طلسمات

خانه » همه » مذهبی » امامزاده حسن و جعفر – شیخیان باغ پیر

امامزاده حسن و جعفر – شیخیان باغ پیر

امامزاده حسن و جعفر – شیخیان باغ پیر

امامزاده حسن و جعفر، نزد مردم دشتی و به ویژه شیخیان و اطرافش، دارای احترام بسیار زیادی است، اعتقاد مردم این قسمت، به این دو بزرگوار چنان است که قسم راستشان به روح این دو امامزاده است؛ برای رفع مشکلات و برآورده شدن حاجات شرعیه خود به این دو امامزاده پناه می برند و از کراماتشان حکایات فراوان بر زبان دارند.

16ff - امامزاده حسن و جعفر - شیخیان باغ پیر

زیارتگاهی است بسیار معروف در شهرستان دشتی، بخش کاکی، دهستان کبگان، محله باغ پیر از محلات شیخیان، که در ۵۱ کیلومتری جنوب غربی خورموج مرکز شهرستان، کناره غربی رود مند و بر روی طول جغرافیایی ۵۱ درجه و ۲۷ دقیقه و عرض جغرافیایی ۲۸ درجه و 16 دقیقه و ۲۸ متری از سطح دریا قرار گرفته است.
 

نسب مدفونان در بقعه

مطابق کتیبه ورودی بنا و نیز شهرت محلی، مدفونان در این بقعه امامزاده حسن و جعفر، اولاد بلا واسطه حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) و برادران حضرت امام رضا (علیه السلام) هستند؛ البته این مطلب سند نداشته و از مصادیق «رب شهرة لا اصل لها» است؛ زیرا ارباب تاریخ و علمای انساب، قبر حضرت حسن بن موسی (علیه السلام) را در مدینه و در قبرستان بقیع نوشته اند؛ و در مورد مدفن امامزاده جعفر بن موسی بن جعفر (علیه السلام) اگر چه سکوت اختیار کرده اند، اما به سکونت ایشان در روستایی حوالی مکه معظمه به نام (خوار) اذعان نموده اند. و تصریح نموده اند که ایشان به ایران نیامده است ؛ با وجود این احتمال دارد امامزاده حسن و جعفر از نوادگان امام کاظم (علیه السلام) بوده و نسبشان با چند واسطه به آن امام همام برسد.
 

ورود به شیخیان و سرانجام کارشان

در مورد آمدن این دو بزرگوار به شیخیان و سرانجامشان چند قول نقل شده که همه را آورده سپس نظر خود را بیان می کنیم :
 
قول اول : در قدیم در حاشیه رودخانه مند – سکان قدیم – ناحیه ای آباد و وسیع با چند شهر و روستا به نام «صبا» یا «سبا» وجود داشته که مرکزش«مهدو» و اکثر سکنه آن زرتشتی بودند. یکی از شهرهای مهم این ناحیه همین شیخیان فعلی بوده که در آن زمان بسیار آباد و دارای محلات، باغات وچند رشته قنات بوده است. اسامی برخی از محله های آن مانند شهریاری، شمشیری و… هنوز بر سر زبان ها باقی و بقایای آن شهر در پهنای وسیع بین رودخانه مند تا کوه مند هویداست.
 
امامزاده حسن، جعفر و شاهزاده محمد – که شرح حالش خواهد آمد – برای هدایت مردم ناحیه صبا و از جمله شیخیان، در قالب سپاهی از نیروهای عرب مسلمان از سمت جنوب وارد این ناحیه می شوند. این نیروها که ظاهرا تحت امر شاهزاده محمد بوده اند بعد از فتح مناطق مسیر راه سرانجام خود را به شیخیان می رسانند؛ در جنوب شیخیان جایی که اکنون بقعة «آقای شهیدان» قرار دارد اولین درگیری بین آنها و ساکنان شهر رخ می دهد، در این درگیری عده ای از هر دو طرف کشته وزخمی می شوند. نیروهای زرتشتی که توان مقابله با نیروهای مسلمان را در خود نمی دیدند به ناچار عقب نشینی کرده و در جایی که اکنون بقعة اولیا و انبیا قرار دارند مستقر می شوند؛ دومین درگیری شدید درهمین نقطه رخ می دهد و عده بسیاری که آثار قبور برخی از آنها تاکنون مانده کشته می شوند. بعد از این درگیری خونین، نیروهای زرتشتی که عرصه را بر خود تنگ و کار خود را تمام شده می بینند با سرعت خود را به «قلعه تیر» که هنوز آثار دیوارهایش، در بالای کوه ودر مغربی بقعه شاهزاده محمد، قابل دیدن است – رسانده و در آن پناه می گیرند؛ نیروهای مسلمان، قلعه را محاصره کرده و بعد از نبردی نه چندان شدید آن را فتح می کنند. متاسفانه در این نبرد شاهزاده محمد بر اثر تیر دشمن شهید شده و در پائین قلعه مدفون می گردد. امامزاده جعفر نیز که به شدت زخمی شده بود به شیخیان منتقل وبعد از حدود سه هفته مداوا جان به جان آفرین تسلیم و در جایی که اکنون بارگاه اوست به خاک سپرده می شود.
 
اما امامزاده حسن، بعد از فتح کامل شهر، در محله ای که اکنون به باغ پیر معروف است سکونت اختیار نمود و به ارشاد و هدایت مردم مشغول شد تا اینکه حدود ۲۵ سال بعد از شهادت برادرش امامزاده جعفر، شورشی در ناحیه صبا یا سبا رخ داد؛ حاکم وقت ناحیه به نام «ابواسحاق» و به قولی «محمد بن ابواسحاق» و به قولی دیگر «اسحاق بن حسین» عامل این شورش را امامزاده حسن میداند و فرمان قتلش را صادر می کند در نتیجه این امامزاده والامقام به دست یکی از عمال وی شهید می شود. و سپس توسط دوست دارانش در کنار برادرش جایی که اکنون گنبد و بارگاهشان مشهورست مدفون می گردد. «العهده على الراوی»
 
قول دوم: این دو امامزاده از جانب امام رضا (علیه السلام) و برای دعوت مردم این ناحیه به اسلام و مذهب شیعه به این جا آمده و سرانجام به دست گروهی یهودی که بزرگشان «ابواسحاق» بوده به ضرب بیل شهید می گردند؛ طبق این قول، ابتدا امامزاده جعفر سپس امامزاده حسن شهید می شود و این حادثه بعد از سال ۲۰۳ هجری قمری بوده است.
 
قول سوم: این دو امامزاده جزء کاروان احمد بن موسی (علیه السلام) معروف به «شاهچراغ» بوده اند؛ افراد این کاروان که قصد رفتن به طوس داشتند، بعد از گذشتن از مناطقی چون بصره، اهواز و ارجان در حوالی شهرک «کشن» از توابع شیراز با لشکر قتلغ خان حاکم وقت فارس درگیر می شوند و با تمام شجاعتی که از خود نشان می دهند متاسفانه شکست خورده و هر کدام به ناحیه ای پناه می برند؛ امامزاده حسن و برادرش جعفر راه جنوب در پیش گرفته و بعد از طی مسافتی چند خود را به شیخیان رسانده و در کنار باغ فردی به نام «ابواسحاق» به استراحت می پردازند؛ چون صاحب باغ متوجه حضور این دو بزرگوار می شود هردو را در حالی که از شدت خستگی کنار جوی آب و زیر سایه درختی خوابیده بودند به ضرب بیل شهید می کند.
 
قول چهارم : امامزاده حسن و جعفر در سن جوانی و به خاطر اختناق شدید از مدینه به بصره مهاجرت و سپس از طریق کبگان وارد شیخیان شده و با خرید قطعه زمینی در حاشیه غربی رودخانه مند به کشاورزی و دامداری مشغول می شوند؛ سپس بر اثر اختلافی که بین این دو امامزاده با ابو اسحاق – حاکم وقت عباسی على الظاهر به خاطر مساله زمین پیش می آید به هر دو تن به ضرب بیل کشته می شوند.
 
قول پنجم: این دو امامزاده در قالب کاروانی از طریق «خورلاور ساحلی» وارد ایران می شوند تا امام رضا (علیه السلام) را در طوس زیارت کنند ؛ چون کاروانشان به حوالی شیخیان می رسد، مورد حمله نیروهای ابواسحاق – حاکم وقت عباسی – قرار گرفته و در نتیجه هر دو شهید می شوند.
 
قول ششم : امامزاده حسن و جعفر در حالی که مریض بودند وارد «ناحیه صبا» یا سبا می شوند و در شیخیان که در آن روزگار شهری آباد از شهرهای آن ناحیه محسوب می شد به دست ابواسحاق شهید می گردند.
 
قول هفتم : از زبان آقای مختار جمالی، فرزند نجف – مسیله ای اصل و ساکن کاکی – شنیدم که گفت: امامزاده حسن و جعفر و نیز شاهزاده محمد، بعد از شهادت امام رضا (علیه السلام) وارد ایران می شوند و در شیخیان سکونت می کنند، محمد پسر ابواسحاق از سرشناسان شهر، تصمیم به قتلشان می گیرد و هنگامی که آن سه تن مشغول خوردن شام در منزل او بودند مورد حمله اتباعش قرار می گیرند. امامزاده حسن و جعفر در دم شهید و شاهزاده محمد از معرکه می گریزد به کوه های غربی شیخیان پناه می برد و سرانجام بعد از زد و خوردی شدید در کنار قلعه تیر جایی که اکنون مدفن اوست شهید می شود.
 
قول هشتم: بنا به نقل آقای میرزا مهدی صدیقی – شیخیانی اصل و ساکن برازجان – امامزاده حسن و جعفر در زمان بنی عباس و برای رهایی از ظلم و ستم آن قوم به همراه تنی چند از دوستان که از نسل حبیب بن مظاهر اسدی بودند از کوفه وارد شیخیان می شوند و مدتی بعد در یک درگیری که بین ایشان و ساکنان محله «بو اسحاقی» رخ میدهد هر دو شهید می گردند.
 
به نظر نگارنده قول اول بر دیگر اقوال رجحان دارد و احتمال این که صحیح باشد زیاد است؛ زیرا مدارکی در دست است که نشان می دهد اواخر قرن چهارم و یا اوائل قرن پنجم نیروهای عرب مسلمان برای مقابله با زرتشتیان گرمسیرات فارس از جمله دشتی – ماندستان قدیم – که قدرت گرفته و آتشکده هایشان فعال شده بود به این منطقه لشکرکشی می کنند و بعد از جنگهای بسیار سرانجام آنها را شکست داده و دین اسلام را دوباره رواج می دهند. برای کسب اطلاع بیشتر خوانندگان گرامی می توانند به کتاب «بیرم، دارالاولیاء لارستان» نوشته محمد باقر وثوقی با بقعه شاه اسماعیل کاکی در همین کتاب مراجعه نمایند.
 
بنای قدیمی قبلی که از خشت و گل بود، پیش از سال ۱۳۰۸ خورشیدی به دستور مرحوم حسین خان دشتی، فرزند جمال خان گپ، فرزند حسین خان گپ، فرزند حاجی خان، جهت تجدید بنا تخریب شد اما هنوز این اتاق تکمیل نشده بود که حسین خان در کوه خاک شرقی، روستای محمد آباد، در پاییز سال ۱۳۰۸ خورشیدی به صورت مشکوک فوت کرد. بعد از او، همسرش بی بی شاه، دختر حیدر خان دشتی و خواهر جمال خان، امیر پنج آن را تکمیل کرد. اتاق مزبور، از سنگ و گچ محلی است و دیوار آن ضخیم و بنای آن، استاد عباس کازرونی بوده؛ این اتاق نیز در سال ۱۳۷۸ خورشیدی تخریب و با کمکهای مالی دو تن از خیرین دشتی اصل مقیم شیخ نشین های خلیج فارس – مرحوم حاج عبدالعلی بردستانی فرزند حسن فرزند محمد و مرحومه حاجیه خاتون عابدی – و نذورات مردمی اتاق فعلی بنا گشت. .. این بنا از مصالحی چون سنگ، گچ و سیمان در ابعاد 17×17  متر بنا شده است. هر چهار طرف آن در آلومینیومی دارد و در اصلی آن، درون ایوانی نسبتا بزرگ، در سمت غرب گشوده شده است. دیوارهای آن از داخل سفید کاری واز بیرون به جزء قسمت ایوان وضلع شرقی پوشش سیمان دارد. جهت روشنایی و خنکی فضای درون از هر طرف پنجره ای دارد و کف اتاق مفروش به قالی و موکت است. بر بالای اتاق گنبدی غنچه ای و زیبا به ارتفاع 6 متربا چهار گلدسته به رنگ سبز استوار شده که جلوه ای خاص به گنبد و بقعه داده است.
 
قبر امامزاده حسن و جعفر در وسط اتاق و زیر گنبد قرار گرفته و فاصله بسیار کمی با هم دارند؛ هر دوی آنها دارای ارتفاع ۸۰ و ابعاد 1.50×60 سانتی متر هستند.
 
نمای هر دوقبر از سنگ مرمر است و ضریحی فلزی – اهدایی مرحومه حاجیه خاتون عابدی روی هر دو نصب شده، ضریح پیشین چوبی و اهدایی فردی به نام حاجی فرزند حسین فرزند عالی از طایفه بواسحاقی بود. بر بالای ضریح و درون قابی چوبی یک دوبیتی از فایز دشتی به خط مرحوم محمد علی پسر زائر علی بردستانی دیده می شود ؛ دو بیتی این است :
 

عالم از فیض شما آباد شد خاک کفر از پرتو تیغ شما بر باد شد
حبذا این بارگاه جعفر موسی بودیا مگر قصر بهشتی در جهان ایجاد شد

 
حیاط آرامگاه امامزاده حسن وجعفر از سنگ و گچ ساخته شد و ابعاد آن 40 × 40 سانتی متر است که مدخل ورودی آن در جانب مغرب قرار دارد و در ضلع شمال غربی حیاط، حسینه ای است که از باقیات الصالحات مرحومه حاجیه خانم عابدی است.
 
کل زمین بقعه ده هزار متر مربع وسعت دارد که قسمتی از آن قبرستان عمومی است. درون این قبرستان افراد صاحب نام زیادی مدفون هستند که به نام چند تن از آنها که قبرشان پیداست اشاره می شود : شیخ عبدالرضا چاه حسین جمالی، سید محمود گلستانه، بی بی فضه همسر سید عبدالعلی ووالده ماجده آقا حاج سید محمد حسینی، سید عبدالعلی پسر سید نسیم، سید عباس پسر سید خسرو، ملا عبدالله درگویی، پدر مرحوم حاج محمد حاجی زاده در گویی و کدخدا سردار رزمی، کدخدای روستای چاهگاه.
 
این بقعه، زیر نظر اداره اوقاف و امور خیریه اداره می شود و دارای امکاناتی چون: آب لوله کشی، برق، آشپزخانه و وسایل آشپزی، زائر سرا و سرویس بهداشتی است. خادم آن در حال حاضر آقای بهرام محمدی، فرزند مرحوم شیخ صالح است و از خادمان قدیمی آن می توان به این افراد اشاره کرد: زبیر اسدی – جد خادم فعلی – ، شیخ امیر، شیخ سراج، شیخ منصور، شیخ مسعود، شیخ مهدی اول، شیخ حسین، شیخ عبدالرسول، شیخ صالح، شیخ مظفر و شیخ مهدی ثانی (رحمة الله علیهم)
 
امامزاده حسن و جعفر، نزد مردم دشتی و به ویژه شیخیان و اطرافش، دارای احترام بسیار زیادی است، اعتقاد مردم این قسمت، به این دو بزرگوار چنان است که قسم راستشان به روح این دو امامزاده است؛ برای رفع مشکلات و برآورده شدن حاجات شرعیه خود به این دو امامزاده پناه می برند و از کراماتشان حکایات فراوان بر زبان دارند. در طول سال به خصوص پنج شنبه ها به زیارتشان می روند و برخی از برنامه های مذهبی خود را در کنار این دو امامزاده برگزار می کنند. اگر چه در طول سال، این بقعه دارای زائر است اما در ایام زمستان و بهار و به خصوص تعطیلات نوروز، زائر بیشتری دارد که از نقاط دور و نزدیک برای زیارت و سیاحت به این مکان مقدس می آیند.
 
منابع:
1. سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، فرهنگ جغرافیایی آبادی های کشور جمهوری اسلامی ایران، ج ۱۱۱ (خورموج) ص ۱۶.
۲. حسین خادم و اصغر کریمی، بیرم در گستره تاریخ، ص ۴۵ به بعد.
٣. دکتر محمد مهدی فقیه بحرالعلوم، مزارات فاروج، صص ۶۲ – ۶۳.
۴. دکتر محمد مهدی فقیه بحرالعلوم، سیمای کوچان، ج ۲، ص ۵۴.
5. ناصر زنگنه، شناسایی و معرفی بقاع متبرکه استان بوشهر، ج اول، ص ۲۳۵.
۶. گفتگو با حضرت آیت الله حاج میرزا احمد نجفی دشتی، گنخک شیخ ها، مورخ8 / ۷ / 1387
۷. گفتگو با میرزا مهدی صدیقی، ساکن برازجان، مورخ 20/ ۱ / 1383
8. گفتگو با مشهدی عالی پوزش، ساکن روستای بنیاد دشتی، مورخ 16/ ۴ / 1387
9. گفتگو با زبیده خان صالح احمدی نوه حسین خان دشتی، ساکن کاکی، مورخ۱۳۸۷/۸/۱۰
۱۰. گفتگو باحاج علی اندرخور، فرزند حاج عباس، شیخیانی اصل، ساکن لنگک، مورخ 16/ ۶ /1387
۱۱. گفتگو با گرگعلی صداقت، ۹۵ ساله ساکن شیخیان، مورخ 24/ ۶ /1384
۱۲. گفتگو با حاج سید خسرو حسینی آزاد، ساکن شیخیان، مورخ 9/ ۵ /1385
۱۳. گفتگو با بهرام محمدی، خادم بقعه، ساکن شیخیان، مورخ 17/ ۱ / 1384
۱۴. گفتگو با حسن زارعی، خادم شاهزاده محمد شیخیان، شیخیان، مورخ13 / ۹ / 1388
۱۵. گفتگو با زایر حسین شیخیانی، شیخیانی اصل، ساکن کاکی، معمر، مورخ12/۹/ 1388
۱۶. گفتگو با حاج احمد غلامی، شیخیانی اصل، ساکن کاکی، معمر، مورخ1388/9/13
۱۷. گفتگو با ملاحیدر واعظی، چاه حسین جمالی اصل، ساکن کاکی، معمر، مورخ15/ ۱۱ / 1388
۱۸. مشاهدات نگارنده، مورخ 26/ ۷ / 1386
 
منبع: زیارتگاه‌های استان بوشهر، دفتر دوم، غلامحسین هادی نژاد دشتی، انتشارات وثوق، چاپ اول، قم، 1388ش، صص 49-41

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد