خانه » همه » مذهبی » امام خميني در نامه‎اي به شاگردش مي‎نويسد: رسول خدا مظهر احديت جمع است. پس چرا مظهريت اهل حق قبول نمي‎شود كه مي‎گويند: علي(ع) مظهر خداست.

امام خميني در نامه‎اي به شاگردش مي‎نويسد: رسول خدا مظهر احديت جمع است. پس چرا مظهريت اهل حق قبول نمي‎شود كه مي‎گويند: علي(ع) مظهر خداست.

انسان كامل آينة تمام نماي خالق هستي است و مظهر قدرت آن ذات مقدس است كه هيچگاه مظهر نمي‎تواند جاي خالق خود قدم گذارد.
آنچه از امام خميني نقل شده ناظر به يك بحث كاملاً عرفاني در بيان و استدلال براي ضرورت وجود يك جانشين و به تعبيري پيامبر است ايشان چنين استدلال مي‎كنند كه: وقتي هر چيزي كه در عالم است نشانه‎اي از آن چه در عالم غيب است مي‎باشد ضروري است كه براي آن حقيقت هم در خارج مظهري وجود داشته باشد تا احكام ربوبي را در عالم خارج به منصه ظهور برساند و بر اعيان خارجي حكم براند اگر كسي چنين اوصافي را داشته باشد خليفه خدا در روي زمين خواهد بود[1] چه اين كه فرمود: اني جاعل في الارض[2] خليفه لذا چون رسول خدا مظهر احديت جمع است و نبوت ايشان اظهار كمالات خداي متعال مي‎باشد نبوت و خلافت در آن حضرت هست و اين سخن غير از آن چيزي است كه اهل حق بر آن باورند، اهل حق امام علي را مظهر خداي متعال نمي‎دانند بلكه ايشان را خود خداي متعال مي‎پندارند و قائل به حلول و اتحاد هستند و چون از كيفيت ظهور حق در مظاهر  آگاه نيستند ظهور را حلول مي‎پندارند و به حلول و اتحاد مبتلا مي‎شوند كه در جاي خود بطلان آن بر كسي پوشيده نيست و در كتاب سرانجام مي‎گويد: «خداوند در ازل درون دري مي زيست و سپس براي نخستين بار تجسم يافت و به صورت شخصي به نام خاوندگار يا كردگار جهان مجسم شد و بار دوم به صورت علي ظاهر گشت»[3] به اعتقاد ايشان خداوند با هفت فرشته مقربي كه از درون در خلق فرموده به صورت بشر نازل شده و در دوره‎هاي مختلف در بدن‎هاي پاكان تجلي كرده… و در دوره دوم به بدن علي(ع) تجلي كرده است»[4].
بنابراين همانگونه كه گفتيم اهل حق در مورد امام علي(ع) قائل به مظهريت نيستند بلكه درباره آن حضرت غلو كرده و امام را به مقام الوهويت مي‎رسانند در كتاب شاهنامه حقيقت مي‎گويد:
به دور محمد همان كردگار                                شد از جامه مرتضي آشكار
پس از رحلت احمد مصطفي                               بر او جانشين گشت آن مرتضي
كه آن مرتضي بود ذات خدا                               به تخت بقا گشت فرمانروا[5] 
پي نوشت ها:
[1] . ر.ك: مصباح الهدايه الي الخلافه والولايه.
[2] . بقره / 30.
[3] . ر.ك: اهل حق ويكي پديا. Fa.wikipedia.org
[4] . همان مأخذ.
[5] . ر.ك: سايت خانقاه.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد