خانه » همه » مذهبی » امر به سخاوت و حسابگری و نهی از اسراف و سختگیری

امر به سخاوت و حسابگری و نهی از اسراف و سختگیری

امر به سخاوت و حسابگری و نهی از اسراف و سختگیری

امام علی (علیه السلام) فرمود: «كُنْ سَمَحاً وَلاَ تَكُنْ مُبَذِّراً، وَكُنْ مُقَدِّراً وَلاَ تَكُنْ مُقَتِّراً؛ سخاوتمند باش؛ ولی اسراف کننده مباش. در زندگی حسابگر باش؛ ولی سختگیر مباش».

18902 - امر به سخاوت و حسابگری و نهی از اسراف و سختگیری
18902 - امر به سخاوت و حسابگری و نهی از اسراف و سختگیری

 

برگرفته از درس‌های اخلاق آیت‌الله مکارم شیرازی
تحریر:سیدمحمد عبدالله زاده

 

امام علی (علیه السلام) فرمود: «كُنْ سَمَحاً وَلاَ تَكُنْ مُبَذِّراً، وَكُنْ مُقَدِّراً وَلاَ تَكُنْ مُقَتِّراً؛ سخاوتمند باش؛ ولی اسراف کننده مباش. در زندگی حسابگر باش؛ ولی سختگیر مباش». (1)
در ابتدا به بیان یک اصل کلّی می‌پردازیم که در مسئله اخلاق و روان شناسی مهم است و امام (علیه السلام) با بیان این دو مثال آن اصل کلّی را به ما متذکّر می‌شود. آن اصل این است که گاهی اوقات حدّ و مرز مسائل اخلاقی چنان به هم نزدیک‌اند که این اصول با هم اشتباه می‌شوند. یکی از کارهایی که علمای اخلاق انجام می‌دهند، این است که این حدّ و مرزها را مشخص و از هم جدا کنند؛ مثلاً گاهی شخصی دارای صفت مذمومی است، در حالی که خیال می‌کند این صفت ممدوح و پسندیده است؛ آدم ترسویی است؛ امّا چون نمی‌خواهد ترسو قلمداد شود، می‌گوید آدم محتاطی هستم؛ آدم بخیلی است، می‌گوید آینده نگرم؛ آدم تنبلی است، می‌گوید زاهد هستم، به دنیا اعتنا ندارم. در حقیقت ویژگی خاصی را به جای ویژگی دیگری می‌گذارد. این جاست که شیطان انسان را گول می‌زند و صفت رذیله را فضیلت می‌نمایاند؛ لذا باید از آثار صفات، به این صفات پی برد. امام (علیه السلام) در این حدیث آثار این صفات را معلوم کرد تا با هم اشتباه نشوند. ما صفتی به نام «سماحت» داریم و صفتی به نام «اسراف» و «تبذیر» که جداسازی آن‌ها از یکدیگر آسان است. سماحت، به معنای بخشش بجا و اسراف، بخشش نابجاست. هر دوم اعطای مال است، امّا یکی بجا و دیگری نابجا. در این جا مناسب است بحث مستقلی درباره اسراف داشته باشیم:
1. معنای اسراف و تبذیر؛
2. نکوهش اسراف از دیدگاه آیات و روایات؛
3. بخش‌هایی از زندگی امامان معصوم (علیهم السلام) در صرفه جویی و ترک اسراف.

معنای اسراف و تبذیر:

«اسراف»، یعنی هرگونه اتلاف و زیاده روی و تجاوز از حدّ اعتدال و طبیعی، بدون آن که شخص چیزی را ظاهراً ضایع کرده باشد؛ مثل این که لباس گران قیمتی بپوشیم که بهایش چندین برابر لباس مورد نیاز ما باشد؛ یا غذایی گران قیمت تهیه کنیم که با قیمت آن بتوان تعداد زیادی را تغذیه کرد. اسراف تنها به غذا مربوط نیست، بلکه شامل هرگونه اتلاف و زیاده‌روی می‌شود، مانند زیاده‌ روی در پوشاک، در تهیه وسایل زندگی، در آرایش، در مصرف آب، برق، گاز، تلفن و … .
یکی از بدبختی‌ها که آثار بسیار شومی در زندگی بر جا می‌گذارد و نظام جامعه و خانواده را فلج می‌کند، مصرف گرایی و تجمل پرستی است. بی تردید اگر نعمت‌ها و مواهب الهی به صورت صحیح و معقول مصرف شوند، فقر و محرومیت از جامعه رخت بر خواهد بست.
امّا «تبذیر» آن است که در مصرف، چنان ریخت و پاش کنیم که به اتلاف و تضییع چیزی منجر شود؛ مثلاً برای دو نفر میهمان، غذای ده نفر را تهیه کنیم و باقی مانده غذا را در زباله‌دان بریزیم. گاهی این دو کلمه در یک معنی به کار می‌روند و به عنوان تأکید، پشت سر هم قرار می‌گیرند؛ چنان که امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه می‌فرماید: «أَلاَ وَإِنَّ إِعْطَاءَ الْمَالِ فِی غَیْرِ حَقِّهَ تَبْذِیرٌ وَإِسْرَافٌ، وَهُوَ یَرْفَعُ صَاحِبَهُ فِی الدُّنْیَا وَیَضَعُهُ فِی الآخِرَةِ، وَیُكْرِمُهُ فِی النَّاسِ وَیُهِینُهُ عِنْدَ اللهِ؛ آگاه باشید که مال را در غیر مورد استحقاق صرف کردن، تبذیر و اسراف است این عمل ممکن است، انسان را در دنیا بلندمرتبه کند؛ امّا مسلماً در آخرت او را پست و حقیر خواهد کرد. این عمل در نظر توده‌ی مردم ممکن است سبب اکرام گردد؛ امّا در پیشگاه خدا موجب سقوط مقام انسان خواهد شد». (2)

نکوهش اسراف در آیات و روایات:

