بعضي نويسندگان كه عمل زناشويي را مغاير با معنويات مي پندارند، همه ازدواج هاي پيامبر و ائمه(ع) را سياسي قلمداد كرده اند. در حالي كه آن بزرگواران زن دوستي را يك ارزش مي دانستند. آيا شما اين مطالب را تأييد مي كنيد؟
توضيح اين پرسش نيازمند چند نكته است كه اينگونه به آن پرداخته ميشود:
1.قبل از هر چيز لازم است اشاره شود كه از نظر اسلام تا چهار زن همزمان براي مرد جائز شمرده شده است و اگر كسي بتواند عدالت را درباره همة حقوق زنها مراعات كند، از نظر اسلام مانعي ندارد كه تا چهار زن داشته باشد، قرآن در اين باره مي گويد: «فانكحوا ما طاب لكم من النساء مثني و ثُلاث و رُباع، فان خِفتم الا تعدِ لوا فواحدةً»[1] با زنان پاك ازدواج نماييد، دو يا سه يا چهار همسر، و اگر مي ترسيد عدالت را درباره همسران متعدد رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد.
به اختصار بايد دربارة اين آيه اشاره شود كه در اين آيه تعدد زوجات تا چهار زن براي يك مرد جائز شمرده شده است، امّا بايد توجه داشت كساني كه مي خواهند از اين جواز قانوني و شرعي اسلام استفاده كند بايد عدالت را از هر نظر درباره زنهايش مراعات كند و اين كار هم از روي هوا و هوس نباشد و اگر عدالت را نمي تواند رعايت كند بايد يه يك زن اكتفاء نمايد. تفصيل بحث را در منابع ذيل جويا شويد.[2]بنابراين مانعي ندارد كه ائمه ـ عليهم السّلام ـ نيز همسران متعدد داشته باشند. ولي بايد توجه داشت كه همسران دائم غير از پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ براي ديگران بيشتر از چهار تا جائز نيست لذا عددي كه در سؤال آمده نادرست است مثلاً علي ـ عليه السّلام ـ هرگز در يك زمان 8 همسر نداشته است، امام حسن ـ عليه السّلام ـ نيز در يك زمان 5 همسر نداشته است و همچنين موارد مشابه امّا داشتن كنيز شرعاً و قانوناً از نظر اسلام منعي ندارد همانطور كه بسياري از افراد معمولي نيز كنيز داشتند و ائمه ـ عليهم السّلام ـ نيز كنيزاني داشته اند و برخي از ائمه ـ عليهم السّلام ـ از مادراني متولد شده اند كه كنيز بوده اند.
2. درباره پرسش دوم بايد گفت گرچه در برخي از احاديث كه رسول خدا فرمود: «حُبّب اِليّ من ديناكم النساء و الطيب و قرّة عيني في الصلاة»[3] يعني از دنياي شما سه چيز مورد مهر و محبت من قرار گرفته است، همسر، بوي خوش و روشني چشم من در نماز است.
