ابتدا لازم است تعريفي از مرگ ارائه بدهيم تا معلوم شود اين چنين خاطراتي كه بيان مي شود بر تعريف مرگ منطبق هستند يا نه؟
از منظر قرآن و روايات معصومين ـ عليهم السلام ـ مرگ عبارت است از انتقال جان و روح انسان به عالم ديگر و تا اين انتقال صورت نپذيرد مرگ محقق نمي شود.
در سورة مباركه ق آيه19 مي خوانيم: «و جائت سكرة الموت بالحق ذلك ما كنت منه تحيد»
هنگام بيهوشي و سختي مرگ به حق و حقيقت فرا رسيد همان مرگي كه از آن دوري مي جستيد.
علامه طباطبايي(ره) پيرامون همين آيه مي فرمايد:
«مرگي كه خداي سبحان آن را به حق» وصف نموده نه آن بي حسّي و بي حركتي زوال زندگي اي است كه به ديد ظاهري ما در آيد بلكه بازگشتي است به سوي او كه به خروج از نشأه دنيا و ورود به نشأه ديگر (آخرت) محقق مي گردد.[1]و در حديثي كه از پيامبر اكرم(ص) نقل شده آنحضرت مي فرمايد:
«براي بقاء خلق شده ايد نه براي نابودي و فناء و با مرگ شما از دنيايي به دنياي ديگر منتقل مي شويد.[2]پس در معارف ديني ما، آنچه با مرگ صورت مي پذيرد انتقال حقيقت انساني از دنيا به برزخ است. ممكن است بواسطة عوارضي كه براي انسان پيش مي آيد اختلالاتي در سيستم داخلي بدن بوجود بيايد و براي مدتي هم قلب از كار بيفتد صِرف ايست قلبي دليل بر مردن شخص نيست. حتي از نظر پزشكان نيز مرگ بر اين چنين حالاتي گفته نمي شود.
دكتر «ريموند مودي» مي گويد:
بر طبق تعريف كلاسيك، مرگ عبارت است از حالتي كه بازگشت از آن امكان پذير نيست لذا آنرا بازگشت ناپذير مي نامند بنابراين چون همة كساني كه تجربيات نزديك با مرگ داشته اند از مرگ باز گشته اند نتيجه مي شود كه آنها هرگز به طور واقعي نمرده بودند. آنچه رخ مي دهد اين است كه برخي از معيارهاي مرگ در آنها تحقق يافته است به عنوان مثال قلب آنها براي مدّتي کار نمي كند در موارد مشخصي حتي امواج مغزي نيز قطع مي شوند و يكباره هم مجدداً شروع مي شود… اگر چه آنها با مرگ خيلي نزديك هستند امّا از لحاظ تعريف كلاسيك آنها هنوز به مرگ نرسيده اند.[3]پس طبق تعريفي كه از مرگ بيان كرديم معلوم مي شود اينچنين داستانهايي منطبق بر تعريف مرگ نيستند و لذا توقعي هم نبايد برود تا اينگونه افراد خبري از ملاقات فرشتگان مرگ و يا وقايعي كه پس از مرگ براي هر انساني صورت مي پذيرد بازگو کنند بلكه اين چنين ادعاهايي (بنا بر فرض صحت) مانند حالات شهودي است كه گاهي براي بعضي افراد صورت مي پذيرد درست شبيه خواب صادقي كه همه، آن را تجربه كرده ايم در نتيجه گرچه مشاهداتي درست است ولي مرگ واقعي نيست.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. معاد، شهيد مطهري، انتشارات صدرا، تهران.
2. معاد شناسي ج 1 و 2 علامه طهراني.
3. تفسير موضوعي ج 14، صورت و سيرت انسان در قرآن، ص 215 – 220، آيت الله جوادي آملي.
پي نوشت ها:
[1] . ر.ك: طباطبايي، محمد حسين، انسان از آغاز تا انجام، انتشارات الزهراء، چاپ دوم، 1371، ص 63.
[2] . ر.ك: مجلسي، بحارالانوار، ج6، ص 249، حديث 87.
[3] . ر.ك: رجالي تهراني، عليرضا، قبض روح، ص 32؛ به نقل از كتاب روزنه اي به جهان ديگر، ترجمه احمد تابنده، انتشارات نبوغ، چاپ پنجم، 1383، ص 88.