امام خمینی (ره) الگوی نظم (1)
نظم در زندگی امام خمینی
حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی:
… تمام شئون زندگی او دارای برنامه و نظام دقیقی میباشد و اصولاً امام خمینی در نظم و برنامه، انسان بیمانندی است که نمونهی آن را در میان رجال روحانی و سیاسی معاصر ایران نمیتوان یافت و دیده یا شنیده نشده است که کسی همانند او در همهی امور، حتی در حرکات و سکنات خود، روی برنامه و نظم عمل نماید و در امور عبادی، اجتماعی و سیاسی و زندگی شخصی، دارای شیوهی ویژهای بوده و چون ساعت اتوماتیک منسجم و منظم کار کند.
نظم و انضباط دقیق و موزون امام خمینی در شئون زندگی تا آنجاست که افراد خانوادهی او – بنا به گفتهی خودشان – از حرکات و کارهای او حد و حدود اوقات را به دست میآورند! مثلاً آنگاه که او از مطالعه فارغ میشود، یا مطالعه آغاز میکند، از خواب بیدار میشود، یا برای استراحت به رختخواب میرود، برای تدریس به مسجد میرود و یا در سطح بالکن خانه به قدم زدن میپردازد و …. درمییابند که چه ساعتی از شب و روز میباشد.
از افراد داخل منزل او نقل شد که گفته بودند: پیش از ظهرها آنگاه که حاج آقا برای وضو گرفتن از اتاق مطالعه بیرون میآیند، ما میفهمیم که وقت طبخ برنج میباشد و اگر ناهار برنج داریم فوراً به آشپزخانه رفته اجاق را روشن میکنیم!
شگفت انگیز اینکه در حرکت و سکونهای بدنی امام خمینی نیز نظم و برنامهی ویژهای برقرار است؛ مثلاً او هنگامی که میخواهد از جای برخیزد، همیشه دست چپ را به زمین میگذارد و برمیخیزد! نیز وقتی که میخواهد برای تدریس بالای منبر برود، ابتدا پای چپ را بر روی پلهی منبر نهاده، با مکثی کوتاه بالا میرود و هیچ گاه عکس آن از او دیده نشده است. هنگام وارد شدن به منزل، مدرسه و مسجد نیز همیشه ابتدا قدم راست را به داخل میگذارد. در خیابان پیوسته همانند ماشین از دست راست خیابان حرکت میکند و گام های سنگین و نظامی برمیدارد! با سر و گردنی افراشته و راست و استوار راه میرود و از عبا سرکشیدن و سر پایین افکندن، حتی در هنگام باریدن باران (که به طور طبیعی و ناخودآگاه سر به پایین خم میشود) خودداری میورزد.
سر ساعت مقرر، برای تدریس در محل درس حاضر میشود و از اینکه بیشتر وقتها شاگردها نامرتب و دیر و زود به درس میآیند و در امور زندگی بینظم میباشند رنج میبرد، و بارها به مناسبتهایی این نکته را به شاگردان درس گوشزد کرده است که در دنیا آنانی توانستند به جایی برسند و گلیم خویش را از آب بیرون بکشند که دارای نظم و انضباط در زندگی بودهاند. افرادی که زندگی آنان بر پایهی بینظمی و هرج و مرج استوار است، هیچ گاه نمیتوانند بار سنگین خویش به منزل رسانند و در جامعه نقشی ایفا کنند.
