خانه » همه » مذهبی » الف) خداوند در آيات تحدّي مي‌فرمايد: شما در آوردن مثل قرآن، قادر نيستيد؛ عدم استطاعت در اين جا، به چه معناست؟ ب) آيا با رشد ادبيات عرب، نمي‌توان شبيه قرآن ساخت؟ ج) اگر خدا مخالفان را از آوردن قرآن منصرف كند؛ تحدّي چه معنا دارد؟

الف) خداوند در آيات تحدّي مي‌فرمايد: شما در آوردن مثل قرآن، قادر نيستيد؛ عدم استطاعت در اين جا، به چه معناست؟ ب) آيا با رشد ادبيات عرب، نمي‌توان شبيه قرآن ساخت؟ ج) اگر خدا مخالفان را از آوردن قرآن منصرف كند؛ تحدّي چه معنا دارد؟

در پاسخ به اين سؤال‌ها، توجه به چند نكته لازم است.
نكته اول: نزول قرآن به زبان عربي[1] يك امر طبيعي است؛ چون لازمه تخاطب و گفتگو، استفاده از ابزار تخاطب يعني زبان مخاطب است. در اعجاز قرآن همين بس كه با اينكه مخاطبان قرآن عرب هستند؛ دعوت به تحدي (مبارزه طلبي) مي‌كند.[2]كسي مي‌تواند همانند قرآن كلام صحيح و بديع بياورد كه اولاً به آنچه در جهان موجود است، آگاهي نسبي داشته باشد. ثانياً، توانايي ساختن الفاظ و قرار دادن آن براي معاني را داشته باشد. ثالثاً، بتواند آن معاني دانسته شده را به الفاظ مناسب به كار برد و به مخاطب خود برساند. از اين سه ويژگي، انسان فقط به توليد الفاظ و قرار دادن آنها براي معاني قادر است (يعني گزينة دو) و در دو تاي ديگر عاجز است. هر چند مردم در بين خود الفاظي را براي گفتگو بيان مي‌كنند اما مهم در نظم و ترتيب و فصاحت و بلاغت… معناي بلند آن است. مثل اين كه شخصي بگويد چرا فلاني با اين كه شمشيري را ساخته است؛ نمي‌تواند در جنگ پيروز شود؛ در حالي كه پيروز شدن بر دشمن علاوه بر ابزار (شمشير) شجاعت و دليري و اراده و قدرت و… لازم دارد.[3] بنابراين، گرچه ادبيات رشد مي‌كند ولي اين براي همانند آوري قرآن كافي نيست.
نكته دوم: «صرفه»، به معناي «بازگرداندن چيزي» است.[4] و در اصطلاح به اين معني است كه: خداوند اعراب را، از معاوضه با قرآن، منصرف نموده است و خرد و انديشه آنها را زدوده است. معارضه با قرآن براي آنها مقدور بود ولي مانع خارجي، آنان را منع نموده است از اين رو،  قرآن مانند ساير معجزات است.[5]اين نظريه، از اوائل قرن سوم از سوي «نظّام معتزلي«» (م221ق) مطرح شد، و داراي طرفداراني اندك بوده است غالب انديشمندان به ويژه علماي شيعه از قرن چهارم با آن به مخالفت پرداختند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد