امر به معروف و نهي از منكر را توضيح داده و مراحل آن را نام ببريد؟
دانشمندان اسلامي براي امر به معروف و نهي از منكر چهار مرحله را ذكر كرده اند كه در سيره ائمه مشاهده مي شود.
1ـ اظهار نفرت و خشم: گاهي شخصي منكر را انجام و يا معروفي را ترك مي كند ولي آمادگي براي اصلاح دارد كه تنها با اظهار خشم پي به عمل ناپسند خود مي برد[1] معروف محسوب مي شود.
2ـ امر و نهي گفتاري: بايد براي اين فريضه الهي از نعمت زبان و بيان استفاده كرد كه اين گاهي به صورت گفتگوي شخصي است كه مخاطب يك يا چند نفر است گاهي روي سخن با جمع است و گاهي به صورت گفتگوي دو جانبه است.[2]3ـ بازداري عملي: براي خشكانيدن زمينه منكر و گناه بايد اقدامات عملي انجام بدهيم كه اين زمينه خود گاهي اقتصادي يا جنسي و يا فكري است.
4ـ نفرت و ناخشنودي قلبي و ترك معاشرت و رابطه: اين كار از نظر روحي خيلي تأثير مي گذارد. در صدر اسلام افرادي بودند كه پيامبر خدا دستور داده بود با آنان معاشرت نكنند و سخن نگويند و اين خود بهترين كار بود تا خويش را اصلاح كنند.
اما با شيوه هاي مختلفي مي شود فرد يا افرادي را امر به معروف و نهي از منكر كرد كه به بعضي از آن ها اشاره مي كنيم:
1ـ شيوه گفتاري: با سخن گفتن مخاطب را متوجه كند كه وظيفه دارد معروف را انجام و منكر را ترك كند كه علي هذا در وهله اول از جملات پندآميز و به صورت لين و نرم و… استفاده كند و از خشونت بپرهيزد. روي اين جهت خدا به موسي(عليه السلام)دستور مي دهد كه از كلام نرم استفاده كن: «به سوي فرعون برويد كه طغيان پيشه كرده و با قول نرم با او سخن بگوئيد»[3]رسول خدا هم فرمود: با نرمي سخن گفتن ميمنت دارد و خشونت نُحوست.[4]2ـ جلب اعتماد: در ابتدا دلهاي انسان رو گردان است ولي وقتي كسي در جذب مهارت داشت به آن شخص روي آورده او را پذيرا مي شوند و پس از جلب اعتماد مي توان در آن ها نفوذ كرد.
در اين رابطه امام علي(عليه السلام) مي فرمايد: دلهاي مردم وحشي است هر كس قلوب آن ها را جذب كند به او روي خواهند آورد.[5]اين جلب اعتماد در صورتي حاصل مي شود كه مخاطب را از خود بداند. لقمان وقتي نهي از منكر مي كند تعبير به فرزندم مي كند(يا بني لا تشرك باللّه)[6]3ـ اعطاء شخصيت: اگر شخصي مرتكب جرم و گناهي شد در وهله اول به صورت پنهاني به او تذكر داده شود تا به شخصيت او لطمه اي وارد نشود.[7]4ـ عقائد مخاطب را محترم شمردن: در صدر اسلام مسلمانان به بت پرستان توهين مي كردند آيه نازل شد كه شما مؤمنان بر آنان كه غير خدا را مي خوانند دشنام ندهيد تا مبادا آنها هم از روي دشمني خدا را دشنام دهند.[8]5ـ شيوه ارائه جايگزيني سالم: به اين معنا كه شخصي را كه نهي از منكر مي كنيم فراغت او را پر كنيم با ايجاد مراكز فرهنگي و هنري و ورزشي و… با اين روش مي شود جلو بسياري از منكرات را گرفت.[9]شهيد مطهري نقل مي كند كه در يكي از شهرهاي كوچك آمريكا زنان مبتلا به قمار بازي شده بودند ابتدا كشيشها و روزنامه نويسها و… تا توانستند راجع به بدي قمار سخن گفتند ولي اثر نكرد تا آن كه شهردار به فكر افتاد و چند باشگاه و نمايشگاه هنري زنانه داير كرد زنان سرگرم شدند دو سال گذشت و تمام زنان قمار را به كلي فراموش كردند.[10]6ـ شيوه مستقيم و غير مستقيم: گاهي مستقيماً با مخاطب گفتگو كردن اثر مي بخشد ولي گاهي شرائط زمان يا مكان يا وضعيت اشخاص مورد خطاب اقتضا نمي كند كه مخاطب را به طور مستقيم امر و نهي كند ، بلكه بايد از شيوه غير مستقيم استفاده كرد.
7ـ شيوه تدريجي: بدين معنا كه در مسائلي كه به اقتضاء شرايط زماني يا فردي لازم است براي تأثير گذاري در مخاطب به تدريج و كم كم پيش برويم و بهره بگيريم ، چون اگر غير از اين باشد يا تأثير ندارد يا اثر منفي مي گذارد مثلا شخصي غير مذهبي را اگر بخواهيم به ارزشهاي مذهبي و ديني گرايش بدهيم نمي توان از همان روز اول همه مسائل مربوط به واجبات و… را به او آموخت نمونه اش روايت مفصّلي است از امام صادق(عليه السلام) كه خلاصه اش اين است كه مردي مسيحي در همسايگي مرد مسلماني قرار داشت همسايه مسلمان، مرد مسيحي را دعوت به اسلام كرد و او مسلمان شد پيش از اذان صبح درب خانه او را كوبيد و او را به مسجد برد و تا غروب او را در مسجد نگه داشت روز بعد كه به سراغ او رفت گفت من كار دارم سراغ بيكاري برو…[11]8ـ ارشاد از نكات مورد اتفاق: ارشاد از نكات مورد اتفاق شروع شود و از چيزهايي كه بين ما و شخص مورد اختلاف است پرهيز شود ابتدا صحبت بر محور نقاط مشترك باشد تا بعد از آن به مسائل اختلافي برسيم.[12]