این نظم و انضباط که در همهی شئون زندگی امام خمینی حکمفرمایی میکند، نمونهی دیگری از تهذیب، خودسازی، رشد اراده و قوای روحانی او میباشد، زیرا خودسازی و تهذیب، بدون داشتن نظم و انضباط حاصل نمیگردد. کسی میتواند با نفس خویش مبارزه کند که دارای برنامهی ویژهای در زندگی باشد و اصولاً خودسازی در سایهی نظام و برنامه میتواند تحقق یابد و بینظمی درست راهی بر خلاف مسیر تهذیب و تکامل است.(1) و (2)
روح الله واقعاً روح الله است
آیت الله مرتضی بنی فضل:
معروف است خود امام در دوران طلبگی منظم و به موقع در جلسات اساتیدشان حاضر میشدهاند. مرحوم آیت الله شاه آبادی – استاد اخلاق امام – در رابطه با نظم و حضور امام در جلسات درس گفته بود: روح الله واقعاً روح الله است. نشد یک روز ببینم که ایشان بعد از بسم الله در درس حاضر باشد. همیشه پیش از آنکه بسم الله درس را بگویم حاضر بوده است.(3)
کار امروز را به فردا موکول نمیکردند
حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن رحیمیان:
امام هیچ گاه کار امروز را به فردا موکول نمیکردند. در زندگی ایشان هر چیز سر جای خود قرار داشت و هر کاری دور از شتابزدگی و عجله و بدون تأخیر در موعد مقرر آن انجام میشد با کثرت کارها و تعداد امور و گزارشها و چیزهای دیگر هیچ نشانهای از شلوغی و تراکم و کارهای بجا مانده در زندگی ایشان مشاهده نمیشد. هیچ چیز در آنجا گم شده نبود. کتاب، لباس، قلم، رادیو و سایر وسایل شخصی هر کدام جای معینی داشتند اگر امانتی وجود میداشت یا چیزی باید به مسئول آن تحویل داده میشد، امام در اولین فرصت و بدون فوت وقت و سریع به اداء و انجام آن مبادرت میورزیدند. بسیار اتفاق میافتاد که یک کتاب فقهی مورد نیاز ایشان قرار میگرفت، ما آن را فراهم و تقدیم میکردیم؛ فردا صبح انگار که بهترین کار و اولین کارشان این بود که کتاب را به آورنده بازگردانند.(4)
جدول شبانه روزى
حجت الاسلام والمسلمین انصاری کرمانی:
امام برای کار روزانهشان جدولی داشتند که خود ایشان آن را تهیه کرده بودند؛ در آن جدول کارهای همه ساعات شبانه روز امام درج شده بود، به جز ساعاتی از شب که برای نماز شب و راز و نیاز با خدا از خواب برمیخاستند.(5)
اگر قراری داشتند عدول نمیکردند
خانم فریده مصطفوی (دختر امام):
امام نظم خاصی داشتند. کارهایشان در ساعتهایی معین انجام میشد یعنی خیلی دقیق بودند که در ساعت معین غذا بخورند، در ساعت معین بخوابند و رأس ساعتی خاص بلند بشوند. اگر کاری داشتند یا با کسی قرار میگذاشتند، از آن هیچ عدول نمیکردند. یک راز موفقیت امام در این بود که در همهی امور، نظم داشتند از جوانی به نظافت و منظم بودن معروف بودند. آن قدر دقیق و منظم بودند که واقعاً بنا بود ساعت معینی برای ناهار بیایند، اگر پنج دقیقه دیر میشد همهی اهل خانه نگران میشدند که آقا چرا چند دقیقه دیر کردهاند. یعنی همه بیاختیار به سوی اتاق آقا کشیده میشدیم و میدیدم مثلاً حاج احمد آقا رسیده و سؤالی از ایشان کرده و این باعث شده که آقا دیر برسند.(6)
بدون برنامه هیچ وقت زندگی نکردند
خانم صدیقه مصطفوی (دختر امام):
امام خیلی زیاد مرتب بودند، خیلی زیاد؛ یعنی از آن ساعت صبح که از خواب بیدار میشدند، هیچ نوع کارشان بدون برنامه نبود. از آن ساعت اول صبح تمام کارهایشان روی برنامه بود. بدون برنامه هیچ وقت زندگی نکردند. سر ساعت، مطالعهشان بود. سر ساعت، استراحت داشتند، سر ساعت، خوابشان بود. سر ساعت، رادیو گوش میکردند. و تمام کارهایشان، حتی عبادتشان سر ساعت بود، ما میدانستیم الان چه ساعتی است باید برویم پیش آقا، خودمان را مهیا میکردیم که الان ساعت استراحت آقاست، برویم آقا را ببینیم وگرنه وقتی ساعت عبادت بود، نمیتوانستیم برویم، اگر وقت مطالعه و درس بود نمیتوانستیم برویم، اگر ساعت کارهای دیگری بود؛ مثلاً زمان مطالعه گزارشهای مملکتی بود نمیتوانستیم برویم، فقط در ساعت استراحتشان – که در این موقع یک ربع یا بیست دقیقه قدم میزدند، و به این کار هم خیلی مقید بودند – خدمتشان میرسیدیم. امام هر روز نیم ساعت صبح، نیم ساعت عصر، قدم میزدند و ما در موقع قدم زدن ایشان و در زمان استراحتشان میتوانستیم از آقا استفاده کنیم، صحبتی بکنیم، سؤالی بکنیم، یک جوابی بشنویم، یک احوالی بپرسیم.(7)
استفاده احسن از اوقات
حجت الاسلام والمسلمین آشتیانی:
امام برای تمامی ساعات شبانه روز خود، برنامهای خاص داشتند، به طوری که ساعات مطالعه، عبادت و نیایش ، رسیدگی به امور مسلمین و مملکت اسلامی، خواب و حتی امور شخصی ایشان برنامه و زمان مشخص داشت و همین امر باعث شده بود ایشان از تمامی ساعات عمر پر برکت خود به نحو احسن بهره گرفته و روحی والا و دور از توصیف داشته باشند.
امام اوقات روز را به گونهای تقسیم کرده بودند که نه تنها روزنامههای صبح و عصر را میخواندند، بلکه توجه خاصی نسبت به مطالب منتشر شده از سوی رسانههای گروهی هم داشتند، به طوری که تقریباً تمامی برنامههای رادیو و تلویزیون و نشریات داخلی را کنترل میکردند.(8)
اهمیت نظم و اثر آن در زندگی امام
علامه محمد تقی جعفری:
نظم و قانون گرایی در زندگی فردی و اجتماعی از آن اهمیت حیاتی برخوردار است که میتوان گفت بدون آن نظم و ترتیب:
******
سعیکم شستی تناقض اندرید
روز میدوزید و شب برمیدرید
******
اینجانب در سیر مطالعات محدود و بررسیهایی که تاکنون در بعد نظم و قانون گرایی انسانها داشتهام، به این نتیجه رسیدهام که ضرورت و عظمت نظم و قانون گرایی و احساس جدی تکلیف و انجام آن به حدی است که میتواند یک زندگی بیهویت و بدون مبنا و فلسفه و هدف را قابل تحمل و رضایت بسازد، چنان که در مقداری قابل توجه از جوامع مغرب زمین میبینیم. و در صورت بیاعتنایی به نظم و قانون گرایی در زندگی، با داشتن هویت و مبنای حقیقی برای زندگی و فلسفه و هدف قابل قبول برای آن، حیات آدمی هویت و مبنای خود را از دست داده و سایهی شوم پوچی بر آن زندگی گسترده باشد و زندگی پربار و پربرکت امام بیانگر حکومت نظم و ترتیب بر زندگی ایشان است و از نزدیک ترین افراد با ایشان، بارها شنیده بودم که ایشان در همهی کارها سخت به نظم و ترتیب مقید بودهاند.(9)
برکت عمر امام، حاصل نظم دقیق
آیت الله محمد حسن قدیری:
از جمله خاطراتی که از حضرت امام (ره) دارم، سفارش ایشان بود در منظم بودن و تقسیم وقت و هر کاری را در وقت مقرر انجام دادن. میفرمودند وقتی اوقات و کارهای شما برکت پیدا میکند که آنها را منظم کنید. این مطلب را دقیق در مورد خود ایشان میدیدیم. وقت مطالعه کسی با ایشان نمیتوانست ملاقات کند. سر وقت، درس تشریف میآوردند. سر وقت، مرتب حرم میرفتند. بعد از درس، آن را مینوشتند.
بعضی نوشتههای ایشان را که من دیدهام، به قدری خوش خط و منظم و با دقت و علاقه نوشته شده که هر بیننده را متوجه میکند. از جمله آنها حاشیه «وسیله» که به خط مبارک نوشتهاند و در جلد بسیار خوبی به صورت کتابی تمیز موجود است. مکاسب محرمهایشان که در دو جلد با خط مبارک بسیار خوبی با فاصله بین خطوط و کاغذ و جلد بسیار تمیز نوشته شده و همین طور جلد اول اصول که به خط مبارک بسیار خوب و کاغذ و جلد عالی نوشته شده است.
البته بقیه اصول را هم مرقوم فرموده بودند، لکن به این صورت با جلد نبود و این ظرافت و دقت معلول همان نظم و ترتیب و استفاده از اوقات است که در غیر ایشان ندیدهایم. اینها نوشتههای ایشان است که در قم مرقوم فرمودهاند.
نوشتههای درسهای نجف را هم که با نظم و ترتیب، حتی در انتخاب کیفیت دفتر و کاغذ مرقوم فرمودهاند و چاپ شده است، دیدهایم.
و از برکات این نظم و ترتیب این است که بعد از فوت مرحوم آقای بروجردی (ره)، تنها مرجعی که هم حاشیه عروه و هم حاشیه وسیله داشتند، ایشان بودند. با اینکه مراجع به نام در آن وقت متعدد بودند و بسیاری از ایشان در نجف بودند؛ ولی این ویژگی فقط در حضرت امام بود. جالب این است که هر دو حاشیه بسیار دقیق و علمی و در بعضی موارد استدلالی است که من گاهی که به آن مراجعه و فکر میکنم که وقتی را ایشان با این دقت صرف کردهاند، از خودم خجالت میکشم که چگونه عمری آن طور برکت پیدا میکند و ما با اینکه در خدمت این بزرگوار بودهایم، فاصلهی ما با ایشان در این حد زیاد باشد. از خدا میخواهم که ما را توفیق عنایت کند که لااقل شباهتی بهاین مرد بزرگ پیدا کنیم.(10)
نظم و دقت شگفت آور در انجام امور
آیت الله محمد مؤمن:
حضرت امام (ره) در ایام تدریس، از نظر رعایت وقت، بسیار دقیق و منظم بود. در آن زمان چون زمان درس بر اساس طلوع و غروب آفتاب بود، اگر هر روز نسبت به روز قبل، طلوع یا غروب آفتاب یک دقیقه و یا 1/5 دقیقه تفاوت داشت، در موقع تشریف فرمایی هر روز نسبت به روز قبل این یک و نیم دقیقه عیناً رعایت میشد.
شاید مکرر میفرمودند: من دوست دارم آقایان هنگام آمدن به درس دم در تزاحم کنند. (که همه با همسر ساعت معین دم در مسجد یا درس برسند)
و برای ترغیب بیشتر با این نظام و دقت بارها شد که محصلی چند دقیقه دیرتر حاضر شده بود، اگر اشکالی را عنوان میکرد میفرمودند: شما دیر آمدهاید حق اشکال کردن ندارید.(11)
برنامه منظم هفتگی
امام حجت الاسلام والمسلمین رحیمیان:
امام گذشته از نظم و انضباطی که در مجموعه شئون و کارهای خود داشتند به طور عادی هیچ گاه توجه به کاری موجب تضییع کار دیگرشان و غفلت از آن نمیشد. هر روز عبادت، قرائت قرآن، ادعیه، مطالعههای گوناگون، گوش کردن به اخبار یا قدم زدن، نرمش و حرکتهای ورزشی (که طبق نظر پزشکان معالج الزاماً به منظور حفظ سلامتی خود انجام میدادند.) رسیدگی و پاسخگویی به مسایل شرعی و اجازات و استجازات و قبض وجوهات، ملاقاتها، معاشرت و