روایات شریف نبوى که در کتب شیعه و اهل سنت فراوان نقل شده و نیز آنچه از امامان اهل بیت در این زمینه رسیده فراوان است و آموزه هاى بسیارى در بردارد:
یک. امامت رکن دیانت
در روایت از پیامبر اعظم (صلى الله علیه وآله) عدم شناخت و پیروى امام مساوى با جاهلیت و بى دینى تلقى شده است: «من مات و هو لایعرف امامه مات میتة جاهلیه»1؛ «کسى که بمیرد و امام خود را نشناخته باشد به مرگ جاهلى مرده است».
نیز از آن حضرت است: «هر که بدون داشتن امام بمیرد به مرگ جاهلى مرده است»2.
دو. امام راهنماى خدا در میان خلق
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «الامام علم بین الله و بین خلقه فمن عرفه کان مؤمنا و من انکره کان کافرا»3؛ «امام راهنماى میان خدا و آفریدگان اوست؛ هر که او را بشناسد مومن است و هر که منکرش شود کافر است».
مفاد این روایت با آنچه از پیامبر نقل شد کاملاً هماهنگ و هم آوا است.
سه. امامت حق شرط قبولى اعمال
از منظر روایات پیروى و اطاعت از امام حق تأثیر مستقیم در پذیرش اعمال صالح دارد.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «اگر بندگان، پیشواى ستمگر را که از جانب خدا نیست به زمامدارى گیرند، خداوند کارهاى شایسته اى را که انجام مى دهند نخواهد پذیرفت»
چهار. راز این نکته آن است که عمل نیک در حکومت باطل عمدتا به رفتارى شخصى و عزلت جویانه تبدیل مى شود، و به قطرات آبى در بیابان خشک مى ماند که به زودى مى خشکد و در مقابل نظام حاکم عملاً در جهت بسط فساد و تباهى مى کوشد؛ اما در پرتو امام بر حق و پیروى از او اعمال صالح جایگاه مناسب خود را در اجتماع بازیافته و بسط و گسترش مى یابند و چون جریانى جارى و پر مایه همه جا را سیراب مى کنند. از این رو امام باقر(علیه السلام) فرمود: «خداوند تبارک و تعالى فرموده است: بى گمان هر شهروندى در اسلام که ولایت پیشواى ستمگر غیرالهى را بپذیرد عذابش خواهم کرد»
پنج. افزون بر آنچه گذشت نصوص روایى آموزه هاى فراوان دیگرى دارند که به جهت اختصار تنها به ذکر عناوین پاره اى از آنها اشاره مى شود
1. امامت مایه کمال دین
2.امامت، بنیان اسلام است؛
3. امامت ریشه همه خوبى هاست؛
4. امامت جامع وحدت و رشته پیوند امور است؛
5. امامت نور الهى است؛
6. امامت راه خدا است؛
7. امامت نیازى گریزناپذیر است؛
8. امامت برتر از نبوت است
9. امامت راز پایدارى زمین است
10. خداشناسى و امام شناسى پیوند ناگسستنى دارند. و…
اکنون جهت حسن ختام در میان انبوه روایات وارد به فرازهایى چند از روایتى طولانى از امام رضا(علیه السلام) بسنده مى کنیم
1. همانا امامت زمام دین و نظام مسلمانان و صلاح دنیا و عزت مؤمنان است.
2. امامت بنیان اسلام بالنده و فرع نمایان آن است
3. به وسیله امام نماز و زکات و روزه و حج و جهاد جامه عمل مى پوشد، صدقات و غنایم گردآورى مى شود، حدود و احکام به اجرا در مى آید و از مرزها پاسدارى مى گردد.
4. امام حلال خدا را آزاد و حرام خدا را ممنوع مى گرداند. حدود الهى را به پا مى دارد، از دین خدا پاسدارى مى کند و با حکمت و اندرز و حجت رسا مردم را به سوى دین خدا فرا مى خواند
5. امام خورشید تابنده اى است که با آن که در افق قرار دارد و دست کسى به او نمى رسد، اما جهان را به نور خود نور باران کرده است7.
یک. امامت رکن دیانت
در روایت از پیامبر اعظم (صلى الله علیه وآله) عدم شناخت و پیروى امام مساوى با جاهلیت و بى دینى تلقى شده است: «من مات و هو لایعرف امامه مات میتة جاهلیه»1؛ «کسى که بمیرد و امام خود را نشناخته باشد به مرگ جاهلى مرده است».