دربارة اين حديث اولاً بايد گفت صورت درست حديث اين است كه ذكر شد، ثانياً در حديث سخني از لذت به ميان نيامده بلكه سخني از مهر و محبت است، در نتيجه حديث درصدد بيان لذت نسبت به زن نيست بلكه مسأله محبت به همسر مطرح كرده كه يك اصل بنيادين خانواده است و هرگز جنبة لذت شهواني در ميان نيست، مرحوم صدوق درباره تفسير حديث ياد شده مي گويد: محور اصلي محبت در حديث نماز است و از آنجا كه دو ركعت نماز در حال همسر داشتن نزد خداوند بهتر از هفتاد ركعت نماز «عِزب» و بي همسر است لذا رسول خدا فرمود كه خداوند محبت زن را بخاطر نماز براي من قرار داده چون نماز با همسر فضيلتش بيشتر از نماز بدون همسر است پس محور محبت نماز است و نه زن[4] پس معلوم مي شود اگر در برخي احاديث دربارة محبت اهل بيت به زن سخني آمده، جنبة معنوي ازدواج و مهر و محبت همسر است و نه جنبة العياذ بالله مسايل شهواني؛ چون محبت زنان بخاطر مسائل شهواني از نظر اسلام مذموم است[5]و ساحت قدس ائمه ـ عليهم السّلام ـ منزه از آن گونه امور است. امّا درباره فراز سؤال كه اشاره به احاديث شده است، دليل بر صحت آن وجود ندارد و اگر به فرض در روايتي هم چيزي در اين باره آمده باشد مراد همان جنبة الهي و معنوي محبت نسبت به زن است و نه جنبة شهواني آن. تفصيل اين بحث را در منبع ذيل جويا شويد.[6]3. دربارة فراز پاياني سؤال بايد گفت: اولاً بهترين دليل بر عدم مغايرت عمل زناشويي و همسر داشتن با معنويات، اين است كه انبياء و اولياء الهي زن و همسر داشته اند پس از اين نظر جاي نگراني نيست. ثانياً: ممكن است كه براي ازدواج هاي متعدد پيامبر اسرار فراوان وجود داشته باشد، امّا هرگز نبايد گمان شود كه تعدد زوجات پيامبر تنها همان جنبة اي است كه در سؤال آمده است، ثالثاً: محبت و مهرورزي به همسر يك مسأله انساني و ارزشي است و لازم نيست كسي در اين باره توجهات ناصواب براي تعدد زوجات پيامبر مطرح نمايد، چون به گفته مولانا:
كار پاكان را قياس از خود مگير گرچه باشد در نوشتن شير شير
هـمسـري بـا انـبيـاء برداشتند اولـيـاء را همچو خود پنـداشتند
جمله عالم زين سبب گمراه شد كم كسي ز ابدال حق آگاه شد.[7]بنابراين همان طور كه در ساير مسايل معصومين ـ عليهم السّلام ـ قابل قياس با ديگران نيست در مورد مسايل ياد شده نيز هرگز نبايد آنها را با ديگران قياس كرد، مثلاً به فرض اين مسأله كه تعدد زوجات پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ از باب مسايل سياسي باشد بايد توجه داشت كه مسايل سياسي كه براي پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ مطرح بوده غير از اموري است كه ما ها امروز از سياست و مسايل سياسي برداشت مي كنيم.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1.ناصر مكارم، تفسير نمونه مجلدات: ج 2، ص 113، ج 3، ص 274، ج 11، ص 274، ج 17، ص 308، ج 3، ص224، ج 24، ص 251، ج 21، ص 334، ج 17، ص 312، نشر دارالكتب الاسلاميه، تهران 1379ش.
2. جوادي آملي، زن در آينه جمال و جلال، نشر مركز اسراء، قم.
3. احمد لقماني، جوانان پرسش ها و پاسخ ها، ج 1 ـ 2، انتشارات بهشت بينش، قم1382ش.
پي نوشت ها:
[1] . نساء/ 3.
[2] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه،ج3،ص287ـ296، تهران، نشر دارالكتب الاسلاميه، 1379ش، ج 3، طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان،ج4،ص179 تهران، نشر دارالكتب الاسلاميه، 1372ش.
[3] . صدوق، الخصال،ج1،ص165،ح218ـ217، قم، نشر جامعة مدرسين، 1362ش.
[4] . صدوق، الخصال،ج1،ص666 نشر پيشين، ج 1.
[5] . آل عمران/ 14.
[6] . محي الدين عربي، فصوص الحكم با شرح داوود قيصري، نشر بوستان كتاب، 1384ش، با تصحيح و تعليقة حسن زاده آملي، حسين، ج 2، فص محمدي، ص 1330.
[7] . مثنوي معنوي، تهران، نشر سورة مهر، 1380ش، دفتر اول، بيت26، ص 16.