مدت زمان حكومت امام زمان(عج) دقيقاً مشخص نميباشد. روايات مربوط به اين موضوع، مدتهاي متفاوتي براي حكومت حضرت ذكر نموده است:
1- 7 سال،[1].
2- 8، 9، 10سال،[2].
3- 19سال،[3].
4- 20 سال،[4].
5- 40سال[5].
6- 309سال[6].(مقدار توقف اصحاب كهف در غار) ذكر شده است.
عدد 7 سال هم در منابع روائي اهل سنت بيشتر ذكر شده است[7] و هم در منابع شيعي بيشترين روايات را دارد منتهي در اكثر موارد هر سال آن را مساوي با 10 سال ذكر نموده است كه ميشود هفتاد سال (7=70).
براي توجيه و جمع ميان اين اختلاف اعداد، نظرات مختلفي ارائه شده است:
صاحب كتاب «الشيعة و الرجعة» روايات هفت سال مساوي با 70 سال را بخاطر كثرت روايات آن ترجيح داده است.[8] و بعضي مثل سيدصدرالدين صدر زمان حكومت حضرت را در هفت سال منحصر نموده است و اين را از ويژگيهاي حكومتي حضرت دانسته كه در مدت اندك جهان را پر از عدل و داد ميكند كه از كس ديگري ساخته نميباشد.[9]مرحوم علامه مجلسي، اين روايات را برخي ناظر به آغاز شكلگيري قيام، برخي را مربوط به پياده شدن اوائل حكومت حضرت دانسته است و برخي از روايات مثل 309 سال را مربوط به دوران نهائي حاكميت و استقرار نظام حضرت حمل نموده است.[10].
از جمله كساني كه اين نظر را پذيرفتهاند آيتالله مكارم در كتاب «مهدي انقلابي بزرگ» است.[11]به نظر ميرسد؛ توجيه دوم كه ما روايات را ناظر به مراحل آغاز و استقرار و ثبات نظام حكومتي حضرت بدانيم. نسبت به توجيه اول كه مدت حكومت حضرت را حصر در 7 سال ميكند و آن را به عنوان ويژگي حضرت ميشمارد، ترجيح دارد زيرا سنت الهي بر اين است كه حتيالامكان جريان كار از راههاي عادي به پيش رود نه از راه اعمال قدرت اعجاز و روايات مربوط به انقلاب عدلگستر حضرت نيز بيانگر اين واقعيت است كه پيروزي حضرت بر دشمنان و فتح جهان، با زحمات و دشواريهاي سختي همراه است و نياز به افراد جان بركف دارد و خونهاي فراواني در راه حضرت ريخته ميشود.
بنابراين، طبيعت كار حضرت بقيةالله (عج) در پروژه استقرار عدالت جهاني به جاي نظامهاي ظالمانه، اقتضا ميكند كه حضرت به عنوان مجري اين طرح عظيم و بي مانند، مدت طولاني حضور داشته باشد تا بتواند، با روند طبيعي (مگر در موارد خاص) تحول همه جانبه و فراگير را در جهان پر از ظلم، پديد آورد.
براساس تصريح قرآن، مأموريت و رسالت حضرت مهدي(عج) تحقق ارزشهاي الهي و قرآني و تأسيس جامعه توحيدي به معناي كامل آن است بگونهاي كه هيچگونه اثري از شرك در آن دوره مشاهده نشود «يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً»[12]آنچه مسلم است؛ اين است كه تأسيس چنين بناي عظيم، آن هم با آن عمق و گستردگي غير قابل توصيف كاري است كارستان و حيرتآور كه ميبايد آن ذخيره الهي، اين كار بزرگ و بيسابقه را به اجرا در آورد.
بديهي است كه اجراي اين برنامه عظيم ـ با توجه به روند طبيعي امور و عدم استفاده از قدرت اعجاز ـ (مگر در موارد ضرورت) نياز به گذشت زمان دارد.
بنابراين، گرچه رشد افكار عمومي و فرهنگها در عصر انقلاب جهاني حضرت، تا حد زيادي زمينه را براي پذيرش، برنامههاي حضرت، مساعد خواهد نمود، ولي با همه اين احوال ، اجراي احكام الهي و تحقق عيني معارف قرآني و ارزشهاي اسلامي، در چنين فرايندي، نياز به زمان طولاني دارد و حضور امام را در مدت لازم ميطلبد، اما اينكه دقيقاً چه مقدار حضرت حكومت ميكند؟ مشخص نميباشد كه اينكه روايات اين موضوع را دقيقاً معين ننموده است شايد بخاطر بعضي از حكمتها و اسراري است كه در اين مسأله وجود دارد و فقط بعد از ظهور مشخص ميشود.
و اما پاسخ قسمت اخير سؤال:
يكي از اعتقادات شيعه اين است كه امام معصوم ـ عليهالسلام ـ را جز امام معصوم ديگر غسل نداده و بر او نماز، نمي خواند و در روايات خاصه به اين موضوع تصريح شده است از جمله امام ـ عليهالسلام ـ ميفرمايد: «ان الامام لا يغسله الاّ اللامام»[13]در خصوص انجام غسل و نماز بر بدن مطهر امام زمان ـ ارواحناه فداه ـ طبق روايات، امام حسين ـ عليهالسلام ـ اولين كسي است كه در حال حيات حضرت مهدي ـ عليهالسلام ـ رجعت ميكند و بعد از رحلت حضرت و يا شهادت او، مراسم غسل و نماز بر بدن حضرت را بر عهده ميگيرد.[14] در مورد رحلت و يا شهادت حضرت، روايات مختلف است ولي در هر دو نوع روايات، موضوع بازگشت امام حسين ـ عليهالسلام ـ و انجام مراسم غسل و كفن و نماز بر حضرت، ذكر شده است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. البيعة لله، فريده گلمحمدي آرمان.
2. چشماندازي به حكومت مهدي(عج)، نجمالدين طبسي.
پي نوشت ها:
[1] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، مطبعة الاسلامية، 1384ش، ج 52، ص 291.
[2] . طبسي، محمدرضا، الشيعة و الرجعه، مطبعة الآداب النجف الاشرف، 1385ش، ج 1، ص 224.
[3] . الغيبة نعماني، تحقيق علياكبر غفاري، تهران، مطبعة الصدوق، بيتا، ص332.
[4] . العمده، ابن الطريق. قم، تحقيق و نشر موسسة النشر الاسلامي، (جامعه مدرسين)، طبع اول، 1407ق، ص439.
[5] . عقد الدرر، ص 240، به نقل از جهان بعد از ظهور، محمد خادمي شيرازي، چاپ دوم، مؤسسة الغدير، ص174.
[6] . بحارالانوار، ج 52، ص 280.
[7] . سنن ابن ابيداوود، بيروت، دار ابن حزم، چاپ اول، 1418ق، ج4، ص307.
[8] . الشيعة و الرجعه، ج 1، ص 225.
[9] . صدر، سيد صدرالدين، المهدي، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، چاپ دوم، 1379، ص239.
[10] . بحارالانوار، ج 52، ص 280.
[11] . مهدي انقلابي بزرگ، ص 314.
[12] . نور / 55.
[13] . محمد بن يعقوب کليني، اصول كافي، ج 1، ص 384؛ بحارالانوار، ج 109، ص 103.
[14] . بحارالانوار، ج 53، ص 13 و ج 51، ص 56.