قرآن کریم در آیات فراوانی شدیداً مسرفان را سرزنش می‌کند، به عنوان نمونه:
«(وَ لَا تُسرِفُوا إِنَّهُ لَا یُحِبُّ المُسرِفِینَ)؛ و اسراف نکنید که خدا مسرفان را دوست ندارد». (انعام / 141 و اعراف / 31)؛
«(وَ أنَّ المُسرِفِینَ هُم أَصحَابُ النّارِ)؛ و هر آینه مسرفان از اصحاب دوزخند». (غافر/ 43)؛
«(وَلَا تُطِیعُوا أمرَ المُسرِفِینَ)؛ از مسرفان پیروی نکنید» (شعراء/151)؛
«(إِنَّ اللهَ لَا یَهدِی مَن هُوَ مُسرِفُ کَذَّابُ)؛ «خداوند مسرفان دروغگو را هدایت نمی‌کند» (غافر/ 28).
در برخی از آیات قرآن، به چند نوع از اسراف اشاره شده است؛ مانند:
1. اسراف در خوردن و نوشیدن (اعراف / 31)؛
2. اسراف در انفاق و بخشش (انعام / 141 و فرقان / 67)؛
3. اسراف در قصاص (اسراء /33)؛
4. اسراف در اموال یتیمان (نساء / 6)؛
5. اسراف در امور جنسی (اعراف / 81 و ذاریات / 34)؛
6. اسراف در قدرت طلبی (مؤمن / 27 و دخان / 31 و یوسف / 83).
از نظر روایات و گفتار معصومین (علیهم السلام)، تضییع و دور ریختن هر چیزی که قابل استفاده است گرچه بسیار ناچیز باشد، نوعی اسراف و گناه می‌باشد؛ چنان که امام صادق (علیه السلام) در پاسخ کسی که از پایین‌ترین درجه اسراف پرسیده بود، فرمود:
«اِبذَالُکَ ثَوبَ صَوتِکَ، وَ اِهرَاقُکَ فَضلَ اِنَائِکَ، وَ اَکلُکَ التَّمرَ وَ رَمیُکَ بِالنَّوی هیهُنَا وَ هیهُنَا؛ بخشش لباسی که برای حفظ تو مورد نیاز توست و دور ریختن ته مانده‌ی آب ظرف و خوردن خرما و انداختن هسته‌ی آن به این جا و آن جا، همه‌ی این امور اسراف است». (3)
در حدیثی می‌خوانیم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از راهی عبور می‌کرد؛ یکی از یارانش به نام سعد مشغول وضو گرفتن بود، در حالی که آب زیادی برای وضو می‌ریخت. حضرت فرمود: «چرا اسراف می‌کنی، ‌ای سعد؟!» عرض کرد: «آیا در آب وضو نیز اسراف خواهد بود؟!» حضرت فرمود: «نعم و ان کنت علی نهر جار؛ آری، هر چند در کنار نهر جاری باشی». (4)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «اِنَّمَا الِاسرَافُ فِیمَا اَتلَفَ المَالَ وَ اَضَرَّ بِالبَدَنِ؛ همانا اسراف در چیزی است که موجب نابودی ثروت و زیان رسانی به بدن گردد». (5)
و نیز آن بزرگوار فرمود: «لِلمُسرِفِ ثَلاثَ عَلاماتٍ: یَشتَرِی مَا لَیسَ لَهُ، وَ یَلبِسُ مَا لَیسَ لَهُ، وَ یَأکُلُ مَا لَیسَ لَهُ؛ برای اسراف کننده سه نشانه است: آنچه را دور از شأن اوست برای خود می‌خرد و آنچه را مناسب او نیست می‌پوشد و آنچه را نباید بخورد، می‌خورد». (6)
امام سجاد (علیه السلام) در بخشی از دعایش به خدا عرض می‌کند:
«وَ نَعُوذُ بِکَ مِن تَنَاوُلِ الاِسرَافِ؛ پناه می‌برم به تو از اسراف کاری!» (7)
نیز آن حضرت عرض می‌کند: «وَامنَعنی مِنَ السَّرفِ؛ خدایا! مرا از اسراف باز دار!» (8)
همچنین امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود: «وَ عَلَیکَ بِالاِقتِصَادِ وَ اِیَّاکَ وَ الإِسرَافَ فَإِنَّهُ مِن فِعلِ الشَّیطانِ؛ بر تو باد به اعتدال و میانه‌روی و از اسراف بپرهیز؛ چرا که اسرافکاری از عمل شیطان است». (9)
در یکی از روایات برای اسراف و سخت‌گیری و نیز حد اعتدال، تشبیه جالب توجهی صورت گرفته و آن این که هنگامی که امام صادق (علیه السلام) آیه 67 سوره فرقان را تلاوت فرمود که می‌فرماید: «(وَالَّذِینَ إِذآ أنفَقُوا لَم یُسرِفُوا وَ لَم یَقتُرُوا وَ کَانَ بَینَ ذِلِکَ قَواماً)؛ بندگان خاص خداوند کسانی هستند که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف می‌ورزند و نه سخت‌گیری، بلکه در میان این دو، حدّ اعتدال دارند»؛ آن حضرت مشتی سنگ ریزه از زمین برداشت و محکم در دست گرفت و فرمود: این همان اقتار و سخت‌گیری است؛ سپس مشت دیگری برداشت و چنان دست خود را گشود که همه آن به روی زمین ریخت و فرمود: این همان اسراف است. بار سوم مشت دیگری برداشت و کمی دست خود را گشود، به گونه‌ای که مقداری فرو ریخت و مقداری در دست حضرت باقی ماند و فرمود: این همان قوام و میانه‌روی و اعتدال است. (10)
