القاب حضرت فاطمه زهراء (س) (6)
پیامبراکرم(صلى اللَّه عليه و آله و سلم) فرمودند:
القاب حضرت فاطمه زهراء (س) (6)
صدوقه
از نظر لغت در نام صديقه گذشت.
فاطمهى زهرا (عليهاالسلام) در گفتار و كردار به حدى راستگو و درست كردار بودهاند كه براى اين صفت ايشان، داراى چندين لقب مىباشند.
مانند، صادقه، صديقه و صدوقه.
على جان! هرچه زهرا گفت تنفيذ كن!
قال رسولاللَّه(صلى اللَّه عليه و آله و سلم) :
«… يا علي! إني قد اوصيت فاطمة ابنتى بأشياء و أمرتها أن تلقيها إليك فانفذها، فهي الصادقة «الصدوقة»، ثم ضمها إليه و قبل رأسها، و قال: فداك أبوك يا فاطمة!…،
پیامبراکرم(صلى اللَّه عليه و آله و سلم) فرمودند:
اى على! من فاطمه را به مسائلى وصيت كردم و مطالبى را به او گفتهام كه برايت بگويد، هرچه فاطمه گفت، آن را تنفيذ كن، زيرا او بسيار راستگو و صادق است. سپس زهرا(عليهاالسلام) را در آغوش گرفت و سرش را بوسه زد و فرمودند: فاطمه جان! پدرت فدايت باد.» (1)
پی نوشت ها :
1- بحارالانوار، ج 22، ص 490، ر 36.
طيبه
طاب: طيباً و طاباً و طيبة و تطياباً: لذّ و حلا و حسن و جاد، الطيب،
طيبة: ذوالطيبة، خلاف الخبيث، الحلال، يقال: «كلمة طيبة» إذا لم يكن فيها مكروه، يقال: «بلدة طيبة»، أي، آمنة، كثيرة الخير.
زن پاك و طاهر را طيبه گويند. در افرادى عادى منظور از پاكى، طهارت ظاهرى مىباشد، اما در مورد حضرت زهراء (عليهاالسلام) هم طهارت ظاهرى و هم پاكى معنوى مراد است. طهارت ظاهرى، يعنى ايشان هيچگاه خون حيض و نفاس نمىديدند و پاكى باطنى، يعنى حضرت فاطمه (عليهاالسلام) به هيچ گناهى آلوده نشدند و هيچگاه فكر معصيت نيز نكردند.
فاطمهى زهرا عليهاالسلام پاكيزه از هربدى و آلودگى
«… اللهمّ صلّ على فاطمة «الطيبة» الطاهرة المطهرة التى إنتجبتها و طهّرتها و فضّلتها على نساء العالمين…
خداوندا! بر فاطمهاى كه پاك و پاكيزه از هر آلودگى است، درود فرست، همان فاطمهاى كه خود، او را انتخاب نمودى و از هر آلودگى رهايش دادى و او را بر همهى زنان عالم برترى بخشيدى.» (1)
پی نوشت ها :
1- بحارالانوار: ج 101، ص 263، ر 42.
عارفه
عَرَفَ، عِرْفَة عِرْفاناً و عِرفَّاناً و معرفة الشىء: علمه، بذنبه: أقرّ،
العارف: إسم فاعل، يقال «هذا أمر عارف»، أي، معروف،
العُرْف: ضد النكر،
المَعْرِفة: إدراك الشىء على ما هو عليه.
زنى را كه داراى شناختى نيكو از معارف حقه باشد، عارفه گويند. حضرت زهراء (عليهاالسلام) زنى آگاه به حق پيامبر اکرم(صلى اللَّه عليه و آله و سلم) معرفى شده است، يعنى فاطمهى زهراء (عليهاالسلام) شناختى كامل از پيامبر اكرم (صلى اللَّه عليه و آله و سلم) دارند.
فاطمهى زهرا عليهاالسلامآگاه به حق پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم
«… السلام عليك و على ولدك و رحمةاللَّه و بركاته أشهد أنّك أحسنت الكفالة و أديت الأمانة و إجتهدت في مرضات اللَّه و بالغت في حفظ رسولاللَّه (صلى اللَّه عليه و آله و سلم) ، «عارفة» بحقه، مومنة بصدقه، معترفة بنبوته، مستبصرة بنعمته،…
درود بر تو (اى فاطمهى زهرا) و درود بر فرزندان تو، رحمت و بركات خداوند بر شما باد. گواهى مىدهم كه سرپرستى از رسولاللَّه را نيكو به جاى آوردى، حق امانت را، ادا نمودى در حالى كه حق او را به خوبى شناختى و به راستگويى ايشان ايمان دارى و به نبوتش اعتراف دارى.» (1)
پی نوشت ها :
1- بحارالانوار، ج 100، ص 218، ر 17 از مصباحالزائر، ص 28 والمزار الكبير ص 23
عاليه
عَلا، عُلُوّاً و عَلىِ، عَلاءً، الشىُ، أو النهار: إرتفع، و في المكارم: إشُرفَ،
العالي: رجل عالي الكعْبِ: شريف، يقال: «أتيته من عالٍ»، أي، من فوق،
عالية الشىء: أرفعه.
زنى كه بلند مرتبه باشد، عاليه گويند. حضرت زهراء (عليهاالسلام) برترين خلق است همچون شوهرش، كه عالى و بلند مرتبه است، او نيز عاليه و بلند مرتبه مىباشد.
فاطمهى زهرا عليهاالسلام زنى عاليقدر و بلندهمت
«… اللهمّ صلّ على السيّدة المفقودة الكريمة المحمودة الشهيدة «العالية» الرشيدة…
خداوندا! بر سرور بانوان كه (قبرش) از ديدگان پنهان شده، زنى باكرامت و پسنديده، زنى شهيده در راه خدا، زنى بلندهمت و رشيده درود فرست.» (1)
پی نوشت:
1- بحارالانوار، ج 102، ص 220، ر 1 از عتيق غروى.
عزيز
عَزَّ، عِزّاً و عِزَّةً و عَزازةً: صار عزيزاً، ارجمند گرديد. و عِزّاً عليه: كرم، العِزّ: خلاف الذّل،
العزيز: الشريف، المكرم، العزيزة: زن گرانقدر.
زن ارجمند و گرانقدر و زنى كه عزت نفس خويش را حفظ نمايد و در پيش نامحرمان سبكسر نباشد، «عزيزه» گويند.
فضيلت فاطمهى زهرا عليهاالسلام در روز قيامت
فقال سلمان لرسولاللَّه (صلى اللَّه عليه و آله و سلم) :
«يا مولاى! سألتك باللَّه إلّا أخبرتني بفضل فاطمة (عليهاالسلام) يوم القيامة؟ قال: فأقبل النبى (صلى اللَّه عليه و آله و سلم) ضاحكاً مستبشراً ثم قال: والذي نفسي بيده أنّها الجارية التي تجوز في عرصة القيامة على ناقة… عليها هودج من نور، فيه جارية إنسية حورية «عزيزة»… جبرئيل عن يمينها و ميكائيل عن شمالها و على أمامها والحسن والحسين وراءها واللَّه يكلاها و يحفظها، فيجوزون في عرصة القيامة فإذا النداء من قبل اللَّه جلّ جلاله: معاشر الخلائق! غضّوا أبصاركم و نكسوا رؤوسكم، هذه فاطمة (عليهاالسلام) ، بنت محمد نبيكم زوجة علي أمامكم امالحسن والحسين، فتجوز الصراط و عليها ريطتان بيضاوان فإذا دخلت الجنة و نظرت إلى ما أعدّ اللَّه لها من الكرامة، قرأت «بسم اللَّه الرحمن الرحيم الحمدلِلَّه الذي أذهب عنّا الحزن إنّ ربّنا لغفور شكور الّذي احلنا دار المقامة من فضله لايمسنا فيها نصب و لايمسنا فيها لغوب» قال: فيوحى اللَّه عزّ و جل إليها يا فاطمة! سليني اُعطك و تمني على أرضك فتقول: إلهي أنت المُنى و فوق المُنى أسألك أن لاتعذب محبّي و محبّي عترتي بالنار فيوحى اللَّه إليها يا فاطمة! و عزّتي و جلالىّ و إرتفاع مكاني! لقد آليت على نفسي من قبل أن أخلق السماوات والارض بألفي عام أن لا اُعذّب محبّيك و محبّي عترتك بالنّار.
… سلمان به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و سلم) عرضه داشت: مولاى من! تو را به خدا قسم مىدهم، از مقام حضرت زهراء(عليهاالسلام) در روز قيامت، مرا آگاه كن. پيامبر اكرم (صلى اللَّه عليه و آله و سلم) خندان جلو آمدند، فرمودند:
به خدايى كه جانم در دست اوست، فاطمهى زهرا (عليهاالسلام) از عرصهى قيامت عبور مىكند، در حالى كه بر شترى نشسته است و بر آن شتر هودجى از نور است، داخل آن، بانويى (انسيه، حوراء، عزيزه) نشسته، جبرئيل در طرف راست و ميكائيل در طرف چپ، اميرالمؤمنين(علیه السلام) پيشاپيش و حسنين پشت سر حضرت زهراء (عليهاالسلام) درحركتند. خداوند نيز آن حضرت را محافظت مىكند. آنها از عرصهى قيامت عبور مىنمايند. ناگهان از طرف خداوند ندايى به گوش مىرسد: اى مردم! چشمهايتان را ببنديد، سرهايتان را به زيرا اندازيد، اين، فاطمه، دختر حضرت محمد (صلى اللَّه عليه و آله و سلم)، پيامبرشما و همسرعلى(علیه السلام) ، امام شماست، مادر حسن و حسين است. پس حضرت فاطمهى زهراء(عليهاالسلام) از پل صراط مىگذرد. آنگاه كه داخل بهشت مىشود و به آنچه خداوند براى او آماده كرده است نظر مىافكند، مىگويد:«بسم اللَّه الرحمن الرحيم الحمدللَّه الذى أذهب عنا الحزن إنّ ربّنا لغفور شكور الذي احلنا دار المقامة من فضله لا يمسنا فيها نصب و لا يمسنا فيها لغوب»
خداوند به او وحى مىكند:« اى فاطمه! اگر از من درخواستى دارى، بگو كه بر تو ارزانى خواهم داشت.» فاطمه (عليهاالسلام) عرض مىكند: من تو را مىخواهم، كه بالاترين درخواستم، در حضور تو بودن است. و درخواست دارم كه دوستانم و دوستان اهلبيتم را عذاب نكنى. خداوند وحى مىفرستد: اى فاطمه! به عزت و جلالم، به مقام خداوندى خودم قسم! دو هزار سال پيش از آنكه زمين و آسمان را خلق كنم، بر خود عهد نمودم كه عاشقان تو و دوستان فرزندانت را عذاب نكنم. (1)
پی نوشت ها :
1- بحارالانوار،ج 27، ص 139، ر 144 از كنزجامع الفوائد و تأويل الايات الظاهرة معاً.
منبع: www.yazahra.net
ادامه دارد…