روایاتی که در آن اسامی ائمه آمده , وروایات شیعه اعم از روایاتی که در کافی ودیگر کتب شیعه آمده است نزد اهل سنت مقبول نیست علت عدم قبولی هم تعصب نسبت به خلفا ومذهب آنان است , اگر قرار باشد اهل سنت روایات شیعه را بپذیرند لازمه اش اینست که از مذهب خودشان دست بکشند , وقتی بخاری صاحب صحیح که از بزرگان اهل سنت است و صاحب یکی از معرفترین صحاح نزد آنان است از صادق آل محمد امام جعفربن محمد علیه السلام حدیث نقل نمی کند , این خوش خیالی است که ما توقع داشته باشیم آنها به روایات کافی اعتماد کنند , ذهبی در میزان الا عتدال در مورد امام صادق بعد از اینکه از برخی ار اهل سنت وثاقت وجلالت آن حضرت را نقل می کند می گوید بخاری از وی روایت نقل نکرده ویحی بن سعید می گوید مجاهد نزد من محبوب تر از اواست ودر نفس من نسبت به او چیزی هست {یعنی به او اعتماد ندارم} ودر تهذیب التهذیب می گوید به روایت او نمی شود استناد کرد وضعیف است . وقتی بزرگان آنها نسبت به فرزند پیامبر چنین دیدگاهی داشته باشند دیگر نسبت به سایر روات شیعه مشخص است که بد ترین نسبت ها را در دروغگو بودن ووضع حدیث بدهند . روایت چهارم نامه قبلی را از شیعه صدوق در کمال الدین 1 / 282 و عیون اخبار الرضا 1 / 53 آورده است و از از اهل سنت نیز فرائد السمطین 2 / 213 ح 563 , 564 و ینابیع الموده قندوزی 2 / 316 آورده است قابل ذکر است در میان روایاتی که راجع به امامان وخلفای پیس از پیامبر در کتی اهل سنت سخنی به میان آمده این تنها روایتی است که تصریح به نام اولین وآخرین امام شده وطبعاًاین روایت نزد عموم اهل سنت ضعیف است ومورد قبول آنان نیست . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 7/100109469)

روایاتی که در آن اسامی ائمه آمده , وروایات شیعه اعم از روایاتی که در کافی ودیگر کتب شیعه آمده است نزد اهل سنت مقبول نیست علت عدم قبولی هم تعصب نسبت به خلفا ومذهب آنان است , اگر قرار باشد اهل سنت روایات شیعه را بپذیرند لازمه اش اینست که از مذهب خودشان دست بکشند , وقتی بخاری صاحب صحیح که از بزرگان اهل سنت است و صاحب یکی از معرفترین صحاح نزد آنان است از صادق آل محمد امام جعفربن محمد علیه السلام حدیث نقل نمی کند , این خوش خیالی است که ما توقع داشته باشیم آنها به روایات کافی اعتماد کنند , ذهبی در میزان الا عتدال در مورد امام صادق بعد از اینکه از برخی ار اهل سنت وثاقت وجلالت آن حضرت را نقل می کند می گوید بخاری از وی روایت نقل نکرده ویحی بن سعید می گوید مجاهد نزد من محبوب تر از اواست ودر نفس من نسبت به او چیزی هست {یعنی به او اعتماد ندارم} ودر تهذیب التهذیب می گوید به روایت او نمی شود استناد کرد وضعیف است . وقتی بزرگان آنها نسبت به فرزند پیامبر چنین دیدگاهی داشته باشند دیگر نسبت به سایر روات شیعه مشخص است که بد ترین نسبت ها را در دروغگو بودن ووضع حدیث بدهند . روایت چهارم نامه قبلی را از شیعه صدوق در کمال الدین 1 / 282 و عیون اخبار الرضا 1 / 53 آورده است و از از اهل سنت نیز فرائد السمطین 2 / 213 ح 563 , 564 و ینابیع الموده قندوزی 2 / 316 آورده است قابل ذکر است در میان روایاتی که راجع به امامان وخلفای پیس از پیامبر در کتی اهل سنت سخنی به میان آمده این تنها روایتی است که تصریح به نام اولین وآخرین امام شده وطبعاًاین روایت نزد عموم اهل سنت ضعیف است ومورد قبول آنان نیست . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 7/100109469)