مي دانيم که در ميان ما شيعيان مسأله امامت اهميت فوق العاده دارد و در ميان ساير فرق اسلامي آنقدر براي اين مسأله اهميت قائل نيستند. سر مطلب اين است که مفهوم امامت در نزد شيعه با مفهوم امامت در نزد ساير فرق اسلامي متفاوت است. البته جهاتي مشترکي در کار هست ولي يک جهات اختصاصي هم در معتقدات شيعه در باب امامت هست که به همين جهت مسأله امامت اهميت فوق العاده پيدا مي کند مثلا ما شيعيان وقتي که مي خواهيم اصول دين را بر طبق مذهب شيعه بيان بکنيم مي گوئيم اصول دين توحيد است و نبوت و عدل و امامت و معاد. امامت را جزء اصول دين مي شماريم.[1] و امامت را به معناي عام و گسترده اش مي گيرم يعني هم امامت به معناي رهبري اجتماع و هم امامت به معناي مرجعيت ديني و هم امامت به معناي ولايت تامه يعني زمين هيچ گاه از حجت و انسان کامل خالي نيست. و اهل تسنن هم قائل به امامت به يک معنايش هستند و امامت به معناي رهبري اجتماع را قبول دارند ولي در شخص امام و رهبر و کيفيت آن با شيعيان اختلاف دارند و اساسا منکر امامت به معناي رهبري و رياست عمومي بر اجتماع نيستند ولي به آن معنا که قائل به امامت هستند از نظر آن ها امامت اصول دين نيست بلکه جزء فروع دين محسوب مي شود. بالاخره ما در مسأله امامت اختلاف داريم: آن ها قائل به نوعي امامت اند و ما قائل به نوعي ديگر. پس مي توان گفت که اهل سنت منکر امامت به تمام معنا نيست ولي آن گونه که شيعيان قائل به توسعه در دايره امامت و معناي آن هستند اهل تسنن قائل نيستند و در آن قسمت و جهت که با هم اشتراک دارند باز در کيفيت و شخص امام با هم اختلاف نظر دارند: يعني هم شيعه قائل اند که بعد از رحلت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ اجتماع و جامعه مسلمين نياز به يک رهبر دارند و هم اهل تسنن قائل اند ولي شيعيان مي گويند که پيامبر رهبر بعد از خودش را معين کرده است و او شخص امير المومنين علي بن ابي طالب است و اهل سنت مي گويند که پيامبر تعيين رهبر بعد از خودش را به امت واگذار فرموده است و امت هم ابوبکر را انتخاب نموده اند.
بهر حال آن چه در اسلام موجب کفر و ارتداد مي گردد اين است که کسي منکر يک امري گردد که از ضروريات دين اسلام در نزد همه مسلمين و فرق اسلامي محسوب شود يعني جزء دين به حساب بيايد و اهل سنت منکر امامت به تمام معنا آنگونه که همه مسلمين اشتراک نظر دارند يعني امامت به معناي رهبري اجتماع، نيستند تا حکم به تکفير آن ها گردد بلکه آن را جزء فروع دين مي دانند و امامت به معناي تشيعي که شيعيان قائل اند و از اصول دين عند الشيعه محسوب مي شود از ضروريات مذهب شمرده مي شود.
پي نوشت:
[1].رک :امامت و رهبري علامه شهيد مطهري رحمه الله.