نیز از آن حضرت است: «هر که بدون داشتن امام بمیرد به مرگ جاهلى مرده است»2.
دو. امام راهنماى خدا در میان خلق
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «الامام علم بین الله و بین خلقه فمن عرفه کان مؤمنا و من انکره کان کافرا»3؛ «امام راهنماى میان خدا و آفریدگان اوست؛ هر که او را بشناسد مومن است و هر که منکرش شود کافر است».
مفاد این روایت با آنچه از پیامبر نقل شد کاملاً هماهنگ و هم آوا است.
سه. امامت حق شرط قبولى اعمال
از منظر روایات پیروى و اطاعت از امام حق تأثیر مستقیم در پذیرش اعمال صالح دارد.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «اگر بندگان، پیشواى ستمگر را که از جانب خدا نیست به زمامدارى گیرند، خداوند کارهاى شایسته اى را که انجام مى دهند نخواهد پذیرفت»
چهار. راز این نکته آن است که عمل نیک در حکومت باطل عمدتا به رفتارى شخصى و عزلت جویانه تبدیل مى شود، و به قطرات آبى در بیابان خشک مى ماند که به زودى مى خشکد و در مقابل نظام حاکم عملاً در جهت بسط فساد و تباهى مى کوشد؛ اما در پرتو امام بر حق و پیروى از او اعمال صالح جایگاه مناسب خود را در اجتماع بازیافته و بسط و گسترش مى یابند و چون جریانى جارى و پر مایه همه جا را سیراب مى کنند. از این رو امام باقر(علیه السلام) فرمود: «خداوند تبارک و تعالى فرموده است: بى گمان هر شهروندى در اسلام که ولایت پیشواى ستمگر غیرالهى را بپذیرد عذابش خواهم کرد»
پنج. افزون بر آنچه گذشت نصوص روایى آموزه هاى فراوان دیگرى دارند که به جهت اختصار تنها به ذکر عناوین پاره اى از آنها اشاره مى شود
1. امامت مایه کمال دین
2.امامت، بنیان اسلام است؛
3. امامت ریشه همه خوبى هاست؛
4. امامت جامع وحدت و رشته پیوند امور است؛
5. امامت نور الهى است؛
6. امامت راه خدا است؛
7. امامت نیازى گریزناپذیر است؛
8. امامت برتر از نبوت است
9. امامت راز پایدارى زمین است
10. خداشناسى و امام شناسى پیوند ناگسستنى دارند. و…
اکنون جهت حسن ختام در میان انبوه روایات وارد به فرازهایى چند از روایتى طولانى از امام رضا(علیه السلام) بسنده مى کنیم
1. همانا امامت زمام دین و نظام مسلمانان و صلاح دنیا و عزت مؤمنان است.
2. امامت بنیان اسلام بالنده و فرع نمایان آن است
3. به وسیله امام نماز و زکات و روزه و حج و جهاد جامه عمل مى پوشد، صدقات و غنایم گردآورى مى شود، حدود و احکام به اجرا در مى آید و از مرزها پاسدارى مى گردد.
4. امام حلال خدا را آزاد و حرام خدا را ممنوع مى گرداند. حدود الهى را به پا مى دارد، از دین خدا پاسدارى مى کند و با حکمت و اندرز و حجت رسا مردم را به سوى دین خدا فرا مى خواند
5. امام خورشید تابنده اى است که با آن که در افق قرار دارد و دست کسى به او نمى رسد، اما جهان را به نور خود نور باران کرده است7.
——————————-
پی نوشت ها:
بحارالانوار، ج 8، ص 10 و ج 23، ص 76
کنزالعمال، ص 464.
3 بحارالانوار، ج 23، ص 88
نور الثقلین، ج 4، ص 104.
اصول کافى، ج 1، ص 376.
جهت آگاهى بیشتر بنگرید: محمدمحمدى رى شهرى، میزان الحکمه، (با ترجمه فارسى)، ج 1، ص -206 238، قم، دارالحدیث، ویرایش سوم، 1377 ه. ش
اصول کافى، ج 1، کتاب الحجة، باب نادر جامع، فى فضل الامام وصفاته، ج 1، صص 290-283، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت (علیه السلام).