود، به رنگى آمیخته نیست، أبعاد و اضلاع ندارد، حدود و اطراف از او دور گشته، حسّ توهّمکننده به او دست نیابد، نهان است بیپرده، خدا آنرا یک کلمه تمام قرار داد داراى چهار جزء مقارن که هیچیک پیش از دیگرى نیست، سپس سه اسم آنرا که مخلوقات به آن نیاز داشتند آشکار ساخت و یک اسم آنرا پنهان داشت و آن همان اسم مکنون و مخزون است، و آن سه اسمى که آشکار گشت ظاهرشان «اللَّه» تبارک و تعالى است، و خداى سبحان براى هر اسمى از این اسما چهار رکن مسخّر فرمود که جمعاً دوازده رکن میشود، سپس در برابر هر رکنى سی اسم که به آنها منسوبند آفرید که آنها عبارتند از: «الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ الْحَکِیمُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ الْمُقْتَدِرُ الْقَادِرُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْبَارِئُ الْمُنْشِئُ الْبَدِیعُ الرَّفِیعُ الْجَلِیلُ الْکَرِیمُ الرَّازِقُ الْمُحْیِی الْمُمِیتُ الْبَاعِثُ الْوَارِث»، میباشد. این نامها با اسماء الحُسنى تا سیصد و شصت اسم کامل شود و فروع این سه اسم میباشند و آن سه ارکانند. آن یک اسم مکنون و مخزون که به سبب این اسماء سهگانه پنهان شده، این فرموده خدای تعالی است: «قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَیًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى»؛[4] بگو «الله» را بخوانید یا «رحمان» را بخوانید هر کدام را که بخوانید نامهاى نیکو از اوست».[5]
البته هیچ منافاتی میان این دو دسته از روایات نیست؛ زیرا ائمه اطهار(ع) نیز مصداقی از اسما و صفات الهی هستند.[6]
گفتنی است؛ اسمای حسنای الهی توسط علما – به زبانهای عربی و فارسی- شرح هم داده شدهاند.[7]
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 143 – 144، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. اعراف، 180: «و براى خدا، نامهاى نیک است خدا را به آن (نامها) بخوانید!…».
[3]. شیخ مفید، الاختصاص، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، ص 252، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، قم، چاپ اول، 1413ق.
[4]. اسراء، 110.
[5]. الکافی، ج 1، ص 112.
[7]. ر.ک: کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح (جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، ص 314 – 342، دار الرضی (زاهدی)، قم، چاپ دوم، 1405ق؛ ابن فهد حلی، احمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، محقق و مصحح: موحدی قمی، احمد، «خاتمة الکتاب فی أسماء الله الحسنى»، ص 317، دار الکتب الإسلامی، بیروت، چاپ اول، 1407ق؛ و کتابها و مقالات دیگری که به زبان فارسی در اینترنت موجود است.