انس با افراد خانواده، خوراک، نظافت و استراحتشان هر کدام به صورتی منظم و در موعد خود انجام میگرفت. همین نظم هم در برنامه هفتگی شان حاکم بود؛ مثلاً هر صبح جمعه بعد از شنیدن خلاصه اخبار ساعت هشت، آماده و راهی حمام میشدند. توفیق کیسه کشیدن امام در طول سالها نصیب پیرمردی مخلصی شد که کارگر حمام عمومی جماران بود. او هر روز جمعه نزدیک ساعت هشت و پنج دقیقه آماده بود که با اشاره امام برای کیسه کشیدن وارد
حمام شود. استحمام امام معمولاً بیش از یک ساعت طول میکشید.(12)
تنظیم اوقات، شرط هدر ندادن نعمت جوانی
امام خمینی:
دیروز ما مسئله «غصب» را عنوان کردیم و صحبت کردیم. بعد از مباحثه، یکی از آقایان تذکر دادند که این مسأله را قبلاً هم گفته بودی و این مطالب یک دفعه دیگر صحبت شده است. و این از مثل من بعید نیست؛ برای اینکه انسان وقتی که سنش زیاد شد و کهولت بر او غلبه کرد همه قوای انسان ضعیف میشود. همان طوری که قوای جسمانیه انسان وقتی که پیرمرد شد ضعیف میشود، قوای فکری، قوای روحی، قدرت بر عبادات، حال عبادت هم … همه اینها در جوانی قوت دارد؛ و لهذا من کراراً عرض کردم به آقایان که شما حالا که این نعمت را دارید، نعمت جوانی را دارید، این را قدرش بدانید و هدر ندهید این نعمت را … انسان جوان من نمیگویم که تفریح نداشته باشد، من عرض نمیکنم که همهاش مشغول باشد؛ من عرض میکنم که اوقاتش تقسیم باشد و قسم مهمش برای تحصیل، شما آقایان که مهیا شدید از برای تحصیل، حالا که نعمت جوانی را دارید، اوقاتتان تقسیم بشود و قسمت مهمش صرف مباحثه و مطالعه و مذاکره و درس و تدریس باشد. و اگر چنانچه ایام جوانی از دست برود دیگر خیال نکنید که میتوانید عبادت را بگذارید آخر ایام عمر و تحصیل را بگذارید برای آخر عمر در آخر عمر، انسان نه عبادت میتواند بکند، نه تحصیل میتواند بکند، نه افکارش یک افکار قوی مستقیمی است که بتواند مطالب علمی را درک بکند. باید شما از حالا که جوان هستید تحکیم کنید مبانی علمی را، مبانی فقهی را؛ و آن وقت – در آخر ایام – این چیزهایی که تحکیم شده است، آن وقت شاخ و برگهایش ثمره بدهد؛ آن وقت از آن استفاده بکنید. ولی اگر بگذارید حالا و هدر بدهید این نعمت را، بعدها موفق نخواهید شد. بنا براین، این مطلب باید در نظر آقایان باشد که ایام پیری، ایام نسیان و ایام فراموشی [است]؛ و لهذا دیدید که من مباحثهای که قبلاً کرده بودم دوباره شروع کردم همان مباحثه را، همان مطلب را دوباره شروع کردم به گفتن، این برای همین ضعفی است که در ایام پیری بر انسان رخ میدهد.(13)
نظم در جوانی
آیت الله شهید محلاتی:
مرحوم حاج مصطفی نقل میکرد، وقتی امام عیال گرفتند – خوب، معمولاً آدم وقتی تازه زن میگیرد قدری از اشتغالات معمولی روزانهاش دور میشود از کتاب و مطالعه – غروب پس از نماز جماعت میآمدند شام میخوردند و میخوابیدند. از آن طرف آخرهای شب بلند میشدند نماز شب و تهجد و مطالعاتشان را دنبال میکردند.
یک برنامهای تنظیم کرده بودند که هم خانواده ناراحت نشود و هم به تهجد و مطالعهشان برسند.(14)
الان چه ساعتی در روز است
حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی:
کارکنان منزل امام در نجف اشرف از حرکت و سکون و خواب و بیداری و نشست و برخاست ایشان درمییافتند که چه ساعتی از شبانه روز است.(15)
نظم روزانه در زندگی امام
امام خانم فاطمه طباطبایی:
امام تمام کارهایشان از نظام کافی برخوردار بود. بعد از چند روز که آنجا – نجف – ماندم متوجه شدم که در هر ساعت چه برنامههایی دارند. حتی وقتی به ایشان نگاه میکردم میدانستم که ساعت چند است. گاهی از خانم درباره برنامه روزانه آقا میپرسیدم، میگفتند اگر برنامه یک روز آقا را بگویم شما میتوانید آن را در 360 روز ضرب کنید. امام دقیقاً روی نظم و برنامه عمل میکردند به من هم توصیه زیادی در مورد نظم و برنامه ریزی داشتند.(16)
نمونه کامل یک رفتار
حجت الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی:
حتی در حرکت و سکون امام هم، نظم و برنامه ویژهای حکمفرمایی میکرد؛ مثلاً هنگامی که میخواستند از جا بلند شوند همیشه دست چپ را به زمین میگذاشتند و از جا بر میخاستند. یا وقتی که میخواستند برای تدریس بالای منبر بروند ابتدا پای چپ را بر روی پلهی منبر نهاده با مکثی کوتاه بالا میرفتند و هنگام وارد شدن به منزل، مدرسه و مسجد نیز همیشه ابتدا قدم راست را به داخل میگذاشتند.(17)
نظم امام در منزل
حجت الاسلام و المسلمین سید حمید روحانی:
نظم و انظباط دقیق و موزون امام در شئون زندگی تا آنجا بود که افراد خانوادهی ایشان – بنا به گفتهی خودشان – از حرکات و کارهای امام حد و حدود اوقات را به دست میآوردند. از خدمتکار منزل ایشان نقل شده که گفته بود پیش از ظهرها آنگاه که حاج آقا برای وضو گرفتن از اتاق مطالعه بیرون میآیند، میفهمم که وقت طبخ برنج میباشد و اگر ناهار برنج داشته باشیم فوراً به آشپزخانه رفته اجاق را روشن میکنم.(18)
ادامه دارد…
پینوشتها:
1- مربی بزرگ انسان، حضرت علی شاه در آخرین وصایای خود به فرزندان و پیروان خویش میفرماید:
«اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم» که نظم را همراه «تقوا» و پرهیزگاری آورده است تا عظمت رعایت نظم و ارتباط و بستگی آن با تقوا و پارسایی روشن گردد؛ و با در نظر گرفتن این نکته که رادمردان تجربه اندوختهی روزگار، در آخرین مراحل زندگی، پرمایهترین و ارزندهترین اندوختههای فکری خود را به بازماندگان و عزیزان خود توصیه میکنند، اهمیت «تقوا» و «نظم» در پیمودن راه موفقیت، پیروزی و رستگاری و پیشبرد آرمانهای مقدس اسلامی بیش از پیش آشکار میگردد.
2- نهضت امام خمینی، دفتر اول، ص 41-43.
3- برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج 5، ص 114.
4- همان، ج 2، ص 35.
5- همان، ص 7.
6- همان، ص 6-7.
7- همان، ص 7-8.
8- همان، ص 10.
9- صحیفه دل، ج 1، ص 49-50.
10- همان، ص 143-145.
11- همان، ص 161.
12- برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج 2، ص 6.
13- صحیفه امام، ج3، ص 217-218.
14- برداشتهایی از سیرهی امام خمینی، ج 2، ص 3.
15- همان.
16- همان.
17- همان، ص 4.
18- همان.
منبع مقاله :
سعادتمند، رسول؛ (1390)، درسهایی از امام: بهار جوانی، قم: انتشارات تسنیم، چاپ دوم