اعتقاد به مهدويت (منجي) مسئلهاي است كه در تمام اديان و مذاهب مختلف جهان مطرح بوده و هست؛ بدين معني كه در آخر الزّمان، مصلحي ظهور خواهد كرد و به جنايتها و خيانتها و تبعيضهاي بشر خاتمه خواهد داد.
اعتقاد به مهدي موعود هم يك باور اسلامي است كه تمامي مذاهب اسلامي به آمدن حضرت مهدي البته با اختلاف نظر در مصداق مهدي اعتقاد دارند و منتظر او هستند.
اعتقاد به حضرت حجت، حضرت مهدي كه دوازدهمين امام از سلسله ائمه هدي كه فرزند يازدهمين امام، حضرت امام حسن عسكري ميباشد، يك عقيده شيعي است.
بنابراين منجي براي اديان و مذاهب مختلف غير اسلامي، و مهدي براي مذاهب اسلامي و حضرت حجة بي الحسن العسكري براي مذهب شيعه اثنا عشري، يك باور عميق است پس همه اديان و مذاهب در اين اعتقاد كه روزي منجي عالم بشريت ظهور خواهد كرد با هم شريك هستند.
مهدويت در دين يهود:
يهوديان به عنوان قومي ديندار و معتقد به اينكه جهان را موجودي خوب و كامل آفريده است، كمال را در آغاز آفرينش قرار ميدادند و ميگفتند نخستين انسان كه مستقيماً به دست خدا آفريده شده است، لزوماً بايد كامل و كامروا باشد. با اين وصف، يهوديان كاميابي و فضيلت را نه در دوران طلايي گذشته، بلكه در آينده و واپسين روز ميجويند. اين عبارت كتاب مقدس ميان يهوديان رايج بود: اگر چه ابتدايت صغير بود، عاقبت تو بسيار رفيع ميگردد.[1]يهوديان پس از نخستين ويراني شهر قدس، همواره در انتظار يك رهبر الهي فاتح بودهاند كه اقتدار و شكوه قوم خدا را به عصر درخشان داوود و سليمان برگرداند. شخصيت مورد انتظار، ماشيح (مسيح،مسح شده) خوانده ميشد، ماشيح لقب پادشاهان قديم بني اسرائيل بود؛[2] تعبير ماشيح در تلمود به تكرار آمده و در كتاب مقدس هم در كتاب دانيال 9: 25 ـ26 وارد شده است. از آنجا كه لفظ «مسيح» به حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ اختصاص يافته است، دانشمندان براي اشاره به موعود يهود از واژة «مسيحا» استفاده ميكنند و مژدة مسيحايي در كتاب اشعياي نبي آمده است: «نهالي از تنة يسّي [پدرِ داوود] بيرون آمده، شاخهاي از ريشه هايش خواهد شكفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت؛ يعني روح حكمت و روح مشورت و قوت و معرفت و ترس از خداوند، خوشي او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤيت چشم خود داوري نخواهد كرد و بر وفق سمع گوشهاي خويش تنبيه نخواهد نمود، بلكه مسكينان را به عدالت داوري خواهد كرد و به جهت مظلومان زمين به راستي حكم خواهد نمود. جهان را به عصاي دهان خويش زده، شريران را به نفخة لبهاي خود خواهد كشت. كمربند كمرش عدالت خواهد بود و كمربند ميانش امانت. گرگ با بره سكونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد و گوساله و شير و… طفل كوچك آنها را خواهند راند گاو با خرس خواهد چريد و بچههاي آنها با هم خواهند خوابيد…»[3]عدهاي ازدانشمندان ميگويند اين عقايد از دين زرتشت به دين يهود سرايت كرده است و اعتقاد به قيام ماشيح را پديد آورده است.[4]موعود يهوديت از خاندان داوود است كه در زادگاه داوود يعني شهر بيت لحم به دنيا ميآيد. بنابراين يهوديان براي موعود خود شرايط زير را ميشمارند:
1. وي از نسل حضرت داوود است 2. در بيت لحم متولد خواهد شد 3. او مسح شده است 4. پيش از وي، الياس از آسمان برگشته باشد 5. او بر دشمنانش پيروز ميشود.[5]در واقع موعود يهوديان همان حضرت مسيح بن مريم بود، كه به او ايمان نياوردند و همچنان منتظر باقي ماندند در عصر ما نيزكه يهوديان صهيونيست بر پاي خاسته و با اشغال فلسطين درصدد برآمدهاند حقارت هميشگي قوم يهود را برافكنند، چيزي از تب و تاب انتظار موعود كاسته نشده است و يهوديان در انتظار مسيحا لحظه شماري ميكنند. حدود صد سال پيش متفكران يهود گفتند: قوم ما اين همه سال در انتظار مسيحا خواريها را برخود هموار كرد، ولي از وي خبري نيامد. ديگر انتظارمان به سرآمد و كاسة صبرمان لبريز شده جا دارد كه خود براي پايان دادن به و موجود برخيزيم. آنان مكتب صهيونيسم را تأسيس كردند و گفتند: بايد خودمان فلسطين را بگيريم. عموم يهوديان ميگفتند اين كار درست نيست، زيرا طبق باورهاي ديني تنها مسيحا ميتواند به چنين كاري اقدام كند. قانع كردن قومي كه قرنها در خيالات مسيحايي به سر برده بود، كاري مشكل بود. اما آنان با صبر و حوصلة فراوان، براي اين كار تبليغ كردند و مهاجراني را به فلسطين برده، دولت غاصب اسرائيل را در اراضي اشغالي بنياد نهادند. البته هنوز هم برخي از يهوديان بر اثر دلبستگي شديد به اميدهاي قديم، تشكيل دولتي صهيونيستي را مخالف آرمان مسيحايي ميدانند و پيوسته با آن مخالفت كرده، ميگويند بايد به سنت انتظار ادامه داد. امّا بخشي ديگر از يهوديان, صهيونيسم را از جان و دل پذيرفتند و آن را رهگشاي عصر مسيحا دانستند. هم اكنون صهيونيستهاي اشغالگر فلسطين، علاوه بر دعاهاي مسيحايي روزانه، در پايان مراسم سالگرد بنيانگذاري رژيم اسرائيل غاصب (پنجم ماه ايّار عبري) پس از دميدن در شيپور عبادت، اين گونه دعا ميكنند:
ارادة خداوند خداي ما چنين باد كه به لطف او شاهد سپيده دم آزادي باشيم و نفخ صور مسيحا گوش ما را نوازش دهد.[6] آنچه در اين مختصر آمد باورها و عقايد يهود در مورد منجي آخر الزمان است.
به اميد روزي كه حضرت مهدي صاحب الزمان ظهور كند و ريشه تمامي ظالمان و ستمگراني كه در تاريخ بشريت به بشريت ظلم كردند برچينند و دولت كريمه و مورد انتظار را بنيان بگذارد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. آشنايي با اديان بزرگ، حسين توفيقي.
2. انتظار مسيحا در آيين يهود، ترجمه حسين توفيقي.
3. يهوديت، عبد الرحيم سليماني اردستاني.
4. مسيح يهودي و فرجام جهان، رضا هلال، ترجمه: مقبس زعفراني.
پي نوشت ها:
[1] . كتاب مقدس، ايوب، / 8: 7
[2] . توفيقي، حسين، آشنايي با اديان بزرگ، ص121، انتشارات سمت، چ هفتم 1384.
[3] . كتاب مقدس، كتاب (اِشعيا 1 : 1ـ9)
[4] . توفيقي، حسين، انتظار مسيحا در آيين يهود، ـ ص 69، انتشارات مركز مطالعات اديان1377.
[5] . آشنايي با اديان بزرگ، ص 270،
[6] . آشنايي با اديان بزرگ، ص124، همان.