به قسم سوم بحث می‌پردازیم که نمونه‌هایی از زندگی امامان (علیهم السلام) در دوری از اسراف است:
1. عثمان بن حُنیف، از طرف امام علی (علیه السلام) فرماندار بصره بود و ضمناً از یاران خاص آن حضرت هم به حساب می‌آمد. یک روز ثروتمند اسرافکاری او را برای صرف ناهار دعوت کرد. عثمان این دعوت را پذیرفت، به خانه او رفت و در کنار سفره رنگین او که نشانه‌های اسراف در آن دیده می‌شد، نشست. امام علی (علیه السلام) وقتی که از این ماجرا آگاه شد، نامه مفصل و تندی برای عثمان بن حنیف نوشت او را سرزنش کرد. در بخشی از این نامه آمده است:
«وَمَا ظَنَنْتُ أَنَّكَ تُجِیبُ إِلى طَعَامِ قَوْمٍ، عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَغَنِیُّهُمْ مَدْعُوٌّ فَانْظُرْ إِلَى مَا تَقْضَمُهُ مِنْ هذَ الْمَقْضَمِ، فَمَا اشْتَبَهَ عَلَیْكَ عِلْمُهُ فَالْفِظْهُ وَمَا أَیْقَنْتَ بِطِیبِ وُجُوهِهِ فَنَلْ مِنْهُ؛ من گمان نمی‌کردم تو دعوت جمعیتی را قبول کنی که نیازمندانشان ممنوع و ثروتمندانشان دعوت شوند. به آنچه می‌خوری بنگر [آیا حلال است یا حرام] آن گاه آنچه را حلال بودنش برای تو مشتبه بود، از دهان بینداز و از آنچه به حلال بودنش یقین داری، بخور». (11)
2. یاسر خادم می‌گوید: روزی غلامان امام رضا (علیه السلام) میوه می‌خوردند؛ ولی هنوز آن را به طور کامل نخورده، به گوشه‌ای می‌انداختند. امام این اسراف کاری آن‌ها را دید و خشمگینانه به آن‌ها فرمود: «سبحان الله! اگر شما به این میوه‌ها نیاز ندارید، انسان‌هایی هستند که نیاز دارند. چرا میوه‌ها را دور می‌ریزید؟! آن‌ها را نگه دارید و به نیازمندان بدهید». (12)
3. شخصی به نام عباسی می‌گوید: به محضر امام رضا (علیه السلام) رفتم و درباره شیوه خرج کردن در خانه نسبت به همسر و فرزندانش پرسیدم. حضرت فرمود: «به گونه‌ای باش که خرج کردن تو بین دو مکروه (سختگیری و اسراف) قرار گیرد». عرض کردم: «منظورتان از این سخن چیست؟» فرمود: «آیا سخن خدا را در قرآن نشنیده‌ای که اسراف و سختگیری را ناپسند می‌شمرد و می‌فرماید: (وَ الَّذِینَ إِذآ أنفَقُوا لَم یُسرِفُوا وَ لَم یَقتُرُوا وَ کَانَ بَینَ ذَلِکَ قَواماً)؟! بنابراین، در مورد معاش و هزینه زندگی خانواده در خرید و مصرف، میانه رو باش». (13)
امّا ادامه حدیث مورد بحث: آدم سختگیر کسی است که در عین بی نیازی خود به چیزی و نیاز طرف مقابل حاضر به گذشت نیست؛ امّا شخص حسابگر وقتی ملاحظه کرد که طرف مقابل به چیزی نیاز دارد، آسان می‌گیرد و نیاز او را برطرف می‌کند.
عالم، عالم حساب است. آن قدر حساب و کتاب عالم دقیق است که فلاسفه قدیم یونان و ریاضیون می‌گفتند که ماده و اصل عالم را «عدد» تشکیل می‌دهد. در واقع می‌خواستند این نکته را بگویند که اساس عالم با حساب سر و کار دارد. بر این اساس، زندگی ما هم باید حساب داشته باشد. دخل و خرج زندگی بر حساب و برنامه استوار باشد. و نیز فرموده‌اند که اگر سختگیر باشید، در قیامت برای شما سخت خواهند گرفت. در دنیا بر دیگران و زیر دستان آسان بگیریم، تا در آخرت بر ما آسان بگیرند.
به امید روزی که جامعه ما از اسراف و تبذیر و سختگیری دور بماند.

پی‌نوشت‌ها

1. نهج البلاغه، حکمت 33.
2. نهج البلاغه، خطبه 126.
3. فروع کافی، ج 4، ص 56.
4. تفسیر صافی، ذیل آیه‌ی 26 سوره‌ی اسراء.
5. بحارالانوار، ج 75، ص 303.
6. بحارالانوار، ج 72، ص 206.
7. صحیفه سجادیه، دعای هشتم.
8. همان مدرک، دعای بیستم.
9. سفینة البحار، ج 1، ص 616.
10. تفسیر نمونه، ج 15، ص 152، ذیل آیه‌ی 67 سوره‌ی فرقان.
11. نهج البلاغه، نامه 45.
12. 25 اصل از اصول اخلاقی امامان (علیهم السلام)، ص 390.
13. بحارالانوار، ج 68، ص 347.

منبع مقاله :
عبدالله زاده، سیدمحمد؛ (1394)، گفتار معصومین (ع)، جلد سوم (درس اخلاق حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مدّظله))، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ دوم

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد