امنیت، مهمترین عنصر زیرساختی جامعه اسلامی است/ ویژگیهای جامعه اسلامی مطلوب؛ از دانشگرایی تا نشاط و سرزندگی
در ادامه، گزارش سومین درسگفتار با موضوع «مؤلفه های جامعه اسلامی مطلوب» آمده است:
خلاصه جلسه قبل
جلسه پیش، بحث اصلی ما حول چندین پرسش مهم و زیربنایی درباره مطلق جامعه و بررسی پاسخ اسلام به این پرسش ها بود. گفته شد که ابتدایی ترین سئوال، به اجتماعی یا غیر اجتماعی بودن انسان مربوط می شود. آیا انسان ذاتاً یک موجود اجتماعی و مدنی است، و یا بالضروره و بالاضطرار وارد زندگی اجتماعی می شود؟ که درباره آن نکاتی را بیان کردیم. یکی دیگر از سئوالات اساسی که حول آن مفصل صحبت شد، به ماهیت جامعه برمی گشت. آیا در نگاه اسلام جامعه در کنار فرد اصالت دارد یا خیر، جامعه یک امر اعتباری است؟ بیان شد که پاسخ ما با این سوال، مبنای گرایش به یکی از دو طرز تفکر یا مکتب رایج در دنیا یعنی مکتب سوسیالیسم و مکتب لیبرالیسم است.
در ادامه، ابتدا رویکرد اسلام به رشد و تکامل فردی را توضیح دادیم لکن گفتیم که با استناد به اصرار قرآن کریم بر روی کاربرد واژه «امت» و مخاطب قراردهی امت ها به عنوان یک جمع های متشخص و ذی شعور، اسلام جامعه را به مثابه یک واحد حقیقی در نظر می گیرد. سپس این سوال مطرح شد که آیا جامعه یک ترکیب صناعی است یا طبیعی؟ که استدلال کردیم که جامعه مورد نظر اسلام، یک ترکیب طبیعی و ارگانیک است.
در ادامه این شبهه مورد توجه قرار گرفت که آیا اصالت جامعه مولد جبر اجتماعی نخواهد بود؟ که به این شبهه نیز پاسخ داده شد و به وضوح بیان شد که نگاه اسلام به جامعه که باید از آن به خط وسط میان فردگرایی و جمع گرایی تعبیر کرد، به جبر اجتماعی منتهی نمی شود.
بخش بعدی بحث ما در جلسه قبل مروری بر روایاتی بود که کلیت جامعه و ماهیت آن را مورد توجه قرار داده اند. بعد از طرح این روایات، شش اصل مهم درباره ماهیت جامعه از روایات استخراج شد. در ادامه بر روی این موضوع تاکید نمودیم که اسلام در عین آنکه از آزادی های فردی صیانت می کند، از تقبیح شدید فردگرایی هم ابایی ندارد؛ و بحث پایانی ما در جلسه قبل نیز مربوط به اصل مسئولیت پذیری دولت اسلامی در قبال معضلات اجتماعی بود که نکات مهم و تعیین کننده ای درباره این موضوع مطرح گردید.
همان طور که جلسه قبل گفته شد، مقدمه واجب برای آسیب شناسی اجتماعی، شناخت جامع مختصات جامعه اسلامی مطلوب و سالم به شمار می رود. با این ملاحظه، موضوع بحث این جلسه، «مؤلفه های جامعه اسلامی مطلوب» است. لازم می دانم در آغاز ابن بحث، چند نکته اساسی را خدمتتان یادآوری کنم :
نکته اول اینکه، ما در معرفی جامعه اسلامی مطلوب، توأماً به دنبال «جامع نگری» و «کلان نگری» هستیم. جامع نگری نقطه مقابل زاویه نگری است و مفهوم آن این است که در این بحث، جامعه اسلامی مطلوب به نحو همه جانبه توصیف می شود و حتی الامکان تلاش در این است که در اصول [نه در فروع] از چیزی فروگذار نشود؛ و اما کلان نگری که نقطه مقابل جزئی نگری است، به این معناست که در بحث از جامعه اسلامی مطلوب، قرار نیست وارد هزاران هزار جزئیات مرتبط با جامعه اسلامی بشویم؛ بلکه هدف، نگاه از بالا و توصیف مؤلفه های مادر و اصولی است که اتفاقاً یکی از گمشده های ما در حکمت اجتماعی اسلام محسوب می شود.
نکته دوم اینکه، آنچه به عنوان مؤلفههای جامعه اسلامی مطلوب بیان می شود، حاکی از یک زنجیره و نظام توأماً مفهومی و عینی است که اگر هر یک از حلقات زنجیره کم یا جابجا شود، عملا این زنجیره کارکرد صحیح خود را از دست خواهد داد و در این صورت، صحبت کردن از نظام و سیستم اجتماعی بی معناست. از طرف دیگر، حلقات این زنجیره، صرفاً مفاهیم انتزاعی به شمار نمی روند بلکه هر یک از این مؤلفه ها عینیت و وجود خارجی دارند.
نکته سوم اینکه، زنجیره با نظام اجتماعی اسلام، یک هم آیی یا اتصال صناعی و مکانیکی نیست بلکه ما از زنجیره یا نظامی سخن می گوییم که طبیعی و ارگانیک محسوب می شود و لذا حیات دارد و می تواند با جهت گیری مثبت یا منفی رشد و نموّ پیدا کند. توجه داشته باشید، وقتی جامعه یک موجود ارگانیک بود، به بدن انسان شباهت زیادی پیدا می کند. در این صورت، تقویت هر یک از اجزاء آن، به تقویت کل جامعه کمک می کند و بر عکس، ضعف و فساد هر یک از اجزاء، تدریجاً به ضعف و فساد سایر اجزاء منجر می شود.
نکته چهارم اینکه، ما در بیان مؤلفه های جامعه اسلامی مطلوب، از مجموعه ای از مفاهیم اعتباریِ محض صحبت نمی کنیم، بلکه از مفاهیمی صحبت می کنیم که اگر هم اعتباری باشند که هستند، به حقایق تکوینی نظام احسن خلفت تکیه دارند. اساساً اعتیاریات درجه یک به حقایق تکوینی برمی گردند هرچند اعتباریات درجه دو که ممکن است از بطن اعتباریات درجه یک به دهها هزار مورد نیز برسد، تکیه گاه خود را به نحو سببی و با واسطه، از حقایق تکوینی دریافت نموده و احتمال خطا در آن ها نیز وجود داردکه بحث آن به این جلسه مربوط نیست.
نکته پنجم اینکه، مؤلفه های جامعه اسلامی مطلوب همه در عرض هم نیستند و به دلیل برخورداری از حیات ارگانیکی، از قابلیت ادغام در یکدیگر و ایجاد یک یا چند مؤلفه اصلی برخوردارند؛ برای نمونه، عدالت از مؤلفه هایی است که می تواند اکثر مؤلفه ها را در بطن خود جا دهد؛ با این حال، ما در مقام بحث، سعی بر برش زنی به پیکره جامعه اسلامی و تبیین جداگانه مؤلفه های اصلی هستیم. از طرف دیگر، توجه داشته باشید که وزن و اثربخشی این موارد نیز با هم یکسان نیستند و در جای خود می توان به وزن گذاری هر یک از مؤلفه ها مبادرت نمود.
از این به بعد، وارد تبیین مختصر مؤلفه های جامعه اسلامی مطلوب می شویم. در این جلسه، در یک طبقه بندی ساده، به ۴۳ مؤلفه اصلی اشاره می کنیم. روشن است که تبیین هر یک از این مؤلفه ها، به تنهایی به چندین جلسه نیازمند است، بنابراین، بنای این بحث صرفاً یک معرفی مختصر و اولیه است. از طرف دیگر، قرارگرفتن هر عنوان در ذیل طبقه بندی مورد نظر ما در این جلسه، به شدت به زاویه دید افراد وابسته است.
برای مثال، یک عنوان در یک زاویه دید، در طبقه مؤلفه های ارزشی و در زاویه دیدی دیگر، در طبقه مؤلفه های کنشی قرار می گیرد. با این وجود، منظور من از بینش و کنش، باورها و درکی است که با اتکاء به باورها نسبت به پدیده های اجتماعی شکل می گیرد؛ منظور از ارزش، هنجارها و مطلوب های اجتماعی؛ منظور از کنش، رفتار و عمل فعال اجتماعی و همچنین منظور از زیرساخت، بسترها و پایه هایی است که اساس و مقدمه شکل گیری جامعه اسلامی مطلوب محسوب می شود.
البته همه نگرشها و ارزشها و همچنین زیرساختها وجه کنشی نیز دارند؛ علاوه بر این، همه کنشها و زیرساختها نیز بر باورها و ارزش های مشخصی استوار می شوند که در جای خود می توان چند وجهی بودن آنها را در قالب یک ماتریس توضیح داد.
۱- مولفه های بینشی و نگرشی
۱/۱- دانش و عقلانیت
جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که نه فقط کسب دانش (اعم از آگاهی و دانایی ) در آن یک اصل است بلگه دانش گرایی به سکه رایج آن جامعه تبدیل می شود. دانش در جامعه اسلامی وجاهت خود را از وحی و عقل دریافت می کند. اگر بتوان از بطن دانش، منطق و معیارهای روشنی برای زیست فردی و اجتماعی به دست آورد، از این معیارها به عقلانیت تعبیر می شود. نکته مهم در مؤلفه دانش و عقلانیت، اهمیت فوق العاده رواج روحیه تفکر و خردورزی در جامعه اسلامی است. در واقع، افراد در جامعه اسلامی مقلّد یا تابع محض نیستند بلکه با تأکید ویژه اسلام بر لزوم تفکر و اندیشه ورزی، افراد قادرند فراتر از ظواهر، به صورت نسبی و سلسله مراتبی، حقیقت و عمق پدیده های اجتماعی را فهم کنند و خود این، جامعه را در برابر آن دسته از آسیب های اجتماعی که ناشی از ظاهر بینی و سطحی نگری است، مصونیت می دهد.
۲/۱- خودشناسی و هویت مندی
در جامعه اسلامی مطلوب، در مرتبه نخست افراد جامعه و در مرتبه بعدی جامعه، نسبت به «خود» و ظرفیت ها و مختصات ذاتی و عرضی انسان و جامعه شناخت دارند. امیرالمؤمنین علی (ع) در حدیث مشهوری می فرمایند : من عرف نفسه فقد عرف ربه؛ یعنی خدا شناسی و قدم نهادن در مسیر کمال مطلق، جز از طریق خودشناسی میسر نیست. واقعیت این است که تا فرد و جامعه به درجه مناسبی از خودشناسی دست پیدا نکنند، از توانایی لازم برای شکل دهی به جامعه مطلوب و صیانت از آن در برابر آفات و بیماری ها بهره مند نخواهند شد. از طرف دیگر، هویت و تشخص اعم از هویت فردی و هویت اجتماعی که بخشی از آسیب های اجتماعی زاییده بی هویتی است، مولود همین خودشناسی است.
۳/۱- نقد و واقع بینی
جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که نقد و نقدپذیری به معنای دقیق کلمه، چه در بین عامه مردم و چه در میان نخبگانِ جامعه شیوع دارد. البته نقد و واقع بینی باید هم زاد هم تلقی شوند؛ یعنی نقد درست، نقدی است که اولاً مشفقانه باشد نه غرض ورزانه؛ ثانیاً، به همان میزانی که به نقاط ضعف می پردازد به همان میزان نقاط قوت را هم مد نظر قرار هد. ثالثاً، فراتر از رویکرد های انتزاعی که البته در جای خود مفید است، به جنبه های عینی و اقتضائات آن نیز توجه کند.
ما در اینجا از وجود توازن نقاط ضعف و نقاط قوت و همچنین عینی بودن نقد به واقع بینی تعبیر می کنیم که می تواند جامعه را به سمت نوعی «خودکنترلی» سوق دهد. در کنار نقد، موضوع آزادی نقد و همچنین نقدپذیری نیز اهمیت فوق العاده ای دارد. در جامعه اسلامی مطلوب، منتقد باید تشویق شود و از محصول نقد او نهایت استفاده صورت گیرد.
۴/۱- بلند نظری و خوش بینی
جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که آینده نگر است و به شرایط و افق های پیش روی خود به نحو عالمانه توجه دارد؛ لذا چنین جامعه ای دچار انفعال و روزمرّگی نمی شود. از طرف دیگر، این جامعه، با اتکاء به وعده های الهی و کوششی که برای مواجهه مبتکرانه با آینده دارد، جامعه ای امیدوار و خوش بین است و همین خوش بینی، به آن در برابر برخی از آسیب های اجتماعی که مولود رواج یأس و نا امیدی است مصونیت می بخشد.
۲- مؤلفه های ارزشی و گرایشی
۱/۲- صداقت
صداقت، مبدأ و پایه ارزش های اخلاقی محسوب می شود و جامعه اسلامی مطلوب جامعه ای است که گرایش به صداقت در آن در بالاترین سطح ممکن قابل اندازه گیری باشد. توجه داشته باشید که اگر جامعه به هر دلیل با چالش بی صداقتی روبرو شود، فاصله چندانی تا فروپاشی نخواهد داشت. البته یک تفاوت مبنایی بین صداقت در اخلاق اسلامی و صداقت در اخلاق سکولار وجود دارد و آن، به غایت ایندو اخلاق مربوط می شود که یکی غایت خود را کسب رضایت الهی و دیگری نفع و سود مادی قرار می دهد هرچند کسب رضایت الهی آثار گوناگونی دارد و یکی از آثار آن توفیقات مادی است.
۲/۲- خلوص و یکرنگی
فرار از نفاق و دو رویی و گرایش به خلوص و یکرنگی یکی دیگر از ارزش های مادر در جامعه اسلامی مطلوب محسوب می شود که باید از آن به سدی مهم در برابر انواع پرشماری از آسیب های اجتماعی تعبیر نمود. باید توجه داشت که نفاق، جدای از عوامل درونی، بیش از همه زاییده قشری گرایی و همچنین نظام مریض تشویق و تنبیه در جامعه است و یکی از نقاط مهمی که آثار سوء خود را نشان می دهد اعتماد عمومی است.
۳/۲- تعدیل غرایز
اگر غرایز طبیعی انسان ها در سه حوزه شکم، غضب و شهوت از نقطه تعادل خارج شود و به هر دلیل این غرایز دچار پراشتهایی و کم اشتهایی شوند، جامعه با آسیب های جدی روبرو خواهد شد. این موضوع خصوصاً در حوزه غرایز جنسی می تواند جامعه را با آلودگی های عمده روبرو کند. در سال های گذشته، نمودهای اروتیک، چه در زمینه پوشش و چه در زمینه هنر و ادبیات، اشتهای جنسی بخش مهمی از مردم را از تعادل خارج کرده است.
جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که به دنبال سرکوب غرایز طبیعی انسان نیست بلکه هدف آن، به تعادل رساندن غرایز است. بنابراین، بحث بر سر این است که چگونه می توان به کمک گرایشات ارزشی، و همچنین ارضاء مشروع و متعادل غرایز، زمینه مدیریت نسبی غرایز را فراهم کرد؟
۴/۲- گذشت
بسیاری از منازعات و تنش های اجتماعی محصول ضعف گرایش به گذشت در جامعه محسوب می شود. از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده که فرمودند : «تعافوا یسقط الضغائن بینکم» یعنی از یکدیگر گذشت کنید تا کینه های میان شما از بین برود. ( نهج الفصاحه، ش ۱۱۵۵ ) مطمئناً در کنار تضعیف باورها و ارزش های ناشی از آن، فردگرایی یکی از عوامل اصلی کمرنگ شدن گذشت در جامعه است. جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که بتواند گرایش به گذشت را در بهترین سطح ممکن حفظ کند.
۵/۲- ایثار
ایثار یکی دیگر از ارزش های اجتماعی مهم و تعیین کننده در جامعه اسلامی قلمداد می شود که در طول مؤلفه گذشت قابل طرح است. باید توجه داشت، جامعه ای که ایثار در آن رایج باشد، ریشه بخش مهمی از آسیب های اجتماعی در آن جامعه خشک می شود. البته منشاء ایثار بیش از هر چیز ایمان دینی است و جامعه ای به ایثار نزدیک تر است که افراد آن از ایمان قوی تری برخوردار باشند. ضمناً ایثار انواع و درجاتی دارد که ایثار مال پایین ترین و ایثار جان، بالاترین درجه آن محسوب می شود.
۶/۲- مسئولیت پذیری
جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که آحاد آن نسبت به مسائل اجتماعی خود را مسئول تلقی کنند؛ هم در شادی مردم و جامعه خود را سهیم بدانند و هم در غم آنها. در اینصورت است که نه تنها موانع طبیعی در برابر رشد آسیب های اجتماعی شکل خواهد گرفت بلکه امکان جلب مشارکت واقعی مردم برای مقابله با آسیب های اجتماعی مضاعف خواهد شد. پیامبر گرامی اسلام (ص) در توصیف کسانی که نسبت به حوائج مردم بی تفاوت نیستند و به ملجا و پناهگاه مردم تبدیل شده اند می فرمایند : إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً یَفْزَعُ إِلَیْهِمُ اَلنَّاسُ فِی حَوَائِجِهِمْ أُولَئِکَ هُمُ اَلْآمِنُونَ مِنْ عَذَابِ اَللَّهِ یوم القیامه؛ یعنی خداوند بندگانى دارد که مردم در نیازمندی ها و مشکلاتشان به آنان پناه مىبرند،آنها در روز قیامت از عذاب خداوند در امانند. ( تحف العقول، ص ۵۲ )
۷/۲- کار
کار، یکی دیگر از ارزش های بنیادین در جامعه اسلامی محسوب می شود. اگر گرایش به کار در جامعه ای ضعیف شد و جامعه به سمت تنبلی سوق پیدا کرد، آن جامعه با آسیب های جدی ای روبرو خواهد شد که در برابر آن قدرت عکس العمل نخواهد داشت. البته گرایش به کارهای نافع و ارزشمند در کنار وجدان کاری، جزو لوازم گرایش به کار محسوب می شود. پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند: «یُحِبُّ اللَّهُ العامِلَ اذا عَمِلَ انْ یَحْسُنَ» یعنی خداوند دوست دارد که وقتی انسان کاری انجام میدهد، آن را خوب و کامل کند. ( نهج الفصاحه، ش ۳۲۱۷ ) به نظر می رسد، یکی از مهم ترین شاخص های جامعه پیشرفته را باید نوع نگاه جامعه به کار به شمار آورد. اگر جامعه ای از فرهنگ پیشرویی در عرصه کار برخوردار باشد و بتواند این فرهنگ را به عمق جامعه منتقل کند، بخش مهمی از مشکلات آن جامعه برطرف خواهد شد.
۸/۲- دوری از تجمل گرایی و تفاخر
هرچند در جامعه اسلامی کسی به خاطر استفاده متعادل از نعمات الهی سرزنش نمی شود بلکه در شرایط عادی، مردم به بهره برداری صحیح از نعمات ترغیب نیز می شوند لکن آنچه مسلم است، تجمل گرایی یک ضد ارزش و یک عنصر آسیب زا تلقی می شود که می تواند سلامت جامعه اسلامی را با چالش روبرو کند. توجه بفرمایید، زمانی تجمل گرایی آسیب زننده تر تلقی می شود که با تفاخر و به هم نازیدن پیوند بخورد و جامعه را وارد مسابقه کشنده تجمل گرایی نماید. از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده است که فرمودند : هرکس برای خودنمایی یا شهرت طلبی خانه ای برای خود بسازد، روز قیامت آن خانه را تا هفتمین طبقه زمین به دوش می کشد سپس به صورت حلقه ای آتشین طوق کردنش می شود. (ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص ۲۸۱ )
۹/۲- احترام متقابل
جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که افراد یک جامعه بر اساس سه عنصر: «کرامت انسانی»، «تقوا» و «نقش و رسالت خالصانه اجتماعی» برای یکدیگر احترام قائل شوند و از این طریق مسیرهای ارتباطات سازنده اجتماعی را هموار کنند. احترام به بزرگان و رهبران اجتماعیِ صالح، احترام به معلمین، احترام به مجریان قانون و احترام به پدر و مادر، از مصادیق بارز احترامات اجتماعی است که می تواند برای جامعه مصونیت بخش تلقی شود.
۱۰/۲- بسامانی ارزش ها و ضد ارزش ها
اگر در جامعه ای جای ارزش و ضد ارزش تغییر کند و ارزش جای ضد ارزش و ضد ارزش جای ارزش بنشیند، آن جامعه فاصله ای تا سقوط ندارد. جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که ارزش ها برای عقول عامه مردم شناخته شده و ضد ارزش ها برای عقول عامه مردم ناشناخته و غریبه به حساب آیند و جایگاه منکر و معروف جابجا نشده باشد.
۳- مؤلفه های زیرساختی
۱/۳- امنیت
روشن است که اگر در جامعه ای امنیت پایدار نباشد، اساساً فرصت ظهور سایر مؤلفه های جامعه مطلوب در آن جامعه فراهم نخواهد شد. بنابراین، از نظر ما امنیت مقدم بر همه چیز، مهم ترین عنصر زیرساختی در جامعه اسلامی محسوب می شود ضمن اینکه ضعف امنیت خود یکی از موتورهای تولید آسیب به شمار می رود.
۲/۳- آزادی
آزادی مانند امنیت، یکی از پایه ای ترین مؤلفه های زیرساختی است. نباید تردید کرد جامعه ای که دچار استبداد و خودکامگی است و انسانها در آن جامعه از انواع بردگی ها اعم از فکری، فرهنگی، تکنولوژیکی، سیاسی و اقتصادی رنج می کشند، سخن گفتن از جامعه اسلامی مطلوب و سالم بی معناست علاوه بر اینکه خود استبداد و خودکامگی، مولّد انواع آسیب های بزرگ و مخرّب است.
۳/۳- نظم و قانون
هرچند قانون ضعیف یکی از مناشی آسیب های اجتماعی است لکن بی قانونی به مراتب بدتر از قانون ضعیف آسیب زننده تلقی می شود. با این وجود، در جامعه اسلامی مطلوب و سالم، نه فقط باید قانون از جمیع جهات مشروع، معقول، منسجم، شفاف، به روز و کارآمد باشد، بلکه قانون گرایی باید فراتر از یک ارزش صرف، زیرساخت های لازن برای پی ریزی یک جامعه مطلوب را فراهم کند.
به بیان دیگر، در نبود قانون گرایی، عملاً نوبت به شکل گیری مؤلفه های اجتماعی دیگر نخواهد رسید. باید توجه داشت، برجستگی یک جامعه را می توان در قدرت آن جامعه در قانون گذاری صحیح و کارآمد جستجو کرد.
۴/۳- تربیت عمومی
اگر جامعه ای از ظرفیت تولید بهترین قواعد و مقررات اجتماعی نیز برخوردار باشد لکن نتواند اعضاء جامعه را بر اساس قواعد و مقررات اجتماعی تربیت کند، آن جامعه عملاً خود را از چشیدن طعم قانون محروم ساخته است. حتی تربیت اجتماعی صحیح می تواند اصل قانون گرایی را از یک امر حقیقی و مؤثر به امری مصنوعی و کم اثر تبدیل کند. بنابراین، جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که با برخورداری از یک نظام تربیتی کارآمد، و سرمایه گذاری همه جانبه در این میدان، از توانایی تربیت عمومی برخوردار باشد.
۵/۳- معنویت
در اینجا معنویت بالمعنی الاخص، یکی از موالید دینداری قلمداد می شود. در واقع، چتر دین و معنویت بالمعنی الاعم بالای سر همه مؤلفه های جامعه اسلامی مطلوب باز است لکن معنویت بالمعنی الاخص که شامل عباداتِ مصطلح اعم از فردی و اجتماعی است، خود یکی از مؤلفه های زیرساختی محسوب می شود که اگر متناسب با فلسفه هر یک از عبادات رشد کند، نه فقط بسترهای لازم را برای شکل گیری و رشد سایر مؤلفه های جامعه اسلامی مطلوب مهیا می کند، بلکه به قوه محرکه و پیشران همه مؤلفه های اجتماعی بدل خواهد شد. بنابراین، جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که معنویت مانند خون در رگ ها آن در حرکت باشد.
۶/۳- سنتهای خوب
هر جامعه ای وارث سنت های خوب و بد است اما اگر بتواند ضمن به انزوا کشاندن سنت های بد که خودش تولید کننده انواع آسیب های اجتماعی است، از سنت های خوب و حسنه خود در جهت سامان دهی اجتماعی استفاده کند، سنت های حسنه عملاً بسترهای مساعدی را برای شکل گیری سایر مؤلفه های اجتماعی ایجاد خواهد کرد.
۷/۳- خانواده
حیات خانواده به عنوان سلول بنیادی جامعه نه فقط در شکل گیری بلکه در حفظ و رشد یک جامعه نقش منحصربفردی دارد. در حال حاضر، بخش مهمی از آسیب های اجتماعی زاییده تضعیف خانواده و کاهش اثرات آن در مناسبات اجتماعی است. بنابراین، در جامعه اسلامی مطلوب، خانواده یکی از مهم ترین و ارزشمند ترین نهادهای اجتماعی است که می تواند علاوه بر ایجاد پایه استقرار خیلی از مؤلفه های اجتماعی، توفیق اصلاحات اجتماعی را تضمین کند.
۸/۳- شایسته سالاری
جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که افراد شایسته و ذی صلاح زمام امور جامعه را عهده دار باشند. شایسته سالاری نه فقط در ایجاد یک جامعه مطلوب مؤثر است بلکه امکان صیانت از جامعه در مقابله با آسیب های اجتماعی را نیز فراهم می کند.
اگر به جوامع پر آسیب مراجعه کنید، حتماً یکی از مناشی آسیب ها در آن جوامع، ویا دلیل اصلی ناتوانی آنها در مقابله با آسیب ها، به حاکمیت افراد ناشایست و ناتوان در آن جوامع برمی گردد. پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند : «اذا وُسِّدَ اْلَامرُ الی غَیْرِ اهْلِهِ فَانْتَظِرْ السَّاعَهَ» یعنی آنگاه که کار به دست غیر اهلش بسپارند، منتظر رستاخیز باش! ( نهج الفصاحه، ش ۲۴۶ )
۹/۳- جلوگیری از دست درازی به بیت المال
بیت المال در جامعه اسلامی به نوعی یک ناموس اجتماعی محسوب می شود که هر طور که شده باید از دست برد راهزنان اجتماعی مصون بماند. حفظ بیت المال و استفاده صحیح از آن، یکی از بسترهای زیرساختی برای شکل گیری جامعه اسلامی مطلوب و تیز خنثی سازی آسیب های اجتماعی محسوب می شود. در واقع، بحث در این جا به دو بخش تقسیم می شود : یک. سلامت بیت المال و دو. استفاده صحیح و معقول از آن.
۱۰/۳- گردش صحیح اطلاعات
اگر در گردش اطلاعات و مهم تر از همه، در محتوای اطلاعات اختلالی بوجود بیاید، و صاحبان ثروت و قدرت با فریبگری مسیر انتقال و یا شاکله اطلاعات را به نفع خود تغییر دهند، شک نباید کرد که جامعه با فروپاشی روبرو می شود و فرصت ها برای ظهور سایر مؤلفه های اجتماعی از بین خواهد رفت. با این وصف، جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که بتواند از محتوا و مسیرهای عبور اطلاعات به نفع عموم مردم صیانت کند و این اتفاق زمانی می افتد که اعضاء جامعه خطورت گردش اطلاعات و سهم خود در آن و از همه مهم تر، تبعات دنیوی و اخروی آن را به درستی درک کنند. پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند : «مَن أذاعَ فاحِشَهً کانَ کمُبتَدِعها» یعنی هر کس گناهى را انتشار دهد، مانند کسى است که آن را مرتکب شده است. ( اصول کافی، ج۲، ص۳۵۶ ) در اینجا گناه شامل هر چیزی می شود که با حق و عدالت ناسازگار و طبعاً یکی از مصادیق بارز آن اخبار کذب و دستکاری شده است.
۱۱/۳- اعتماد عمومی
جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که با استقرار صداقت و یکرنگی، صیانت از چرخش اطلاعات و همچنین بروز و ظهور مشروعیت و کارآمدی، اعتماد عمومی را کسب کند. اگر جامعه ای اعتماد خود را به مدیریت جامعه از دست بدهد، نه فقط انواع فراوانی از آسیب های اجتماعی متولد خواهد شد، بلکه زمینه برای مقابله با آسیب ها نیز از بین خواهد رفت. البته جدای از اعتماد عمومی نسبت به مدیریت جامعه، موضوع اعتماد مردم به مردم هم از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و بسترهای لازم را برای همکاری و هم افزایی ایجاد خواهد کرد. از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده که فرمودند : «کَفی بِالمَرءِ سَعادَهً ان یوثَقَ بِهِ فی دینِهِ و دُنیاهُ»؛ یعنی آدمی را همین سعادت بس که در کار دین و دنیا به او اعتماد کنند. ( نهج الفصلاحه، ش ۲۱۳۵ )
۱۲/۳- سلامت جسمی
جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که بتواند از تندرستی آحاد جامعه خود در سطح قابل قبولی صیانت کند. در واقع، جامعه تندرست، ارتباط وثیقی با کاهش آسیب ها و قدرت آن جامعه برای صیانت از خود دارد اما آنچه موجب شد بنده این موضوع را در ذیل طبقه زیرساختی قرار دهم، نقش بسترساز سلامت اجتماعی در ارتباط با سایر مؤلفه های اجتماعی است.
۱۳/۳- آرامش روانی
هم طراز و چه بسا مهم تر از سلامت جسمی، وجود آرامش روانی در جامعه است. در حقیقت، جامعه ای که در اثر عوامل درون زا یا برون زا، آرامش روانی خود را به هر دلیل از دست داده باشد، و از اضطراب و اغتشاش روانی رنج ببرد، قادر به ایجاد بسترهای مساعد برای خلق حامعه اسلامی مطلوب نخواهد بود.
۴- مؤلفه های کنشی
۱/۴- تلاش و مجاهدت
در مؤلفه های ارزشی درباره لزوم رواج ارزش کار در جامعه صحبت کردیم. در اینجا منظور از تلاش و مجاهدت، کار فوق العاده ای است که بر اساس انگیزه های دینی و پیوند سایر مؤلفه ها با کار ( مانند گذشت، ایثار، مسئولیت پذیری و غیره ) در جامعه اسلامیِ مطلوب شکل می گیرد و زمینه جهش جامعه به سمت جلو را فراهم می کند.
۲/۴- وفای به عهد
وفای به عهد یکی از مهم ترین مؤلفه های اجتماعی است. از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده که فرمودند : «لا دینَ لِمَنْ لاعَهْدَ لَهُ»؛ یعنی هر که پیمان نگاه ندارد، دین ندارد. ( نهج الفصاحه، ش ۲۴۹۷ ) هرچند وفای به عهد فی نفسه یک ارزش است اما منظور از وفای به عهد در اینجا، التزام عملی افراد جامعه به تعهدات خود در قبال یکدیگر و در قبال دولت اسلامی است که نه تنها می تواند از بروز آسیب های اجتماعی پیشگیری نماید، بلکه مسیر مقابله با آسیب ها را نیز هموار می کند.
۳/۴- عدالت ورزی
اجرای عدالت در جامعه اسلامی مطلوب به قدری مهم است که می توان آن را خاموشی کننده موتورهای تولید آسیب های اجتماعی معرفی کرد. همانطور که قبلاً هم اشاره شد، عدالت جزء مؤلفه های مادر محسوب می شود و وجود آن به منزله وجود سایر مؤلفه هاست. عدالت ورزی در اینجا هم شامل اجرای عدالت از سوی مردم نسبت به به یکدیگر که از آن می توان به انصاف نیز تعبیر نمود، و هم شامل اجرای عدالت توسط حاکمیت بر مردم و بالعکس یعنی اعمال عدالت توسط مردم نسبت به حکومت است. فقط در همین حد عرض می کنم که جامعه بدون عدالت یا جامعه ای که عدالت در آن حرف اصلی را نمی زند، کلکسیونی است از آسیب های اجتماعی.
۴/۴- تعاون و همکاری
میل به تعاون و همکاری یک ارزش است لکن تحقق عملی تعاون و همکاری در جامعه یک مؤلفه کنشی بسیار مهم محسوب می شود. در واقع، جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که بتواند تعاون و همکاری را در عالی ترین سطح ممکن محقق نماید.
۵/۴- اتحاد و هماهنگی
جامعه ای که دچار تفرقه و شکاف می شود با سقوط فاصله ای ندارد. همانطور که ملاحظه می کنید، بعضی از مؤلفه های اجتماعی از چنان اهمیتی برخوردارند که نبود و حتی ضعف آنها جامعه را به سرعت به سراشیبی سقوط می رساند. قرآن مجید در سوره آل عمران آیه ۱۰۳، بعد از اینکه از لزوم وحدت صحبت می کند، به مسلمانان یادآوری می کند که این اسلام بود که شما را به برادری که از اقتضائات وحدت است رساند و الا « وکُنتُم عَلی شَفا حُفرَه مِّن الّنار فَأنقَذَکُم مِّنها» یعنی شما بر لب گودالی از آتش بودید و این اسلام بود که شما را نجات داد.
این نجات هم شامل کلیت نعمت اسلام است و هم شامل نعمت برادری و وحدت. با این وصف، جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که بتواند در مقام عمل، درجه مناسبی از وحدت و هماهنگی را در جامعه خلق کند. البته این را در پرانتز عرض کنم که تکثر در جامعه اسلامی به کلی منتفی نیست. تکثر و تنوع به دو قسم مثبت و منفی تقسیم می شود و حتماً اسلام از تکثر مثبت استقبال می کند.
۶/۴- امر به معروف و نهی از منکر
در بیان مؤلفه های ارزشی، از مسئولیت پذیری اجتماعی به مثابه یک ارزش صحبت کردیم. واقعیت این است که اعضاء یک جامعه همچون سرنشینان یک کشتی با شرایط و فرجام مشترک روبرو هستند و کسی نمی تواند خود را از این جهت متمایز نشان دهد.
اگر مشکلی در جامعه بروز کند، همه اعضاء جامعه به نحو مستقیم و غیر مستقیم، زود یا دیر از آن مشکل متأثر خواهند شد؛ بنابراین، امر به معروف یعنی دستور به انجام معروفات و نهی از منکر یعنی جلوگیری عملی از انجام منکر ( با شرایطی که دارد ) یک اصل صد در صد عقلی است و جوامعی که به این اصل عقلی بی اعتنایی می کنند، حتماً با گرفتاری های عظیم و شکننده روبرو خواهند شد. با این ملاحظه، جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که در آن امر به معروف و نهی از منکر زنده است.
۷/۴- اقامه نماز
روشن است که منظور از اقامه نماز، صرف خواندن اذکار نماز و انجام یکسری حرکات در حین خواندن این اذکار نیست. هرچند تمامی اذکار و حرکات انسان مسلمان در نماز، کاملاً حساب شده و دارای آثار وضعی گوناگون است لکن نماز در جامعه اسلامی امری برپاشدنی است نه خواندنی. برپاشدن نماز خودش نشان دهنده اهمیت و قدرت نماز در سالم سازی فرد و جامعه است.
از امیرالمؤمنین علی (ع) نقل شده که فرمودند : «الصلاه حِصنٌ مِن سَطَوات الشَّیطان» یعنی نماز قلعه و دژ محکمی است که نمازگذار را از حملات شیطان نگه می دارد. ( تصنیف غررالحکم و دررالحکم، ص ۱۷۵، ح ۳۲۴۳ ). توجه داشته باشید که نماز در درجه نخست در عرصه پیشگیری از آسیب های اجتماعی و در درجه بعد، در عرصه مقابله به آسیب های اجتماعی از یک نقش منحصربفرد برخوردار است لذا باید گفت، جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که نماز در کالبد آن جامعه حاضر است.
۸/۴- پرداخت و دریافت زکات
زکات بالمعنی الاعم که شامل همه نوع انفاق از جمله زکات اصطلاحی می شود، جزو ابزارهای مالی مهم و اختصاصی اسلام محسوب می شود. در واقع، با زکات است که محرومیت ها و شکاف های اجتماعی به حداقل رسیده و زمینه برای کشته شدن آزمندی و بخل- که جزو بیماری های روحی کشنده محسوب می شود- در انسان فراهم می شود.
زکات آنقدر در اسلام اهمیت دارد که قرآن مجید در سوره حج آیه ۴۱ می فرماید : «الذین إن مکناهم فی الارض أقامو الصلاه و آتَوُ الزکاه و أمروا بالمعروف و نهو عن المنکر و لله عاقبه الامور» یعنی هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می دارند، زکات می پردازند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند و پایان همه کارها از آن خداست. بنا بر آنچه بیان شد، در جامعه اسلامی مطلوب، موضوع پرداخت و دریافت زکات تحقق عینی می یابد.
۹/۴- حُسن مدیریت
هر جامعه ای با مدیریت صحیح زنده است و اگر به هر دلیل مدیریت جامعه با ضعف و اختلال روبرو شود، حتماً آن جامعه فلج خواهد شد. با این وصف، جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که با اتکاء به تعالیم اسلامی، شکوفا شدن ظرفیت های عقلی و همچنین به کار گیری مشارکت عمومی، از مدیریت اجتماعی قوی و کارآمدی بهره مند است و در این شرایط، نه تنها جامعه در شناسایی و پیشگیری از آسیب های اجتماعی موفق عمل می کند بلکه در صورت ظهور عینی آسیب ها در جامعه از توانایی لازم برای مقابله مؤثر با آسیب ها برخوردار است.
۱۰/۴- رفاه
اسلام با رفاه زدگی مخالف است و آن را یکی از آسیب های اجتماعی مهم قلمداد می کند لکن نه فقط با رفاه به شکل متعادل مشکلی ندارد بلکه جامعه اسلامی را به ایجاد رفاه در سطح عموم مردم نه فقط طیفی خاص، دعوت می کند. باید توجه داشت که فقدان رفاه به معنایی که عرض شد، خودش یکی از عوامل مهم تولید آسیب های اجتماعی محسوب می شود و لذا جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که سطح مناسبی از رفاه در آن وجود داشته باشد.
۱۱/۴- ساده زیستی و قناعت
هرچند در اسلام تولید ثروت مباح و حتی در مواردی به عنوان زیرساخت پیشرفت جامعه اسلامی واجب است، لکن مهم این است که توجه داشته باشیم، ثروت در جامعه اسلامی مطلوب، به اشرافی گری، تجمل طلبی و حرص تمام نشدنی به دنیا تبدیل نمی شود.
در واقع، تولید کننده ثروت هرچند از حق مالکیت نسبت به ثروت خود و همچنین از آزادی لازم برای مصرف آن برخوردار است اما نظام ارزشی اسلام از یک طرف، و تدابیر دولت اسلامی از طرف دیگر، ساده زیستی و قناعت که عامل برطرف شدن خیلی از آسیب های اجتماعی است را به سکه رایج تبدیل می کند. از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده که فرمودند : «عَلَیْکُمْ بِالقَناعَهِ فَانَّ الْقَناعَهَ مالٌ لایَنْفَدُ» یعنی به قناعت خو کنید؛ که به راستی قناعت، مالی پایانناپذیر است. ( نهج الفصاحه، ش ۱۹۸۰ )
۱۳/۴- عدم اسراف
اسراف یکی از بلایایی است که انسان و جامعه به اختیار آغوش خود را به روی آن باز می کند و عملاً زمینه نابودی خود و محیط زیستی که در خدمت انسان هست را مهیا می کند. از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند : «ان السرف یورث الفقر» یعنی اسراف موجب فقر و تنگدستی می شود» ( وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۲۵۸ ) با این وصف، جامعه اسلامی مطلوب جامعه ای است که جلوی اسراف را می گیرد.
۱۴/۴- عدم تبذیر
اسراف به معنای تجاوز کردن و از حد گذشتن در هر کاری است که ما معمولاً از آن به مصرف نادرست نعمات تعبیر می کنیم اما تبذیر که از ریشه بذر به معنی پاشیدن گرفته شده به به جریان انداختن غیرمنطقی و سفیهانه اموال و منابع در اختیار اطلاق می شود که نسبت به اسراف محدوده دقیق تری پیدا کرده است.
موضوع تبذیر آنقدر مهم است که قرآن مجید در سوره اسراء آیه ۲۷ می فرماید : « إن المُبَذّرین کانوا إخوان الشَّیاطین» یعنی تبذیرکنندگان برادران شیطانند. بحث تبذیر به ویژه در ارتباط با کارگزاران دولت که در اثر بی تدبیری و بی موالاتی اموال عمومی را در پروژه های گوناگون ضایع می کنند محل توجه است و جامعه اسلامی مطلوب، آن جامعه ای است که جلوی تبذیر که یکی از عوامل تولید آسیب های اجتماعی است را می گیرد.
۱۵/۴- غیرت
غیرت در یک معنای کلی یعنی حساسیت زیاد نسبت به ورود «غیر» یا «دیگری» در حریم فردی و اجتماعی است. البته غیر در اینجا به منزله فرد نامحرم، فرد ناصالح و در مراتب دیگر، دشمن است و خاصیت آن این است که جامعه را از نفوذ در عرصه های حیاتی که از آن به ناموس تعبیر می شود، صیانت می کند. جامعه اسلامی مطلوب، جامعه ای است که مردم نسبت به جامعه اسلامی غیرت داشته باشند. یعنی با حساسیت بالا و با تعصب از چارچوب های اجتماعی مراقب کنند و نه فقط با تعرض به این چارچوب ها برخورد کنند بلکه اجازه نزدیک شدن به این چارچوب ها را نیز ندهند.
۱۶/۴- تولید نشاط و سرزندگی
جامعه اسلامی مطلوب، جامعه است که در آن مردم با نشاط و سرزنده اند. اگر جامعه ای پرانگیزه و امیدوار باشد و به خاطر ارتکاب کمتر گناه، از زجر درونی خلاص شود، آن جامعه، یک جامعه با نشاط و به تبع آن فعال و رو به جلوست. با این وجود، ما در اینجا ناظر به یک کنش اجتماعی صحبت می کنیم، یعنی مردم و حاکمیت، تدابیری بیاندیشند که هم تولید نشاط اتفاق بیافتند و هم با عوامل پژمرده کننده برخورد شود.
مزیت جامعه اسلامی نسبت به جامعه سکولار
سؤال خوبی از طرف یکی از برادران مطرح شد که به نظرم جا دارد به آن توجه شود. ممکن است بگویید، بعضی از جوامع غیر اسلامی یا سکولار، خیلی از این ویژگی ها را دارند؛ پس مزیت جامعه اسلامی نسبت به جامعه سکولار در چیست؟ یا ممکن است بفرمایید که آیا جامعه ای که تابلوی دینی ندارد اما از چنین ویژگی هایی بهره مند است، در باطن امر، یک جامعه دینی و اسلامی است؟
برای پاسخ به این پرسش دو نکته مهم را خدمتتان عرض می کنم:
اول اینکه، انسان ها بر اساس نظام احسن خلقت و فطرتی که در وجود همه آنهاست، چه مسلمان باشند و چه نباشند به حُسن فعلی گرایش دارند. البته این حسن فعلی بدون ایمان ناقص و ضعیف است ولی به میزانی که باشد، چه مسلم باشند و چه کافر، نظام احسن خلقت زمینه موفقیت آنها را تضمین می کند. حتی حرکت در مسیر نظام احسن خلقت مانند این است که شما بخواهید در مسیر آب شنا کنید یا هواپیمایی بخواهد در جهت موافق باد پرواز کند طبیعی است که جریان آب یا باد شما و آن هواپیما را سریع تر و آسان تر از شرایط عادی به جلو می برد.
دوم اینکه، حسن فعلی به تنهایی برای سعادت ابدی انسان کفایت نمی کند و باید حسن فاعلی همراه آن باشد. قرآن مجید در سوره فاطر آیه ۱۰ می فرماید: «الیه یَصعَدُ الکَلِمُ الطیب و العَمَلُ الصّالح یَرفَعُه» یعنی آن چیزی که بالا می رود و اتفاقاً عمل نقش بالابر را برای آن بازی می کند، ایمان است. لذاست که ممکن است در بین کافران هم حاتم های طایی باشند اما حاتم طاییِ کافر مبتنی بر قواعد نظام خلقت، در همین دنیا از بخشندگی خود سود می برد و این همه بخشندگی برای آخرت او سود چندانی نخواهد داشت.
سوم اینکه، جوامع غیرمسلمان ممکن است در بعضی عرصه ها به توفیقات خوبی رسیده باشند اما توجه داشته باشید که غیبت دین و ایمان دینی، در کنار موفقیت ها، گرفتاری های بزرگ و منحصر به فردی را نیز برای آنها تولید کرده که واقع بینی حکم می کند در هر نوع قضاوتی، به این گرفتاری های بزرگ نیز توجه شود.
چهارم اینکه، ایمان اسلامی و دینداری به معنای دقیق کلمه، شرایط بی نظیری را برای شکل گیری جامعه مطلوب و سالم و همچنین صیانت از جامعه و در گام بعد، مقابله با آسیب ها بوجود می آورد که انشاالله جلسه بعد درباره آن صحبت خواهیم کرد.
منبع: سایت طلیعه